یادداشتهای یک طلبه|امیر خندان
ریشه در باد... برخی رشد موشکی را دوست دارند؛ سریع و پر شتاب، مثل رشدِ سبزه هایِ سفره ی هفت سینِ نور
همین ایام، یعنی هفته آخر بهمن و هفته اول اسفند، زمانی است که دانه های گندم را آب می ریزند تا جوانه بزند و بعد تبدیل به سبزه شود...
کاش این کار ناصحیح، با جایگزینی فرهنگ خرید گلدان و گل های خانگی، حذف شود.
http://www.shabestan.ir/detail/News/911385
صد تُن گندم!!!
صرف سبزه شب عید!!!
آن هم فقط در یک استان!!!
لکّه ننگ...!!!
چند شب قبل، از کنار بقالی محله عبور میکردم.
نگاهم به سیب های قرمز روی میز جلوی مغازه افتاد.
سیب ها درشت و آبدار بودند ولی این که داخل پلاستیک آن هم بیرون مغازه تلنبار شده بودند، گویای همه ماجرا بود:« سیب آبگیری»
نگاهی به قیمت سیب های داخل مغازه کردم.
از مغازه دار قیمت پلاستیک های سیب را پرسیدم.
اختلاف قیمت تقریبا در هر کیلو سه برابر بود.
یک لکّه شده بود مایهی سقوط قیمت، آن هم حدود سه برابر!
حکایت سیب ها، حکایت ما آدم ها هم هست.
ظاهر زیبا، ولی همراه با یک لکّه عار، ارزش ما را چند برابر کم میکند.
نیش زبان، بد دهانی و فحاشی، زبان عادت کرده به بدگویی، منفی گرایی و....هر آنچه که عیبی اخلاقی است، ارزش ما را از قیمت واقعی خودمان، کم میکند.
ارزش ما بهشت است.
خودمان را به غیر آن نفروشیم.
قالَ مُوسَى بنُ جَعفَر عليه السلام: اِنَّ اَبْدانَكم لَيْسَ لَها ثَمَنٌ اِلاَّ الْجَنَّةُ، فَـلاتَبيعُـوها بِغَيْـرِها.
امام كاظم عليه السلام فرمود: همانا بدنهاى شما را بهايى جز بهشت نيست. پس آنـرا به غـير بهشت نفـروشـيد.
(تحف العقول، ص ۴۱۰)
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
Reza Narimani {Melovy.ir}.mp3
4.69M
اگه همه رهام کنند غمی ندارم
همه ردم کنند امام رضا رو دارم
تو باشی حال نوکرت که بد نمی شه
هیچ جای دنیا برای من مشهد نمی شه
من هر دفعه یه کوله بار غم میارم
تو صحن جامعه چقدر خاطره دارم
مددی سلطان
#امام_رضا
یادداشتهای یک طلبه|امیر خندان
اگه همه رهام کنند غمی ندارم همه ردم کنند امام رضا رو دارم تو باشی حال نوکرت که بد نمی شه هیچ جای دن
چهارشنبه...
هوای بارونی...
کمی چاشنی تمنای حرم...
همیشه که نباید نوشت
گاهی هم باید شنید:
آمدم ای شاه پناهم بده...یا سلطان
خط امانی ز گناهم بده...یا سلطان
💫 حرز معتبر امام جواد(ع)💫
✨برای دفع چشم زخم ، حفظ آبرو ، گشایش کار ، حاجت روایی و ایمن بودن از بلا و شیاطین و اجنه
✨حرز معتبر زیر نظر شاگردان علامه حسن زاده آملی و روی پوست آهو و در روز و ساعت مناسب تهیه میشه و درون قاب نقره ای قرار میگیره
💫برای ثبت سفارش پیام بدین
@javad_abbasi110
اگه دوست داری حرز سفارشی با اسم خودتو داشته باشی همین الان عضو شو 🤩
https://eitaa.com/joinchat/2102198497Cc46ab7a9fa
یادداشتهای یک طلبه|امیر خندان
💫 حرز معتبر امام جواد(ع)💫 ✨برای دفع چشم زخم ، حفظ آبرو ، گشایش کار ، حاجت روایی و ایمن بودن از بلا
آقا جواد اراکی، از فعالین فضای مجازی هستند...
