#راهی_به_دریا
#صفحهچهاردهم
مهدى جان! من در اينجا مى خواهم باورهاى خود را بر زبان بياورم، آنچه را كه به آن اعتقاد دارم بيان كنم:
من باور دارم كه مرگ حق است و دير يا زود از اين دنيا سفر خواهم نمود، آرى! دنيا منزلگاهى است كه بايد از آن عبور كرد، خوشا به حال كسى كه به اين دنيا دل نبندد.
من به ياد مرگ مى افتم، آن روز كه مرا در قبر بنهند و خاك بر روى من بريزند، آن روز تنهاى تنها خواهم شد!
افسوس كه من اين صدا را نمى شنوم: "من خانه تنهايى هستم، من خانه تاريكى هستم".
اين صداى قبر من است كه هر روز در فضا طنين مى اندازد و من آن را نمى شنوم!53
آيا من براى تاريكى قبر فكرى كرده ام؟ سفرى در پيش رو دارم كه دير يا زود فرا مى رسد، بايد براى خود زاد و توشه اى آماده كنم، آن لحظه اى كه همه، مرا تنها مى گذارند. همه دوستان و آشنايان، بعد از اين كه مرا به خاك سپردند به منزل خود باز مى گردند و من مى مانم و يك دنيا تنهايى و تاريكى !
من به سؤال و جواب در قبر اعتقاد دارم. آن موقعى كه دو فرشته نزد من آيند، از من در مورد خدا و دين من سؤال كنند: خداى تو كيست؟ پيامبر تو كيست؟ امام تو كيست؟
در آن لحظه هاى تنهايى چه خواهم كرد؟
من شنيده ام كه اگر كسى اهل ايمان باشد، در آن لحظه ها هيچ غمى به دل ندارد.
وقتى مؤمن را داخل قبر گذاشتند و قبر او را با خاك پوشاندند، ناگهان قبر او شكافته مى شود. درى آشكار مى شود و مؤمن نگاهش به آن در خيره مى ماند. قبر تاريكِ تاريك است، امّا نورى از آن در به سوى قبر مى آيد و تمام قبر را روشن مى كند .
اين نور، نور چهره زيباى پيامبر مى باشد، بوى خوشى به مشام مؤمن مى رسد، آرى! اين بوى خوش پيامبر است.
اين پيامبر است كه دوستان خود را در سخت ترين لحظه ها تنها نمى گذارد.
🦋🦋🦋🦋🌻🦋🦋🦋🦋
#زیارتالیاسین
#راهیبهدریا
#آیههایانتظار
#منتظرانظهور
#کپیآزاد
#نشرحداکثری
#دلنوشتهوحدیث
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
هدایت شده از 🥀عکس نوشته ایتا🥀
#خورشیدایران
#صفحهچهاردهم
#هفتمینمسابقه
4- فداها ابوها
آيت الله سيد نصر الله مستنبط از كتاب «كشف اللئالى» نقل فرموده كه روزى عده اى از شيعيان وارد مدينه شدند و پرسشهايى داشتند كه مى خواستند از محضر امام كاظم(ع) بپرسند.
امام(ع) درسفر بودند، پرسشهاى خود را نوشته به دودمان امامت تقديم نمودند، چون عزم سفر كردند، براى پاسخ پرسشهاى خود به منزل امام(ع) شرفياب شدند، امام كاظم(ع) مراجعت نفرموده بود و آنهاامكان توقف نداشتند، از اين رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسشهارا نوشتند و به آنها تسليم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدينه منوره خارج شدند، در بيرون مدينه با امام كاظم(ع) مصادف شدند و داستان خود را براى آن حضرت شرح دادند.
هنگامى كه امام(ع) پرسشهاى آنان و پاسخهاى حضرت معصومه(س) راملاحظه كردند، سه بار فرمودند: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد. با توجه به اين كه حضرت معصومه(س) به هنگام دستگيرى پدر بزرگوارش خردسال بود،اين داستان از مقام بسيار والا و دانش بسيار گسترده آن حضرت حكايت مى كند.
💖💖💖💖💖💖💖💖
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef