🍃👨🏻🌸
👩🏻❤️
🌸
#سوال_شماره4⃣6⃣1⃣
سلام خسته نباشید خانم عراقی
خانمی ۲۹ ساله هستم دارای دوفرزند پسر ۷و۴ هستم که پسر اولم کلاس اول میره مشکل من این هست که کلا عصبی هستم و نمیتونم خودم رو کنترل کنم و موقعی که پسرم تکالیف انجام میده اصلا تمرکز نداره و تا به الان ترکیب حروف رو نشناخته اختلال یادگیری داره خیلی خسته شدم چند ساعت کنارش میشینم اما اصلا حافظه شنیداری نداره سریع یادش میره ، هزار بار بهش میگم تا بیاد تکالیفش انجام بده
خودم کلافه شدم رو هم میریزم دادمیزنم کتک میزنم نمیتونم دیگه خودم رو کنترل کنم
خودم تصمیم گرفتم امسال مدرسه نره اما نمیدونم کار درستی هست یا نه؟
من خودم خیاط هستم اما از ماه مهر تا حالا خیلی بی رغبت به خیاطی شدم و افسرده و بی حال همیشه تو فکر وخیال پسرم هستم
به نظر میرسه پسرم بیش فعاله اما دلم راضی نیست برم روانپزشک دارو بیشفعالی براش تجویز کنه میترسم عوارض داشته باشه
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄ @Moshavere_Khanevade 💖
مادربزرگ هميشه ميگفت:
دردِ تن يك جا نميماند،كليه ميزند به كمر، كمر ميزند به پا، پا ميزند به قلب،ميگفت درد هي توي تنت تقسيم ميشود.
اما درد روح، قُلمبه ميشود يك جا امانت را ميبُرَد.
هركسي هم كه از راه برسد و بپرسد چه مرگت است؟
فقط ميشود دستت را روي زانو و كمرت بگذاري و ناله كني كه تير ميكشد.
درد روح را نميشود نشان كسي داد.
مرآجان
@Moshavere_Khanevade
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄
🍃👨🏻🌸
👩🏻❤️
🌸
#سوال_شماره5⃣6⃣1⃣
سلام به شما بزرگوار برای زندگی من دعا کنید و کمکم کنید بنده با پسره ۱۲ ساله ام بدون طلاق تنها دریک آپارتمانی که خودم اجاره کردم زندگی می کنم چون بحث ها وتحقیرها زیاد شده بود فکر کردم این فاصله برادوتامونم خوب باشه ولی متاسفانه نشد حالا پسرم دوست نداره جداشیم و پدرش هم تعهد کاری و اخلاقی چند بار داده ولی زیرش زده ومن این دفعه اطمینان نمی کنم که به قولش عمل کنه الان حدود ۶ ماه هست که دور از هم هستیم هراز گاهی اساعت ویا دوساعت می یاد سر کوچه وپسرمو می ببینه ومی ره وپسرمو بیشتر اذیت میشه حاضر نیست نه محضر تعهدبده ویا بیاد مشاوره متاسفانه خانواده اش حمایت عاطفی می کنن و این کار رو بدتر کرده وهروقت خودش دلش تنگ بشه می یاد سراغ پسرم والا گاهی تا دوهفته خبری ازش نیست مرد پاک است واهل دور دوم و رفیق وغیره نیست فقط اخلاق تندی داره بر دهن ودهن بین وزود باور هست باحرف دیگران حتی به من بدبین میشه وهمه حرفای خونه روبه دیگران خانواده اطلاع می داوری که خانواده منو قبول نداره همه مراسمها تنها می ره وبه مراسم های طرف ما هم نمی یاد ویا با آگاه وخیلی کم حاصر میشن و عروس رو جز خانواده خودشون نمی دونن موندم چکار کنم من خودم خیلی تلاش می کنم تو این مدت باکمال شما اشنا شدم و همه پیام ها رو سعی می کنم تو خودم پیاده کنم خواهش می کنم کمکم کنید هم من وهم پسرم خیلی اذیت میشیم مخصوصا پسرم تو تنهایی هاش گریه می کنه و میگه از دوتاتونم خسته شدم
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄ @Moshavere_Khanevade 💖
آدما تحت هر حال و هوایی که باشن...