آشنایی بنده با ایشون، برمیگرده به دوره فعالیت در اینستاگرام
همونجا یک سلسله استوری در مورد حرز زدند و ذخیره کردند.
نور
گاهی ظلم کرده ایم.
نور را رها کرده ایم.
ظلمت را یاری کرده ایم.
قرآن فقط برای ماه رمضان نیست.
برای سر قبور هم نیست.
برای مسجد هم نیست.
قرآن کتاب زندگی است.
کتاب تاریخ نیست.
کتاب علمی صرف نیست.
هر چند تاریخ و مطالب علمی نیز دارد.
#روایت
هدایت شده از شرح حال
رفتی پیش امام رضا ع؟ نوش جانت عزیز دلم. نوش جانت اهل مردانگی و فتوت. نوش جانت سید اندیشمند و نخبه ما.
بیا جلسه ات را مدیریت کن. «مصلح کیست؟» مصلح کسی است که وقتی پر میکشد و میرود، جلودارها زمزمه میکنند«حالا چه کسی جایش را پر کند؟»
رفتی با معرفت؟ نگفتی برادرانت احساس میکنند پشتشان میشکند؟ نگفتی حالا استادهایت که متواضعانه پا دوییشان را میکردی، گمنام و مخلصانه، حالا چطور خبر رفتنت را بشنوند؟
سید! به امام رضا ع سلام ما را برسان. بگو آقا جان سیدعلی خامنه ای، سید علی خامنه ای، سیدعلی خامنه ای. مظلوم است.
سید! تو را به خدا برای ما فکری کن.
لامصب دلمان تنگ میشود برای خنده هایت برای آن چهره نورانی ات برای آن بدو بدو کردنهایت.
به قول آن شعر که سر در پروفایلت کوبیده بودی:
راز دل را نتوانم به کسی بگشایم
که در این دیر مغان راز نگهداری نیست
@ali_mahdiyan
یادداشتهای یک طلبه|امیر خندان
رفتی پیش امام رضا ع؟ نوش جانت عزیز دلم. نوش جانت اهل مردانگی و فتوت. نوش جانت سید اندیشمند و نخبه ما
خدایش بیامرزد...
از طلبه های فعال مدرسه معصومیه بود.
چند تصویر از او در ذهن دارم...یکی از تصاویر تلاشش برای برپایی جشن غدیر در مدرسه بود.
چند ساعتی است که در کانال های دوستان و اساتیدم پیام های تسلیت در حال پخش شدن است..
برای صبوری دوستانش و شادی روحش صلواتی هدیه کنید
یادداشتهای یک طلبه|امیر خندان
رفتی پیش امام رضا ع؟ نوش جانت عزیز دلم. نوش جانت اهل مردانگی و فتوت. نوش جانت سید اندیشمند و نخبه ما
دیروز تا الان شاید بالغ بر صد پیام در مورد سید دیده ام. عکس و فیلم و پادکست و...
دوستان نزدیک به او، داغ سنگینی دیده اند.
صبح جمعه دیدم محمدرضا پیام داده است.
حال و روز اطرافیان غمبار است.
روز جمعه است
لطف کنید برای صبوری عزیزان و نزدیکانش صلواتی هدیه کنید.
به نام خدا
🖋سید مصطفی مدرس
چند سال قبل سه تا رفیق شرخر پیدا کردم.
همانهایی که چک مردم را ارزان میخرند و بعد به قول خودشان طرف را پول میکنند.
اولی را، اولین بار در زندان دیدم. سابقهدار و پنج بار تجربه زندان!
آدمها تا وقتی احساس میکنند اشتباه میکنند راه برگشت دارند. فرق آدم بدهای معمولی با آدم بدهای مثل ما همین است. توجیه نمیکنند! برای همین یک روزنه که باز بشود راهشان عوض میشود! خلاصه یک روزنهای برای این رفیق ما باز شد و تصمیم گرفت -به قول خودش- دست از راهزنی بردارد.
