چیزهای نو را میداد
به آنهایی که وسایلشان گُم
یا درب و داغان شده بود..!
آرزو به دل بچههای تدارکات ماند
که یک بار او لباس نو تنش کند
یا پتوی نو بیندازد رویِ خودش؛
فقط در یک عملیات لباس نو پوشید
عملیات بدر ؛ همان عملیاتی که
در آن شهید شد ...
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#فرمانده_تیپ۱۸جوادالائمه
#ایامشهادت
🌹شهید حاج ڪاظم نجفےرستگار🌹
#ڪرامات_شهدا
🌹مادر در خواب پسر شهیدش را مےبیند . پسر به او مےگوید : «توی بهشت جام خیلے خوبہ . چے مےخواے برات بفرستم ؟».
✨مادر مےگوید : «چیزے نمےخوام ؛ فقط جلسہ قرآن ڪہ میرم همہ قرآن مےخونن و من نمےتونم بخونم خجالت مےڪشم . مےدونن من سواد ندارم ، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون .».
🌹پسر مےگوید : «نماز صبحت رو ڪہ خوندے قرآن رو بردار و بخون !».
✨بعد از نماز یاد حرف پسرش مےافتد . قرآن را بر مےدارد و شروع مےڪند بہ خواندن .
🌹خبر مےپیچد . پسر دیگرش این را بہ عنوان ڪرامت شهید محضر آیت اللہ نورے همدانے مطرح مےڪند و از ایشان مےخواهد مادرش را امتحان ڪنند . قرار گذاشتہ مےشود .
✨حضرت آیتاللہ نزد مادر شهید مےروند . قرآنے را به او مےدهند ڪہ بخواند . بہ راحتے همہ جاے را
مےخواند ؛ اما بعضے جاها را نہ .
مےفرمایند : «قرآن خودت رو بردار و بخوان !».
🌹مادر شهید شروع مےڪند بہ خواندن ؛ بدون غلط . آیت اللہ نورے گریہ مےڪنند و چادر مادر شهید را مےبوسند و مےفرمایند : «جاهایے ڪہ نمےتوانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم ڪہ امتحانش ڪنیم.»
#شهیدحاج_ڪاظم_نجفےرستگار
#فرمانـــده_لشگر۱۰سیدالشهدا
#ایامشهادت
#یادش_باصلوات
#باستارهها 💫
در لشگر ۲۷ محمد رسول الله(ص)
برادری بود که عادت داشت هر بسیجی شهید شد پیشانی اش را ببوسد 😇
وقتی خودش شهید شد بچه ها تصمیم گرفتند به پاس آن بوسه ها، پیشانی اش را بوسه باران کنند
پیکر بی سرش اتش به دل همه زد...💔
#سردارشهیدمحمدابراهیمهمت
#ایامشهادت
#یادشهداباصلوات
پسر باس اینجوری باشه👇👇
نیمه های شب بود داشت با موتورش میرفت خونه🏍
تو راه میبینه چند تا پسر دارن به دوتا دختر اذیت میکنن😱 و میخوان به زور سوار ماشینشون کنن🚗
نمیتونه این صحنه رو تحمل کنه میره جلو بهشون تذکر میده❌
جر و بحث شروع میشه و دعواشون میشه 😑😱
همه دیگرو کتک میزنن یهو یکی از اون پسرا با قمه میزنه به شاهرگش و فرار میکنن😔😱😱😱
این اقا پسر بیست و چندساله و طلبه ما زمین میوفته😞
لباس سفیده یقه بستش😍 غرق خون میشه😢
چند ساعتی اونجا میوفته تا چند نفر میان پیداش میکنن و میبرنش بیمارستان اما هیچ بیمارستانی پذیرش نمیکنه و میگن اگه تا نیم ساعت دیگه بستری نشه کارش تمومه😱😱 بالاخره یه بیمارستان قبول میکنه😰
یه پیرمرد به این اقا پسر قصه ما میگه حالا خوب شد اخه به تو چه ربطی داشت😤😒
پسر قصه با نیمه جون میگه حاج اقا اخه فکردم دختر شماست.....😇🙃
این گل پسر بعد از گذشت چند سال بخاطر عفونت ریه هاش شهید میشه😌💓
این اقا پسر باغیرت کسی نبود جز شهید علی خلیلی✌️👋
📎خواهرم چنتا اینجوری جوون بدیم تا تو حجابتو رعایت کنی؟
#شهیدعلےخلیلی
#ایامشهادت
#یادش_باصلوات