#پنجشنبه_های_دلتنگی💔 #پنجشنبه است "فاتحه" میخوانم ✘نه برای"تــــــ♥️ـــــو" برای #خـــــودم که جاماندم از #شهادت 😔 🔅بسم الله الرحمن الرحيم🔅 الْحَـــــــمْدُللّهِ رَبِّ الـــْعَالَمِـينَ #شهیدحجت_الله_رحیمی💕 #شهید_راهیان_نور🌸🍃 #اولین_پنجشنبه_ماه_رمضان🌱 @delneveshte313🦋

#پنجشنبه است و من دوباره با یادت بر روی صندلی نشسته ام در وسط حیاط خانه ی قدیمی. دلم در هوای با‌ #تو ‌بودن میتپد طپش قلبم را دوست دارم. چون قلب من خانه ی توست و کسی جز تو صاحب این خانه نخواهد شد پنجشنبه‌ را بخاطر فکر کردن به #تو دوست دارم ... @delneveshte313🍂🍁

❣ خواستنت را قسمت ڪرده ام؛ دوست داشتنت به #پنجشنبه رسید، دلتنگی ات به جمعه! چقدر خوب.. من به همین قانعم.. همےن ڪه یڪروز دلتنگت باشم و روزهاے بعد دوستت داشته باشم.. #محسن_صفری🍁 @delneveshte313🍂🌿

♥️🍃 #پنجشنبه ها وضوی عشق بگیر ! اقتدا به تمام دلبستگی ها کن ! با تمام احساس نیت کن ! قامت ببند برای عاشقی ... و سکوت ... همان قدر لذت دارد که به تماشای یار بنشینی ! زمزمه کن ، ذکر عشق را ! باشد ، این چند رکعت عاشقی مقبول معشوق گردد ! پنجشنبه ها باید نماز عشق خواند ...! #سهراب_ایمانے🍁 @delneveshte313💕

🍁 این #پنجشنبه ها دست از سرم برنمی دارند هی می آیند .. وَ تو نمی آیی ...! #مریم_رضایی_حامی🌺🍃 @delneveshte313🍁

#پنجشنبه ها ...!! حول محور نبودنت بُغضی چنبره زده در گلو مرا به مسلخ دلتنگی می کشاند و آرام و بی صدا جانم را می ستاند ... کاش می‌شد؛ روی واژه به واژه‌ی، دیوانِ نبودن‌ها، خط بطلان کشید ! #فریبرز_مقدسی❣ @delneveshte313🍁

#پنجشنبه نامِ زنی است تنها و سردرگُم که هر روز از پشتِ پنجره‌ی دلتنگی‌اش بینِ رفت‌وآمدِ آدم‌ها آمدن کسی را انتظار می کشد ... #مهسا_سجاد🌿 @delneveshte313🍁

🌿 عجیب بامرامَند این #پنجشنبه ها ،،، تو،هم نیایی،می آید سر ِ قرارش .. بی بهانه ی برف، آلودگی، گرما و ترافیک .... #مریم_رضایی_حامی @delneveshte313🌿

می گذرد "#پنجشنبه" ای، که مرا دچار کرده ای! تا بيشتر از هر روز به دوست داشتنت، پایِ دارِ نقشِ دستانت بند بزنم گره های کوری را که به پاهايم بسته شده است #عرفان_یزدانی @delneveshte313🌹🌿

#پنجشنبه ها دلم را بر می‌دارم ...و تنها با خیالی آبی وُ آرام - می‌زنم به کوچه‌ی خاکئ خاطره.... حوصله می‌کنم سلانه آمدنت را از سنگ‌پلّه‌های پای کوه ! گوش می‌سپارم به ترنم ِ گنجشک‌های بی‌قرار که بال می‌گیرند - از شانه‌ی بید ِ پیر ِ کنار ِ رودخانه‌ی تشنه‌ی راه سپردن.... آماده می‌شوم - درد وُ دل‌های صمیمی ِ چشم‌هایمان را... آه ؛ که چقدر زود - بار قافیه می‌بندم " غزل ِ خدا حافظی " را تا نیآیم به نگاه ِ هیچ عابری که از پس ِ این‌همه سال سکوت ِ تلخ‌ام را از فراقی حس نکرد ! #گویا_فیروزکوهی @delneveshte313🌱