هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم
دل انگیزتـرین
صبح زندگی ما
روز آمدنِ توست.
بیا و معـــــنای
زندگی دل انگیز
را به ما بفهمان..
#اللهم_عجل_لولیکـ_الفرج
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#آیه_روز☝️#پرورگاراگناهان_ماراببخش
🌎اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #پنجشنبه 14 اسفند ماه 1399
🌞اذان صبح: 05:07
☀️طلوع آفتاب: 06:30
🌝اذان ظهر: 12:16
🌑غروب آفتاب: 18:02
🌖اذان مغرب: 18:21
🌓نیمه شب شرعی: 23:35
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#تدبردرقران
💢#کسبسیئاتبرسهقسماست:
🔹1) فعل: رباخوردن
🔹2) ترکِ فعل: زکات ندادن
🔹3) نیّت و گمان بد (إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ)
مانند: کسی که پول ندارد به نیازمند بدهد و در مورد نیازمندان هم بدگمان است و آنان را دروغگو و انسانهای پستی که لایق فقر هستند تصوّر میکند. وعدۂ مجازات این گروه در سرای آخرت قطعی شده است.
🌸 يعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ:
🌸 أمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَنْ يَسْبِقُونَا ۚ سَاءَ مَا يَحْكُمُون
️آیا آنان که کار زشت و اعمال ناشایسته مرتکب میشوند پنداشتند که بر ما سبقت گیرند (و از عقاب ما خلاصی یابند)؟ بسیار بد حکم میکنند.
📖 سوره عنکبوت/آیه ۴
👈 ️این گروه کسانی هستند که گناه را در فعل و عمل مرتکب میشوند و ارادۂ خدا بر مجازاتِ دنیوی این افراد هم در مواردی قطعی است. کسی که به پدر مادر خود خدمت نمیکند فرق دارد با کسی که والدین خود را هم خدمت نمیکند و هم آزار میدهد که شامل این آیه میگردد. این دسته از گناهان را خداوند وعدۂ عذاب در دنیا فرموده است، ولی شاید ببخشد یا به سرایِ دیگر موکول کند.
🌸 اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ:
🌸 أمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ ۚ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ
🔹️آیا آنان که مرتکب اعمال زشت و تبهکاری شدند گمان کردند رتبهٔ آنها را مانند کسانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند قرار میدهیم تا در مرگ و زندگانی هم با مؤمنان یکسان باشند؟ حکم آنها اندیشه بسیار باطل و جاهلانهای است.
📖 سوره جاثیه/۲۱
🔹 اجْتَرَحُوا از جراحت میآید، یعنی زخمیکردن انسان دیگر با گناه و روح خود گناهکننده که با این گناه مورد جراحت قرار میگیرد.
🌹 امام صادق (ع) میفرمایند:
تأثیر کار بد در شخص از اثر کارد در گوشت سریعتر است.
🔸مثال: کسی که آبروی کسی را میبَرد با این گناه، هم او را و هم روح خویش را زخمی میکند. حضرت حقتعالی برای چنین گناهانی وعدۂ قطعی و بلاشک دنیوی و اخروی را داده است. (سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ)
🌹نبی مکرم اسلام (ص) میفرمایند:
هرکس زیانی به کسی رساند، خدا زیانش رساند و هر کس سختگیری کند، خداوند بر او سختگیری نماید.
🌹و نیز در حدیث دیگر فرمودند:
خداوند دو چیز را در این جهان مجازات میکند: تجاوز به حقوق دیگران و دیگر عاقِ والدین
🔹 کسی که به سائلی اعتناء نمیکند سیئه کَسب میکند، ولی کسی که سائلی را با دست یا زخم زبان خویش میراند "اجْتَرَحُوا السَّيِّئَات" (هم او را زخمی و هم روح خویش را زخمی میکند) مرتکب میشود، و یا رباخواری از یک فرد ثروتمند "کَسَب السَّيِّئَات" ولی همین رباخواری از یک انسان نیازمند که باعث ویرانی زندگی او میشود "اجْتَرَحُوا السَّيِّئَات" است.
☝ بسیاری از والدین مؤمن به دنبال این هستند که با نذر و نماز و روزه، مشکلات فرزندان خویش را حل کنند ولی غافل از این هستند تا فرزندان از ظلم خود توبه نکنند، پیغمبر (نوح) هم که باشیم دعا در حق فرزند مستجاب نمیشود.
🌸 ولَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ
️و دربارۂ ستمکاران که البته باید غرق شوند دیگر با من سخن مگوی.