هرچقدر بگن قوی و مقاومن...
هر چقدر جلو دیگران جلو خودشونو بگیرن که اشک نریزن و بغض نشکنن...
بازم دلگرمی لازمن!
مرد و زن بودنشون هم تفاوتی در این بحث نداره....!
بازم یکی رو نیاز دارن! یه آدم مورد اعتماد و فهیم و دلسوز که نماینده خدا باشه براشون.... یکی که بتونه با دلگرمی دادن هاش؛ با وجود حقیقی شونه هاش؛ با اشک و لبخند هاش، جون تازه ببخشه به رگ و اعصاب و باطن و ظاهر....
برای این آدمای دلگرم کننده؛ هیچوقت از خدا چیزی جز خوشبختی محض نخواین....
آهو بانو
@Moshavere_Khanevade
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄ @Moshavere_Khanevade 💖
بعضی ها را بدرقه کنید حتی اگر لایق بدرقه نباشند
بدون سربرگرداندن به عقب
بعضی ها را بدرقه کنید و بگذارید به قلب هایی بروند در اندازه ی خودشان.
حتی اگر مطمئن باشید روزی با چشمانی وحشت زده و بی پناه بر خواهند گشت
زخم های خاطراتشان را ببندید
بودن های ناروایشان را بشویید
غرور و دروغ و قضاوتشان را در چمدانشان بگذارید و بگذارید به هر کجا که باید بروند بروند.
بگذارید در گذشته به جایی که به آن تعلق دارند آرام بگیرند
و بدانید این از دست دادنی ضروری ست برای به دست آوردنی گران بها
@Moshavere_Khanevade
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄
🍃👨🏻🌸
👩🏻❤️
🌸
#سوال_شماره6⃣6⃣1⃣
سلام
روز بخیر؛
دختری ۳۹ ساله هستم، که در شرف ۴۰ سالگی می باشم. زندگی سختی با پدر و مادر داشته ام و آنها تاثیرات بد عاطفی و روانی روی من گذاشته اند، بیشتر زندگیشان به دعوا و مشاجره و دادگاه گذشته است. مرا از ازدواج کردن محروم کردند با بدبینی ها و قضاوتهای اشتباه و نادرستی که در مورد خواستگاران داشتند. ما سه دختر فرزند آنها هستیم که هر سه ازدواج نکرده ایم. پدرم معتاد به تریاک است و زندگی محدود و منزوی و ناراحت کننده ای برای ما درست کرده است.
مشکلی که من دارم این است که به شدت افسرده و غمگین هستم و برای رهایی از این فشار روحی و روانی دست به استمنا می زنم، و این کار بیشتر احساس حقارت و غم دچارم می کند، سرنوشتم را قبول کرده ام، اما این مورد استمنا که به صورت حمله است، برایم غیرقابل تحمل شده است. لطفا کمکم کنید.
🍃👨🏻🌸
👩🏻❤️
🌸
#سوال_شماره7⃣6⃣1⃣
سلام ، وقت بخیر
حدود یک ماهه که ازدواج کردم.
من و خانمم هر دو ازدواج دوم مون هست
من دو تا دختر ۱۲ و ۱۴ ساله دارم .
قبل ازدواج مدتی نسبتا زیادی با هم آشنایی و مراوده داشتیم . پس صحبتهای فراوان تصمیم گرفتیم موضوع را با خانواده مطرح کنیم .
از طرف خانواده من ، مشکل خاصی نداشتن ولی از طرف خانواده همسر خصوصا دو خواهر کوچکتر ایشون مخالفت زیادی شد تا بالاخره بدون حضور دو خواهر خانمم عقد خیلی ساده انجام دادیم.
