⭕خونِ حاجقاسم، قدرتمندتر از همهی ناوگان آمریکاست!
♦کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا، یعنی هر روز برای ما دفاعمقدس و الیبیتالمقدس است، و شیعه قرنهاست با این سرمشق، که از #خون ارتزاق میکند، قدم در راهی نهاده که به جهت تداومِ ستمِ ستمگران و قلدریِ قلدران، نمیتوان پایانی برای آن متصور شد.
♦تاریخ هر روز تکرار میشود و یزیدیان، اشتهایِ سیری ناپذیرشان برای چپاولِ خلقِ مستضعف، بیشتر، و همین، موجبی برای جدالِ دائمِ جبههی حق و باطل است.
♦باطل همیشه مجهز به سلاح زر و زور بوده و حق، کمبهره از این مواهب. اما در عرصهی عمل، این حق است که رد و اثرش در طول دهرها، جاری و ساریست و همچنان با اندک بضاعتِ مادی، استوار و یکهتاز در میدانهای جهاد و خدمت به پیش میتازد.
♦اهل حق بودن دشوار است و هرکسی را یارایِ همراهیِ با آن نیست. این راه رفتنیست و نه گفتنی، چرا که لازمهاش، #شهیدانه زیستن است. باید شهید بود تا شهید شد و توانست خونِ خویش را بر پیکرهی زنگزدهی دنیا پاشید و به پیشرویِ #مکتب، مدد رساند. #انقلاب اسلامی برای فرماندهی و ادارهی جبههی حق، این قاعده را سرلوحهی خود قرار داده و به پای این مکتب، خونها داده و بهترین فرزندانش را قربانی کرده است.
♦و تو ای تاریخ، بشکند قلمت و ننگت باد، اگر ننویسی که به جهت یاریِ دینِ خدا، دی ماه ۱۳۹۸ هجری شمسی بر سربازانِ مکتبِ خمینی و خامنهای، چهها گذشت، و چگونه کربلای ۴ و ۵ از ورای دههها عبور کرده، و خود را به این عصر رسانده، و آنچنان شور و شعورِ دفاعمقدسی را بر این خاک رقم زدند که میشد تا میعادگاهِ #بیتالمقدس به پیش تاخت، و خصم دون را از پای فکند.
♦بنویس که جهان، تاریک و سردرگم از جورِ زورگویان عالم، آنچنان افسرده و سر در گریبان بود، که ناگزیر باید خونِ تازهای در شریانهایش جاری میگشت، تا به خاطر آورد، رسالتش، در قبال راهی که در ازایِ جانِ لالهها گشوده شده، بس خطیر است.
♦و این یعنی آنکه لاجرم برای صیانت از راهِ لالهها، ناگزیر از قربانی شدن لالههایی دیگر بودیم. لالههایی که خونشان را توانِ آن باشد که جهانی را به تلاطم وادارند، و بر هم زنند #سکون و سکوتِ مرگبارِ تحمیلیِ حاکم بر عالم را. و در این راه چه خونی کاریتر از #خونِ حاجقاسمها و ابومهدیها.
♦باید خونِ سردارانِ دلهای مستضعفین عالم، به هم میآمیخت و پیکرهاشان، پارهپاره از تیرهای سه شعبهی حرملههای زمان میگشت تا خوابِ نوشینِ عاریتیِ که از سران جور نصیبمان گشته بود را پشت پا زنیم، و به یاد آوریم که آرمانِ نهاییِ این انقلاب، رسیدن به #تمدن جهانی اسلام، در پرتو وحدتی عظیم، بین #مستضعفین عالم است.
♦و شما ای حاجقاسم و ابومهدی، ای سردارانِ بیسرِ محور #مقاومتِ جهان اسلام؛ راه و رسم بندگی را چگونه به جا آوردید که خدایتان، چنین فوزی را نصیبتان کرد که خونتان را یارایِ آن باشد که آرامشِ دروغینِ عالمی را اینگونه به جوشش و حرکت وادارد، و باورِ زنده بودن را بارِ دیگر، به قلبهای مستضعفین روانه کند.
♦و ما در این راه، نوای "بسم الله القاصم الجبارین" را که از صیاد دلها در خاطرمان مانده بود، دیگر بار سرودیم، و مطلعِ انتقامی سخت را رقم زدیم. انتقامی که #هیمنهی پوشالیِ سرانِ فاسدِ ثروت و قدرت را در هم شکست، و آنچنان رعشهای بر اجسامِ آن مردههای متحرک انداخت، که به لکنت افتادند و در مقابل برقِ نگاهِ پُرصلابت محرومین عالم، آشکارا لرزیدند، تُپُق زدند و زبانهاشان گرفت.
♦استکبار و استعمار را تابِ نگریستن به وحدت و عزمِ راسخِ مستضعفین عالم، برای گرفتن #انتقامِ سختِ قرنها تضعیف و پایمال گشتن حقوقشان نبود، و دانستند که این بار جزایی کمتر از جمع شدن بساطِ جورشان از سراسر منطقه در انتظارشان نیست، پس به تکاپو افتادند و جنایتی دیگر را رقم زدند و خیال کردند، میتوانند خلقِ مستضعف را در مقابل خادمین و مدافعینی قرار دهند که دهههاست برادریِ آنها در عرصههای مختلف برای ملت به اثبات رسیده است.
♦و اینجاست که "وَ مَکروا وَ مَکَرَ الله وَ اللهُ خَیرُ الماکرین" عیان گشته و بار دیگر الهی بودن این انقلاب بر همگان آشکار میشود، و ملت بصیرِ ایران زمین، بار دیگر دست رد بر سینهی #امالفساد قرن و اندک نوچههای داخلیاش زد، و ثابت کرد حضور میلیونیاش در تشییع سردار دلها تنها از سر شور نبوده، بلکه توام با شعوری از جنسِ "و ما رایت الا جمیلا" بود.
♦آخرین جمعهی دی ماهِ خون و حماسه، از راه رسید و باز #جمهور، حضور خود را دیگر بار، در صحنهی جمهوری اسلامی به رخِ جهانیان کشید و نشان داد، علیرغم همهی کاستیها، اما پایِ بیعتش با ولی و علمداران بیدستِ راهش میماند.
♦بگذارید #دلقکِ قماربازِ کاخِ سیاه، نمایشهای میمونوارش را تلخکوار ادامه دهد، بگذارید نوچههای شیردهاش در سراسر عالم، همهی هویتِ نداشتهی خود را چوبِ حراج زنند، بگذارید ان