📖 سوره هود/ ۳۷
🔥اگر ظالم باشیم شیطان به جای اینکه ما را هدایت کند تا به گناه خود آگاه شویم و توبه کنیم، ما را به فراموشی میاندازد و ما را در چشم خود مقدّس جلوه میدهد و میگوید: تو طلسم شدهای و باید برای رفعِ بلاء سراغ دعانویس و جادوگر بروی... (که از گناهان کبیره است) و میخواهد با همان ایادی خود و دعاها و طلسم هایی که برای تو مینویسند بیشتر گمراهت کند تا در راه خطا بروی....
⚠ تذکر مهم: مثالهایی که در این تدبر آورده شده است قطعی نیستند، زیرا تفکیک گناهان بر صغیره و کبیره خود امری خطاست و انسان مؤمن باید همهٔ گناهان را، گناه کبیره پندارد. این مثالها از روی ناچاری و برای تقریب ذهن به موضوع تدبر است چرا که این آیات، جزء آیات متشابه بوده و تفکیک گناهان در این سه دستهبندی امری سخت و محال است.
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ذکرروزپنجشنبه💙
🥀لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ المَلِكُ الحَقُّ المُبين
💥معبودي جز خدا نيست
💥پادشاه برحق آشكار
➖➖➖➖➖➖
#سوره_درمانے
💎روز ۵شنبه ۲ رڪعت نمازبـہ
نیت ڪسب مال وثروت بخواند و سپس《سوره یاسین》بخواندواین
عمل را تا ۳ روز انجام دهد بهتر است
📚گوهر شب چراغ ۱۵۷/ ۲
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨پنج شنبه است
💫 #شهدا رویاد کنیم...
✨با #ذکریک #صلوات و یک #فاتحه...
💫برای در گذشتگان
✨ شاید همه دلتنگیم ؛ بهر #پدرباشد
💫که نیست یااینکه دل دیوانه وار دلتنگ
✨ #مادرمیشود. #روحشان قرین #رحمت_الهی
💫تمام اسیران خاک
✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
⚠ #چشمزخم... #چشمزدن
🔸 انرژی ها در دو جای بدن تراکم بالاتری دارند:
اطراف کف دستها و اطراف چشم ها
🔸عصبانیت، خشم، نفرت و...
باعث ایجاد انرژی های منفی در اطراف چشم میشوند
به همین دلیل از حالت چشم یک نفر می شود حالت روحی اش را فهمید.
❓#چشم زخم چیست؟
🔸 وقتی از درون حالمان از انباشتن صفاتی چون عصبانیت، حسادت، کینه و ....... بسیار بد است اما وانمود می کنیم که خوبیم ، منفی ترین انرژی ممکن از چشمان ساطع می شود.
🔸مثال :
فرزند شما بسیار لاغر است ...به خانه همسایه میروید که فرزندی فربه دارد در ظاهر میگویید : به چه خوشگلی، تپل مپلی...اما در درون میگویید ببین تو رو
خدا چی میخوری اینقد چاقی
🔸از درون خرابیم از بیرون نشان می دهیم عالی هستیم ، زمینه چشم زخم فراهم شده و منفی ترین انرژی ساطع میشود که میتواند تجسم یابد و به شکلی اتفاق افتد
⁉️میگویند پدر و مادر هم فرزند را چشم می زنند
⭕ امکان ندارد، پدر و مادر شاید به دلیل حساسیت و نگرانی باعث ایجاد انرژی منفی شوند اما چشم زخم، نه.
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
✅نسخه طب سنتی برای پوکی استخوان👇
🔺ناشتا، ارده با عسل
🔺صبح، شیر عسل
🔺ظهر، شیر خرما
🔺عصرانه، پودر سنجد با شیر یا
مخلوط شیره توت، خرما و انگور
🔺شب، مغز گردو با پنیر
✔ ➳
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸الـهـی که امـروزتـون
💕پرباشه از خبرای خوش
🌸پر باشه از پـیام های
💕زیبـای عشق و محبت
🌸الـهـی خـدا هر لحظه
💕حواسش بهتون باشه
🌸آخرهفته خوبی داشته باشید
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ذکر_درمانے #هرحاجتی
#ذکر_برای_اینکه_هر_چه_از_خدا_بخواهد_روا_گردد
🌸برای ادای قرض و وسعت رزق و اقبال و سعادت روز پنجشنبه یا جمعه دو رکعت نماز بخواند و آن روز را روزه دارباشد و قبل از نماز صد مرتبه صلوات بفرستد به هر نیتی که دارد و در هر رکعتی بعد از فاتحه 15 مرتبه آیةالکرسی بخواند و 25 مرتبه سوره توحید و بعد از نماز 4100 دفعه یا وهاب بگوید و سعی کند که از اول شروع به نماز تا اتمام ختم سخن نگوید بعد از نماز هر چه از خدا بخواهد روا گردد .
