#قسمت_پنجم
#ویشکا1
ببین عزیزم من و چند تا دوستان با ڪمڪ خدا پایگاه فرهنگے تأسیس ڪردیم من مسؤل اونجا هستم بچه هاے نوجوان به آن مڪان مے آیند برنامه هاے فرهنگے و تفریحےجالبے داریم ،آخر هفته قرار است با بچه ها اردوے تفریحے برویم به نظرم
توے این اردو شرڪت ڪن بچه ها خیلے گرم صمیمے هستند
ممنون از این همه لطف محبت منم خیلے دوست دارم با شما بچه ها آشنا بشوم حال آخر هفته ڪجا مے روید ؟
صبح روز پنجشنبه قرارمان پارڪ شهید رجایی
حتما میام
حرف هاے من و نرگس خیلے طولانے شد تا نزدیڪ غروب روے
همان نیڪمت نشسته و صحبت ڪردیم خیلے خوشحال بودم از این
ڪه یڪ دوستے مثل نرگس دارم
نرگس از روے نیڪمت بلند شد ویشڪا جون ڪم ڪم هوا تاریڪ میشه من باید برم خانه همسرم میگه تاریڪے هوا خانه باش ممڪن هست خطرے تهدیت ڪند اما بعد از غروب دو نفره با هم بیرون میریم
هر دو به سمت ماشین رفتیم به نرگس گفتم بیا تا منزل برسنمتون
نرگس لبخندے زد : نه نزدیڪ هست ڪمے پیاده روے مےڪنم
همدیگر را در آغوش گرفتیم و خدا حافظے ڪردیم ،فڪرممشغول پنجشنبه بود چه لباسے بپوشم ڪه مناسب باشد
#حمایت
#قطعه_ایی_ازبهشت
#ارسالی_ازاعضاء
••• @deltangkarbalA128 •••