گاه علی فاطمه را...
اینگونه خطاب می کرد:
"ای همهٔ آرزوی من ...."😭
#فاطمیه
🌸 @delneveshtehaa
گریـہ ڪنید
مادرمٰـان بےگنـاه بود😓
گریہ ڪنید
مادرمـٰان پا بہ ماه بود 💔
#السلامعلیڪیافاطمہالزهرا
#فاطمیه 💚
🌸 @delneveshtehaa
#فاطمیه
هنوز زود بود برای فراموش کردن سخن پیامبر(ص)...
که فاطمه(س) پاره ی تن من است.❤️
هر که اون رو بیازارد ، مرا آزرده است...😔💔
🌸 @delneveshtehaa
Haaj Seyed Majid BanifatemehBanifatemeh-GolchinSafar1393[07].mp3
زمان:
حجم:
9.2M
#مداحی_طوری 🎧
#سیدمجیدبنیفاطمه 🎤
#دو_قطره_اشک 💧
#فاطمیه 💚
قصه قصه ی آتیش نیست 🔥
قصه قصه ی هیزم نیست 🍂
قصه قصه ی نامردی مردم نیست ...
قصه اینه👇
تا در افتاد من افتادم 😭
مادر افتاد من افتادم 💔
با سر افتاد من افتادم 😓
افتاد افتاد...
🌸 @delneveshtehaa
#فاطمیه 💚
گمان کنم امشب سمت کربلا نرود ...
حال مادرمان روبه راه نیست 💔😓
🌸 @delneveshtehaa
هدایت شده از بدون توقف
fadaeian-haftegi961112_(8).mp3
زمان:
حجم:
5.62M
🏴 به مناسبت شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی 🏴
قصد داشتیم این پُست را در اولین روز فاطمیه منتشر کنیم امّا حاج قاسم حال و هوایمان را عوض کرد و به سمت #فاطمیه برد...
#فاطمیه شد و نوکرا جمع شدن
دست گلهایی از جمعمون کم شدن
دست گلها شدن قربون فاطمه
این شبها مهمونن مهمون فاطمه
🌙 شهیدا جمعشون تو آسمونه
یه بانوی خمیده بینشون
آخ خیلی جیگرمونو سوزوندی سردار😭😭😭😭
⏳بدون توقف
🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
هدایت شده از بدون توقف
بدون توقف@bedonetavaghoff.mp3
زمان:
حجم:
6.42M
ویس کامل #مداحی حاج #محمود_کریمی که چند دقیقه پیش ارسال کردمه
خیلی قشنگه برای این ایام
چه #فاطمیه ای شد امسال، امید و دلبرم برگشته
⏳بدون توقف
🔉https://eitaa.com/bedonetavaghoff
#فاطمیه
زیر باران دوشنبه بعد از ظهر...
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد!
سیبها روی خاک غلطیدند
چادرش در میان گرد و غبار
قبلا این صحنه را... نمیدانم🤔
در من انگار میشود تکرار
آه سردی کشید، حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه💔
و سراسیمه گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه😓
گفت: آرام باش! چیزی نیست
به گمانم فقط کمی کمرم...
دست من را بگیر، گریه نکن
مرد گریه نمیکند پسرم😓
چادرش را تکاند، با سختی..
یا علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بیتفاوت ما
نالههایش فقط تماشا شد👀
صبح فردا به مادرم گفتم
گوش کن! این صدای روضهی کیست؟
طرف کوچه رفتم و دیدم
در و دیوار خانهای مشکی است🖤
با خودم فکر میکنم حالا
کوچه ما چقدر تاریک است💔
گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه
راستی! فاطمیه نزدیک است...
🌸 eitaa.com/delneveshtehaa
#فاطمیه
خواست خاموش کُنَد دور و بَرَش را که نشد
پشتِ در جمع کُنَد بال و پَرَش را که نشد
در آتش زده شد ضربدرِ ضربهی پا
خواست تا دفع کند ضربِ دَرَش را که نشد
تاکه در خورد به او داد علی در آمد
هرچه او کرد نفهمد اثرش را که نشد
آتش ، جمعیت ، داد ، در ، دود ، علی
خواست از اینهمه گیرد خبرش را که نشد
خم شده تا نرسد بر پسرش زخمی تیز
تا به گهواره ببیند پسرش را که نشد
***
تاکه فهمید کشیدند علی را بردند
رفت با دست بگیرد کمرش را که نشد
تا به مسجد برسد آنقدری راه نبود
رفت... بستند مسیرِ گذرش را که نشد
قنفذ آمد نگذارد برسد تا مسجد
تا مغیره شکند بال و پَرَش را - که نشد
گرچه او رد شد و تا خانه علی را آورد...
خواست پنهان بکند زخمّ سرش را که نشد
(حسن لطفی ۹۸/۱۱/۰۷)
🏴🕯🌸 eitaa.com/delneveshtehaa