📗منبع : گلهای ارغوان ج 1 ص 27
┅┄🍃┄┄💕💕┄┄🍃┄┅
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ذکر_درمانے #دفع_مرگ_ناگهانی
🍃🍂 طول عمر🍃🍂
✍ جہت طول عمر و دفع مرگِ بد
و توسعہ معاش بعد از هر نماز
۱۸ بار ذڪر《 #یاحیّ》
را مداومت ڪنند
🗞 کلیات مفاتیح الحاجات ۲۶
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘
🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام
👈 #تاخدافاصلهاینیست....🍒
👈 #قسمت_سی_وپنجم
خوب جایی رو نمیدیدم ،
بلند شد شروع کردن به زدنم دستم رو جلوی صورتم گرفتم میگفت اون تفنگ رو بده من میکشمش با رفیقش درگیر شد رفیقش میگفت بهت نمیدم...
بلند شدم به پشت سرم دست زدم خون آلود شده بود بازم جلو آمد با مشت به سینش زدم ولی هُلم داد خوردم زمین هر چهارتاشون شروع کردن به زدنم از هر طرفی با لگد بهم میزدن با دستم جلو صورتم رو گرفته بودم تا یکیشون گفت بسشه بزارید اینجا بمیره...
کاپشنم پاره شده بود فقط دعا میکردم زود برسم که کول رو تحویل بدم استراحت کنم پام درد عجیبی داشت و به شدت میلنگیدم...از روی کوه پایین رو نگاه کردم مردم رو دیدم دلم خوش شد دوست داشتم فریاد بزنم بگم من آمدم ولی خندم گرفت به خودم گفتم چیکار کردی مگه تو کی هستی قرار نیست کسی چشم به راهت باشه...
فقط صاحب باره اونم که فقط بارش رو میخواد رفتم پایین آنقدر خسته بودم که تقریبا خودم رو میکشیدم تا رسیدم پایین یکی منو دید گفت چرا این طوری هستی لباسات چرا خونی گرگها بهت حمله کردن...؟؟؟؟
گفتم چیزی نیست همه بهم نگاه میکردن یکی گفت چرا میلنگی گفتم پام سردشه بی حسه گفت بشین ببینم سیاه نشده گفتم پام چرا سیاه بشه گفت اگر سرما بخوره پات سیاه میشه باید قطعش کنی....
استرس تمام وجودم رو گرفت تا جوراب هام و در آوردم تو دلم میگفتم نه خدایا پام رو ازم نگیر...
وقتی نگاهش کردم سالم بود، خدا رو شکر میکردم یکی گفت پاشو من ماشینم اینجاست برو تو ماشینم، برام بخاری روشن کرد به این فکر میکردم که اگر پام رو از دست میدادم چی میشد... سرم رو گزاشتم رو داشبورد ماشین تا تونستم گریه کردم .
به صاحب بار زنگ زدن اومد وقتی منو دید گفت کو بارم..!؟ بهش دادم یه که بهم نگاه کرد گفتم اگر میشه منو تا یه جایی برسونید گفت:
سوار شو تو راه خواستم بگم پولم رو بده... گفت دیشب تمام بارهام رو گرفتن تو چطور بارت رو آوردی تا اینجا؟ چرا مال تو رو نگرفتن؟
گفتم وقتی مامورا امدن همه کول هاشون رو انداختن فرار کردن منم انداختم ولی بعد برش داشتم... گفت چرا؟؟
گفتم آخه آون اقایی که بار رو بهم داد گفت امانت باشه پیشتون ماشین رو نگاه داشت بهم نگاه کرد.....
گفت چیییی؟ جونت مهمتر بود یا این وسایل؟ گفتم نمیدونستم چیکار کنم گفت پس چرا صبح بر نگشتی گفتم دیشب گم شدم به روستایی رفتم گفت اونجا که خییییلی دوره گفت از اول برام تعریف کن ببینم چرا لباسات خونیه..؟
همه رو براش تعریف کردم گفت تو دیونه ای بخدا آخه این وسایل چه ارزشی داره آخه به خاطر یه حرف جونت رو به خطر انداختی؟ پرسید چرا نرفتی دنبال یه شغل دیگه گفتم رفتم ولی کسی بهم چیزی نمیداد همه ازم ضمانت میخواستن منم کسی و چیزی نداشتم پیششون بزارم و خلاصه با این حرفها رسیدیم شهر....
گفتم اگر میشه یه گوشه نگه داری من پیاده میشم روم نمیشد بگم پولم رو بده گفت با این وضعت کجا...؟ میبرمت بیمارستان گفتم نه نمیام چیزی نیست گفت بشین بابا...
رفتیم بیمارستان گفت شماره پدرت رو بده بهشون خبر بدم نگران نباشن گفتم لازم نیست ولش کن گفت نمیشه تو که بیکس و کار نیستی...