الان چند سالی هست دنبال تصمیمش را گرفته و تلاش میکند جبران کند. دو تا رفیقهایش را هم منصرف کرده! یک هیات سه نفره هم دارند که گاهی میروم منبریشان بشوم.
دوسال قبل برای سیزده رجب میخواستند دیگ نذری در جایی علم کنند و سفره علی بیندازند، بزرگواری مانع شده بود.
خب این آدمها وقتی عوض میشوند که همه چیزشان عوض نمیشود. ممکن است بددهن یا لات بمانند یا هنوز گوششان پی آنچه گوش دادن درست نیست، باشد. حتی ممکن است آنقدر که به دلمان بچسبد از نظام و انقلاب دفاع نکنند یا حتی تکه هم بیندازند. مثل خود ما که هنوز همه چیزمان مطابق آنچه باید عوض نشده!
از قضیه نذری خیلی ناراحت شده بودند، عمیقا حس میکردند کنار گذاشته شدهاند. با هم صحبت کردیم ولی تاثیر خیلی بدی رویشان گذاشته بود.
هیاتشان یک ماهی بود تعطیل شده بود!
خدا لطف کرد و یه فکری به سرم زد. جمع را یک سفر قم مهمان کردم و رفتیم سر مزار رسول ترک! گفتند ماجرای این چیست؟
گفتم یک جملهای ماجرا این است امام حسین به یک نفر لات خر زور نشان داده به اندازه سگ نگهبان قبولش دارد. این ماجرا به جان آن یک نفر خیلی چسبیده و شده رسول ترک!
همین برای هوایی کردن چند تا آدم خر زور در
همانجا کافی بود ولی فکر کردم نباید ولش کرد.
همین فیلم قلی خان را نشانشان دادم گفتم چند سال به زور از چند نفر پول گرفتید و الان دنبال حلالیت هستید؟ بیایید یک قدم بالاتر بردارید هر کدام سالی یک نفر را آزاد کنید. پول ندارید ولی همانقدر که قبلا با زور کام مردم را تلخ کردید حالا با زبان نرم گره باز کنید.
کار سختی است -مخصوصا اگر خوشنام و با آبرو نباشی- ولی تا الان به همتشان، بیست و سه نفر با حدود مبلغ دویست و سی میلیون تومان آزاد شدند. یا طلبکارها بخشیدند یا از جایی پولشان را جور کردند یا دلالی خیر کردند و اهل خیر را به نیاز وصل کردند. فقط یکبار رفتم ببینم چطور کار را پیگیری میکنند که همان یکدفعه، صاحب دیه آب دهان به صورت یکیشان انداخت! خشکم زده بود! گفتم الان لهش میکند ولی خم شد دست طرف را گرفت و بوسید. کار سختی است، مخصوصا اگر خوشنام و با آبرو نباشی!
دیروز یکی از آن سه نفر تصادف کرد و امشب به رحمت خدا رفت. تا شنیدم ناخودآگاه گفتم این بار قلی خان مدیون خودش نشد! و شاید این بار آرزوی رسول ترک شدن یک نفر براورده شد! خدا را چه دیدی! ایام علی است و سفره کرمش!
این دومین رفیقی است که این چند روزه از دست میدهم.
المرء مع من احب نویدبخشترین چیزی است که این روزها میگویم. کاش روز حساب کنار صف همین رفیقها جایمان بدهند. همینهایی که از هیچ برای خودشان بهشت میسازند و هزار بهانه نشد و نمیشود راهشان را سد نمیکند. همین آخر مجلسیهای کارکن بیادعا!
پینوشت:
متنی که خواندید از سید مصطفی مدرس هست که در ایام ماه رجب(بهمن ۱۴۰۱) در یکی از گروه های فضای مجازی منتشر کرد.
پنج شنبه۲۷ بهمن، حدود یک هفته بعد از انتشار پیام، خبر فوت این طلبه فاضل، دوستانش را در غمی سنگین فرو برد.
خدایش رحمت کند.
فاتحه ای نثارش کنید.