قبل عقد خانمم قول داده بود از موقعی که اومد تو خونه سعی کنه تمام کمبودهای زندگی منو جبران کنه ، همچنین چون خودش بچه نداشت بیشتر وقتش با گوشی سپری میکرد و قول داد بعد ازدواج اون رو کنار بذاره و برنامه های گوشی رو پاک کنه ، ولی متاسفانه بعد دو هفته به من گفت خیلی خسته شدم ، میخام برم خونه بابام استراحت کنم (یکی دو روز ) بعد منصرف و گفت همینجا میمونم ولی هیچ کاری انجام نمیدم
تا با هم صحبت میکنیم و حرف من رو قبول نمیکنه بلافاصله شروع به توهین و تحقیر کردن میکنه و میگه ازت بدم میاد ازت متنفرم ، من اشتباه کردم بیا منو طلاق بده وگرنه اینقدر اذیتت میکنم تا مجبور بشی منو طلاق بدی .
در حال حاظر سه تا وات ساپ ، دو تا تلگرام و ایستاگرام نصب کرده و ساعت بازدید اون رو بسته که من متوجه نشم چقدر با گوشی کار میکنه .
صبح بعد نماز میخوابه و باید خودم بلند شم و صبحانه بچه ها رو آماده کنم
میگه دلم نمیخاد دیگه اینجا بمونم .
شب قبل بخاطر اینکه موقع حجامت کردن ازش عکس گرفته بودم و عکسها رو که تو گوشی دید کلی عصبانی شد که چرا از من عکس گرفتی ،میخاست پاک کنه گفتم نه تا بمونه ، گوشی رو پرت کرد و بازم تکرار کرد ازت بدم میاد و رفت تو اتاق و مثلا خوابید ، ولی حدود یک ساعت با گوشی مشغول بود .
متاسفانه اصلا فکر نمیکردم اینقدر اخلاق و رفتار بچه گانه داشته باشه.
قبل ازدواج غیر مستقیم از خواهرش شنیده بودم که تعادل روحی نداره و یک لحظه میخنده و لحظه ای بعد اخم میکنه و میره تو اتاق و در رو میبنده ، اما فکر کردم بخاطر مخالفت با ازدواج ما این حرفا رو میزنه و جدی نگرفتم .
من اصلا به طلاق فکر نمیکنم ولی اون مرتب تکرار میکنه.
نمیدونم چکار کنم !
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄ @Moshavere_Khanevade 💖
یک دانه کبریت را روشن کن و کف دستت بگذار …
می سوزاند نه ؟؟
ده بار دیگر هم که امتحان کنی فقط بیشتر
می سوزی همین …!!
بعضی چیزها ذاتشان خطرناک است و هزار سال هم که بگذرد تغییر نمی کنند، مثل کبریت که می سوزاند یا چاقو که تیز است و برنده!
و هر چقدر هم در استفاده از آنها احتیاط کنی یک لحظه بی توجهی ات کافیست تا
زخمی ات کنند…
راستش بعضی آدم ها هم اینگونه هستند …
یک بار، دو بار، سه بار که یک نفر را امتحان کردی و دیدی دلت را سوزاند و احساست را زخمی کرد برای همیشه کنارش بگذار …
زیرا فرصت دادن به آنهایی که ذاتشان خطرناک است
وقت تلف کردن است …
با آتش بازی کردن است …!!
فرشته رضایی
@Moshavere_Khanevade
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄ @Moshavere_Khanevade 💖
اصلا به این فکر نکن که دیگران برای تو چه فکری می کنند
حتی برایت مهم نباشد چطور و چگونه قضاوت می شوی ،
کاری که دوست داری و می دانی درست است را بکن و مسیرِ خودت را برو ،
بگذار دیگران هم یاد بگیرند به جای اینکه زمانشان را به پای حسادت و قضاوت و تقلید ، تلف کنند ؛ دنبالِ اهداف و آرزوهایشان باشند ...
گاهی تو به آسیب پذیریِ قرص جوشان می شوی و آدم ها با حرف ها و قضاوت هایشان مانندِ آب ...
نزدیکشان که می شوی ؛ نابودت می کنند !