👈 ادامه دارد⬅️⬅️⬅️
🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃
💥برای دیدن بهترین پستها وداستانها به ما #بپیوندید_لمس_کن👇
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘
🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام
👈 #تاخدافاصلهاینیست....🍒
👈 #قسمت_سی_وپنجم
خوب جایی رو نمیدیدم ،
بلند شد شروع کردن به زدنم دستم رو جلوی صورتم گرفتم میگفت اون تفنگ رو بده من میکشمش با رفیقش درگیر شد رفیقش میگفت بهت نمیدم...
بلند شدم به پشت سرم دست زدم خون آلود شده بود بازم جلو آمد با مشت به سینش زدم ولی هُلم داد خوردم زمین هر چهارتاشون شروع کردن به زدنم از هر طرفی با لگد بهم میزدن با دستم جلو صورتم رو گرفته بودم تا یکیشون گفت بسشه بزارید اینجا بمیره...
کاپشنم پاره شده بود فقط دعا میکردم زود برسم که کول رو تحویل بدم استراحت کنم پام درد عجیبی داشت و به شدت میلنگیدم...از روی کوه پایین رو نگاه کردم مردم رو دیدم دلم خوش شد دوست داشتم فریاد بزنم بگم من آمدم ولی خندم گرفت به خودم گفتم چیکار کردی مگه تو کی هستی قرار نیست کسی چشم به راهت باشه...
فقط صاحب باره اونم که فقط بارش رو میخواد رفتم پایین آنقدر خسته بودم که تقریبا خودم رو میکشیدم تا رسیدم پایین یکی منو دید گفت چرا این طوری هستی لباسات چرا خونی گرگها بهت حمله کردن...؟؟؟؟
گفتم چیزی نیست همه بهم نگاه میکردن یکی گفت چرا میلنگی گفتم پام سردشه بی حسه گفت بشین ببینم سیاه نشده گفتم پام چرا سیاه بشه گفت اگر سرما بخوره پات سیاه میشه باید قطعش کنی....
استرس تمام وجودم رو گرفت تا جوراب هام و در آوردم تو دلم میگفتم نه خدایا پام رو ازم نگیر...
وقتی نگاهش کردم سالم بود، خدا رو شکر میکردم یکی گفت پاشو من ماشینم اینجاست برو تو ماشینم، برام بخاری روشن کرد به این فکر میکردم که اگر پام رو از دست میدادم چی میشد... سرم رو گزاشتم رو داشبورد ماشین تا تونستم گریه کردم .
به صاحب بار زنگ زدن اومد وقتی منو دید گفت کو بارم..!؟ بهش دادم یه که بهم نگاه کرد گفتم اگر میشه منو تا یه جایی برسونید گفت:
سوار شو تو راه خواستم بگم پولم رو بده... گفت دیشب تمام بارهام رو گرفتن تو چطور بارت رو آوردی تا اینجا؟ چرا مال تو رو نگرفتن؟
گفتم وقتی مامورا امدن همه کول هاشون رو انداختن فرار کردن منم انداختم ولی بعد برش داشتم... گفت چرا؟؟
گفتم آخه آون اقایی که بار رو بهم داد گفت امانت باشه پیشتون ماشین رو نگاه داشت بهم نگاه کرد.....
گفت چیییی؟ جونت مهمتر بود یا این وسایل؟ گفتم نمیدونستم چیکار کنم گفت پس چرا صبح بر نگشتی گفتم دیشب گم شدم به روستایی رفتم گفت اونجا که خییییلی دوره گفت از اول برام تعریف کن ببینم چرا لباسات خونیه..؟
همه رو براش تعریف کردم گفت تو دیونه ای بخدا آخه این وسایل چه ارزشی داره آخه به خاطر یه حرف جونت رو به خطر انداختی؟ پرسید چرا نرفتی دنبال یه شغل دیگه گفتم رفتم ولی کسی بهم چیزی نمیداد همه ازم ضمانت میخواستن منم کسی و چیزی نداشتم پیششون بزارم و خلاصه با این حرفها رسیدیم شهر....
گفتم اگر میشه یه گوشه نگه داری من پیاده میشم روم نمیشد بگم پولم رو بده گفت با این وضعت کجا...؟ میبرمت بیمارستان گفتم نه نمیام چیزی نیست گفت بشین بابا...
رفتیم بیمارستان گفت شماره پدرت رو بده بهشون خبر بدم نگران نباشن گفتم لازم نیست ولش کن گفت نمیشه تو که بیکس و کار نیستی...
👈 ادامه دارد⬅️⬅️⬅️
🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃
💥برای دیدن بهترین پستها وداستانها به ما #بپیوندید_لمس_کن👇