eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.1هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
4هزار ویدیو
39 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام سجاد علیه السلام و امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام يا اَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، يَا زَيْنَ الْعابِدِينَ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🌹 يَا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الصَّادِقُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🪴 🌿﷽🌿 چه مجازات سنگيني بود براي چشمي كه ديد و دلي كه خواست. حالا اين جا، توي اين خانه بنشين، توي خانه اين زن، هووي مادرت، اين زن از همه جا بي خبر بنشين تا او با دهان باز و مبهوت نگاهت كند. تا پسرش از توي حياط معذب دست ها را به يكديگر بگيرد و زير چشمي با افسوس و ترحم تماشايت كند. تا حسن خان بيايد و فكري به حالت بكند. خود كرده را تدبير نيست. گريه كن تا خوب براندازت كنند. ولي نه، عصمت خانم بيشتر از من اشك مي :ريخت. گريه امانش نمي داد. گفتم ببينيد روز عيدي چه طور مزاحمتان شده ها! اوقات شما را هم تلخ كردم. هيچ يادم نبود كه امروز عيد است. من - .رفع زحمت مي كنم :گفت اختيار داريد. اين چه فرمايشي است. اين جا منزل خودتان است. مگر من مي گذارم شما برويد؟ به خدا اگر از - اين حرف ها بزنيد دلگير مي شوم. پدرتان كم به ما خوبي كرده؟ .... و حالا كه دخترش يك روز مهمان آمده به منزل ما بگذاريم با اين حال برود؟ باز اشكم سرازير شد. چرا ولم نمي كرد. چرا برخلاف ميل من فوران مي كرد؟ ولي با اين همه چه قدر راحت بودم. چه قدر آرام بودم. دلم مي خواست سر بر شانه اش بگذارم و انگار كه سنگ صبور من باشد برايش درددل كنم. چه :قدر اين زن صميمي بود. از من دور و بسيار به من نزديك بود. گفتم مي دانيد اول خودم عاشقش شدم؟ - .مي دانست مي دانيد به زور زنش شدم؟ - .مي دانست. برادر خودش رحيم را برده بود و برايش كت و شلوار خريده بود مي دانيد پسردار شدم؟ - .مي دانست. پدرم برايش گفته بود مي دانيد پسرم توي حوض خفه شد؟ - .مي دانست مي دانيد چه قدر دلم سوخت؟ - .مي دانست. با اشك هايش مي گفت كه مي داند. كه مي فهمد. آخر او هم يك پسر داشت اذان ظهر بود كه ناهار كشيد. هر چه اصرار كردم صبر كند تا حسن خان تشريف بياورند قبول نكرد. به نظر او من :گرسنه بودم. ضعيف شده بودم. از ديشب تا به حال چيزي نخورده بودم. گفت .صبحانه كه چيز قابلي نبود - بايد غذا مي خوردم. بايد كمي جان مي گرفتم. در همان مهمانخانه، روي سفره اي كه بر كف اتاق گسترده شد، با هادي و مادرش ناهار خورديم. هادي زير چشمي به صورت من نگاه مي كرد ولي حرفي نمي زد. بگذار او هم ببيند. .من كه آب از سرم گذشته چه يك ني چه صد ني بعد از ناهار دوباره به اصرار عصمت خانم روي مبل كنار پنجره لم دادم و چاي نوشيدم. راحت بودم. آسوده خاطر و آرام بودم. پاهايم را دراز كرده بودم. سر را به پشتي صندلي تكيه داده بودم و از آفتاب پاييزي لذت مي بردم. ديگر دلشوره آمدن رحيم را نداشتم. ديگر از حرص مادرش دندان ها را به يكديگر نمي ساييدم. همه اين ها خيلي از من .دور بودند. مال گذشته ها بودند. همان جا خوابم برد حدود ساعت سه بعدازظهر نوازش ملايم دست عصمت خانم بر پيشاني ام مرا از خواب بيدار كرد. چشم باز كردم و كوشيدم به يباد آورم كجا هستم. آفتاب از روي بدن شده بود و گوشه اي كه در آن بودم در سايه واقع شده بود. :رحيم است؟ مادرش است؟ نه. آهان، چه قدر خوب، اين عصمت خانم است كه با صداي ملايم مادرانه اش مي گويد .