لازم است کمی دورتر بایستی و در سکوت ، کارِ خودت را بکنی .
که گاهی آرامشِ انسان ، در همین ندیدن ها و نشنیدن هاست ...
نرگس صرافیان طوفان
@Moshavere_Khanevade
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄
🍃👨🏻🌸
👩🏻❤️
🌸
#سوال_شماره8⃣6⃣1⃣
سلام علیکم..
خانمی45ساله هستم...3فرزندپسر دارم..27،،23،،14سال.....عروس ونوه هم دارم....اوایل زندگی باهمسرم وخانواده ایشون خیلی مشگل داشتم..ولی الان مشکل خاصی باهم نداریم..چه دررابطه بادیگران وچه درمسائل زناشویی.....مدت1سال ونیم هست بادخترخانمی متدین وپایبندتمام اصول وعقایددینی...آشناشدم..وعاشقانه دوستشون دارم..به طوری که بهشون پیشنهاد دادم باهمسرم ازدواج کنن...ایشون قبول نکردن...میگن اینطوری زندگی کردن رو قبول ندارن ومردم هزارحرف میزنن.....راهنمایی بفرمایین که من چیکارکنم...بیخواب شدم..دارم افسردگی میگیرم
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄ @Moshavere_Khanevade 💖
وقتی فردی شما را آزار می دهد ، شما را کوچک می کند و اجازه نمی دهد شما در بهترین حالتی که می توانید باشید و دائما حال شما را می گیرد، دیگر جایی برای احساساتی بودن نمی ماند ...
احساسات درخور عشق و مهربانی است ، درخور کسانی ست که اهرم های مثبتی در زندگی شما هستند.
احساسات خود را برای کسانی نگه دارید که نسبت به شما با مهربانی و احترام و منزلت رفتار می کنند. احساساتتان را خرج کسانی که سعی در تخریب شما دارند و نمی خواهند به شما اجازه رشد دهند ، نکنید!
لیلیان گلاس
@Moshavere_Khanevade
╆━━┅═💚💛═┅┅──┄
🍃👨🏻🌸
👩🏻❤️
🌸
#سوال_شماره9⃣6⃣1⃣
سلام.وقت بخیر
بنده حدود ۳سال و۳ماه هست که همسرم را از دست دادم.یه دختر ۱۶ سال دارم و بسیار دوستش دارم.اخیرا آقایی از بنده خاستگاری کردند که دارای ۳فرزند دو پسر و یک دختر هستند و همسرشون فوت کرده.بچه های ایشان پسر۱۵ و ۸سال و دختر ۵.۵ساله.
خودم دانشجوی دکترا هستم و دبیر و این آقا هم دندانپزشک هستند.
بنده بین دو راهی موندم و نیاز به کمک فکری دارم؛
اینکه به بنده گفته اند دخترمن و پسراول ایشان در سن بدی هستند(اوج بلوغ) و ازدواج هر کدام از ما چه اون آقا و چه من برای فرزندمون ضرر داره چون احتمال ایجادفکر در مورد روابط زناشویی و حساسیت به خرج دادن و نهایت عذاب و عدم آرامش وجود داره.
این موضوع از نظر شما چگونه است؟
سوال بعدی؛ آیا نگهداری از بچه ها سخت نیست و فشار زیادی وارد نمیکند؟
این آقا میگن برای کارهای خونه حتما مستخدم میگیرن.
سوم؛ چه مدت برای آشنایی و ایجاد ارتباط اولیه با بچه ها لازمه؟ و راهکارش.
چهارم؛آیا در مدت آشنایی بهتره محرم باشیم یا نه؟
پنجم؛ چون بچه ها هر دو در پایه دهم درس میخونن و نگرانی از بابت آینده و کنکور هستش، بنده پیشنهاد دادم که تا زمان کنکور بچه ها، هر کدام در خانه خودمون زندگی کنیم و فقط ایام تعطیل با هم باشیم. بعد از کنکور زیر یه سقف بریم که مبادا بچه ها ضربه بخورن...
نظر شما در اینباره چیه؟