eitaa logo
شهدایی🥹🥹
719 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
3 فایل
اینجــا‌یہ‌نفر‌هسٺ‌ڪہ‌نزاره‌🥺 احسآس‌تنہایـے‌کني اینجــاحرف‌‌از‌‌رفاقتــہ❤️ #برادرشهید‌م بابک نوری کپی حلاله به شرط اینکه صلوات برای شهدا بفرستین شروع خادمی.1403/2/17 @MZmmmmz : آیدی مدیر ناشناسمون https://eitaa.com/joinchat/3223323503C7348c57498
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفاقت یعنـے : راه میون بر تا خُدا.. باتوزودتر‌میشـھ‌بـھ‌خُدارسیدرفیق..🤍(:
شهدایی🥹🥹
رفاقت یعنـے : راه میون بر تا خُدا.. باتوزودتر‌میشـھ‌بـھ‌خُدارسیدرفیق..🤍(: #شهید‌بابڪ‌نورۍ‌هریس #رف
وصیتنامه📜 خدایاهمیشه‌خواستم‌به‌چیزهایے که‌ازآنهاآگاه‌هستم‌عمل‌کنم‌.. ولی‌دراین‌دنیاے🌎 فانے بقدرے غرق‌ گناه‌وآلودگے بودم‌که‌ نمیدانم‌ لیاقت‌قرب‌به‌خداوندرادارم‌یانه! خدایاگناه‌هاے من‌راببخش‌،اشتباهاتم‌ رادررحمت‌ومغفرت‌خودت‌ببخش‌. وتاوقتی‌که‌مرانبخشیدے ازاین‌دنیامبر. تاوقتےکه‌راهم‌راه‌حق‌هست‌مرابمیران. خدایاکمکم‌کن‌تادرراه‌توقدم‌بردارم‌ودر راه‌توجان‌بدهم..🙂✨
نام مادر سادات را که به زبان می آورد، بلافاصله می گفت (سلام الله علیها) یادم هست یک بار در ایام فاطمیه در زورخانه، مرشد شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نمود. ابراهیم همین طور که شنا می رفت، با صدای بلند شروع به گریه کرد ، لحظاتی بعد صدای او بلند تر شد و به هق هق افتاد طوری که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد شعرش را عوض کرد
همیشه کارۍ کن که اگه خــــــــ♥️ــــــدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم..✋🏻
«فرصت‌ها همانند ابر می گذرند. پس هرگاه فرصت خیری پیش آمد آن را غنیمت بشمارید».✨ نهج‌البلاغه / حکمت ۲۱
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دردفراق‌رابه‌کدامین‌مطب‌ببرم..؟! رفع‌غم‌حبیب‌که‌کارطبیب‌نیست💔! 🥹🥹🥹🥹🥹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وعده‌ خداست‌ که حق‌الناس را نمی‌بخشند! خون‌ِ شھدا‌ حق‌الناس‌ است .. با این‌ حق‌‌الناس‌ بزرگی که به گردن ماست ، چه خواهیم کرد؟! ❤️ برادر شهیدم🥹🥹🥹التماس دعا😭
هࢪڪسۍباهࢪشھیدۍخوگرفت ࢪوزمحشࢪآبࢪو از اوگࢪفت..🙃♥️ |
شهدایی🥹🥹
هࢪڪسۍباهࢪشھیدۍخوگرفت ࢪوزمحشࢪآبࢪو از اوگࢪفت..🙃♥️ #علمدار_رهبر | #سرداردلها
اخلاص. او به شدت از ریا و خودنمایی پرهیز می­‌کرد. بود و نمود او یکی­ بود، آن­گونه می‌­نمود که بود. ظاهر بی‌­آلایش و مؤمنانه­ او خبر از باطن صاف و پالوده‌­اش می­­‌داد، مصداق آیه شریفه «سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» بود در طریق اخلاص ثابت‌­قدم بود. هیچ گاه به دنبال مطرح نمودن خود نبود و آنچنان به غنای درون رسیده بود که مستغنی از ذره­ای جلوه‌­گری بیرونی شده بودزلال چون آب بود و شفاف چون آئینه🌱'!
9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• می‌دانی آرمان؟ آسمان بیش‌تر به تو می‌آید...
شهدایی🥹🥹
• می‌دانی آرمان؟ آسمان بیش‌تر به تو می‌آید... #آرمان‌عزیز #شهیدآرمان‌علی‌وردی
«داشت یکی یکی وسیله‌هایش را جمع می‌کرد تا از حوزه بزند بیرون. مهدی هم روی بالکن مسجد راه می‌رفت و به او نگاه می‌کرد. با خودش فکر می‌کرد: «یعنی آرمان کجا می‌خواهد برود؟ توی این شلوغی‌ها که کسی جرأت بیرون رفتن ندارد. آرمان چرا نمی‌نشیند درسش را بخواند؟» پیش خودش حدس زد که شاید می‌خواهد برود کمک نیرو‌های انتظامی. از همان بالکن مسجد آرمان را صدا زد: «آرمان! داری کجا می‌ری؟» آرمان همان طور که وسیله‌هایش را جمع می‌کرد، گفت: «احتمالاً امشبم خیابونا شلوغ می‌شه. می‌خوام برم کمک نیرو‌های انتظامی تا اغتشاشگر‌ها مزاحم مردم نشن. تو هم بیا تا امشب با هم بریم.» مهدی همین طور که روی بالکن این طرف و آن طرف می‌رفت گفت: «آرمان بشین درست رو بخون! این کار‌ها وظیفه من و تو نیست.» آرمان کمی مکث کرد؛ نگاهش را برگرداند سمت مهدی و گفت: «آدم نباید سیب زمینی باشه.» مهدی سری تکان داد و گفت: «خب حداقل از این به بعد کم‌تر برو.» آرمان جواب داد: «باشه، امشب رو که برم بعدش دیگه کم‌تر می‌رم.» رفت و برای همیشه دوستانش را تنها گذاشت.. ♥️
و در هیاهوی این جهان پر جمعیت، سلام بر او .. که جایش همیشه خالیست💔:) 🌸 اللهم عجل الولیک الفرج🥹🥹