محبوب جان، عزيز دلم بيدار شو. حسن خان مي خواهد با تو صحبت كند - حسن خان جوان تر از آن بود كه تصور مي كردم – گرچه موهايش فلفل نمكي شده بود. قدي متوسط و بيني نسبتا بزرگي داشت. لب هاي او درشت و بالا تنه اش اندكي به جلو متمايل بود. معلوم نبود خم شده يا قوز كوچكي دارد. .صداي بم و پدرانه اي داشت وقتي وارد شد چادر روي شانه هايم افتاده بود. تا به خود بجنبم، به من سلام كرد. جلوي پايش بلند شدم. هنوز :ننشسته گفت خانم، اين مرد چه به روز شما آورده؟ چه طور اين كار را كرده؟ چه طور دلش آمده؟ آن هم با خانم محترمه اي - مثل شما؟ :به خودم گفتم اگر گريه كردي نكردي ها! سخت جلوي خودم را گرفتم. با اين همه چشمانم مرطوب شد. پرسيد حالا چه تصميمي داريد؟ مي خواهيد من پا درمياني كنم؟ - .نه. مي خواهم طلاق بگيرم - .نه يكه خورد و نه مخالفت كرد پدرتان اطلاع دارند؟ - نخير. اول اين جا آمدم. گيج بودم. نمي دانستم چه كار مي كنم. ولي حالا رفع زحمت مي كنم. مي روم منزل - .پدرم نخير خانم، به هيچ وجه صلاح نيست. صلاح نيست خانم مادرتان شما را به اين وضع ببينند. صبر كنيد اول پدرتان !را خبر كنم تشريف بياورند وضع شما را ببينند و خودشان تصميم بگيرند چه كنند :عصمت خانم گفت داداشم راست مي گويند. اگر بعد از اين همه سال شما با اين حال و رنگ و رو جلوي مادرتان آفتابي شويد دور از .جان دق مي كنند. بايد بفرستيم دنبال آقاجانتان 💧💧💧💧💧 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
ما؛ درغیاب‌ِ تو، در این‌جهانِ خاکی‌ و ویران‌ چہ‌ می‌کنیم؟ ⊱ 🍂˓ ⊰ ⊱ ⛅️˓ ⊰
بـسمـ ربِّ مھد؎ فـٰاطمہ 💫 ﴿اَلـسَلام‌ُعَلَیـک‌یـٰا‌بَـقیَة‌اللّٰه﴾🖐🏻✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mohammad Hosein Pouyanfar - Chadorat Ra Betakan Rozi Mara Beferest (New Version).mp3
4.06M
چادرت،پناهِ‌من..💔 به‌اندازه‌ای‌قشنگه‌که‌، قدیمی‌نمیشه‌..🥲
Mehdi Rasouli - Fateme Madarme.mp3
3.36M
از دردِ بازوش چیزی نمیگه ، از دردِ پهلوش چیزی نمیگه ، مادَره دیگه .. .
❣ 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا بَضْعَةَ رَسُولِ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ... ▪️سلام بر تو ای مولایی که همچون مادرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، پاره ی تن آخرین پیامبری. سلام بر تو و بر روزی که به انتقام فرزندان رسول الله صلی الله علیه وآله قیام خواهی کرد. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
انا لله و انا الیه راجعون یه مادری که عاشق امام رضا علیه السلام بود و خیلی دوست داشت که به پابوس امام رضا مشرف بشه ولی قسمتش نشد..... الان از خاکسپاریش داریم برمیگردیم دعا کنید امشب امام رضا علیه السلام به دادش برسه....😭😭 اگر دوستان در حد توان و لطفشون اگر امکان داره براش نماز لیله الدین بخونید🙏🙏 سعیده فرزند محمد حسین🌺🏴
🦋 •• ⎚ ✍حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمود: کسی که عبادت خالصانه خود را به سوی خدا فرستد،خداوند بلند مرتبه،برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد. 📚بحار الأنوار، جلد"۶۷"صفحہ"۲۴۹"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️آقا نوشته اند که زهرا (س) میان آن در و دیوار ▪️ز سوز سینه دعای ظهور خوانده برایت 🔸ما منتظر منتقم فاطمه هستیم... زمان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌-------------------------------------
این‌روزهالباس‌مشکی‌بپوش... آهنگ‌نذار... بیشترمواظب‌چشمات‌باش... امروزا شیطون بیشتر تورو میخواد به گناه بڪشونہ، ولی بخاطر حضرت‌مادر هم ڪہ شده، این کارو نڪن!💔 🖐🏼 🖤 🌹