eitaa logo
شهدایی🥹🥹
719 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
3 فایل
اینجــا‌یہ‌نفر‌هسٺ‌ڪہ‌نزاره‌🥺 احسآس‌تنہایـے‌کني اینجــاحرف‌‌از‌‌رفاقتــہ❤️ #برادرشهید‌م بابک نوری کپی حلاله به شرط اینکه صلوات برای شهدا بفرستین شروع خادمی.1403/2/17 @MZmmmmz : آیدی مدیر ناشناسمون https://eitaa.com/joinchat/3223323503C7348c57498
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدایی🥹🥹
یـٰار‌نیسٺیم‌اَمـٰا . . میشَـۅَد‌بِہ‌‌بَهـٰاۍِخۅب‌ڪَردَن‌ِ حـٰاݪ‌ِدِݪِمآن‌بیـٰایۍ؟!(:❤️‍🩹" #امام ز
از‌آیت‌الله‌بھجت‌پرسیدند↓ برای‌زیاد‌شدن‌محبت‌،نسبت‌به امام‌زمان"عـج"چه‌کنیم؟!‌ ایشون‌فرمودند : ﴿گناه‌نکنید‌و‌نماز‌اول‌وقت‌بخوانید:) ♥️ 🌿
در عملیات کربلای۴ از یک گـروه هفت نفری که با قایق به آن طرف اروند رفته بودند، تنها حاج‌ستار توانست جانِ سالم بِدَر ببرد و به عقب برگردد ، و اکثر آنها از جمله صمد برادرِ حاج ستار شهید شدند ... وقتی که از حاجی پرسیدیم : « حاجی، تو که می‌توانستی جنازه‌ی برادرت را با خود بیاوری ، چرا این کار را نکردی ؟» در جواب گفت : « همه بچه هـا برادر من هستند ؛ کدامشان را می آوردم؟ فرمانده گردان ۱۵۵ لشگر ۳۲انصارالحسین ‎‎‌┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
آقارضا موتورسواری و رانندگی بلد نبود، ولی علاقه زیادی داشت می‌خواست با تمرین کردن یاد بگیره. روی این مسئله خیلی تأکید داشت که من باید وقتی این رو یاد بگیرم که به ماشین یا موتور بیت‌المال سازمان آسیبی نرسونم! آقارضا برای تمرین کردن یا از دوستانش اجازه می‌گرفته یا مثلا بیرونی شده موتورسواری و رانندگی رو یاد بگیره تا آسیبی به ماشین و موتور سازمان که بیت‌المال هست نرسونه. آقارضا همیشه می‌گفت:« ماشین سازمان بیت‌الماله! مال من نیست که استفاده کنم. اگه از دوستانم بگیرم، مشکلی نداره خودمون با هم کنار می‌آیم.» همه‌ی اوضاع و احوال کاری آقارضا رعایت بیت‌المال بود. راوی:همرزم شهید ┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
بغداد بودیم، می‌خواستیم با هم بریم بیرون، به من گفت: وضعیت حجاب در بغداد چطوره؟ گفتم: خوب نیست، مثل تهرانه. گفت: باید چشممون را از نامحرم حفظ کنیم تا توفیق شهادت را از دست ندیم. بعد چفیه‌اش را انداخت روی سر و صورتش. در کل مدتی که در بغداد بودیم همین‌طور بود. تا این‌که از شهر خارج شدیم و راهی نجف شدیم.... https://eitaa.com/joinchat/525140762Cb1b488f25a
همیشه به همه می گفت که یک روزی می رسد من می روم و خواهم شد و شما اسم کوچه را به نام من تغییر خواهید داد! ولی همه می خندیدند و حرفش را باور نمیکردند!! ولی همه‌دیدند که آن روز فرا رسید و همانطور شد که میگفت... ‎‎‌┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/525140762Cb1b488f25a
اگر جلوی سنگرش یک جفت پوتینِ کهنه و رنگ و رو رفته بود، می‌فهمیدیم هست؛ واِلا می‌رفتیم جای دیگر دنبالش می‌گشتیم..!! ┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅
عکس عجیب😔 سردار شوشتری با دیدن این عکس گفت: عکس عجیبی است! نشسته‌ها پرواز کردند ولی ما ایستاده‌‌ها، هنوز هم ایستاده‌ایم‌! کاشکی من هم توی این عکس آن روز می‌نشستم، بلکه تا امروز "شهید" شده بودم! سردار شهید نورعلی شوشتری نفر اول ایستاده از سمت چپ در تصویر در ۲۶ مهرماه ۱۳۸۸ در همایش وحدتِ اقوام و مذاهب سیستان‌وبلوچستان حضور یافت و براثر انفجار انتحاری یکی‌ از عوامل گروهکِ ریگی به فیض شهادت نائل آمد. ‎‎‌┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
درمان و قطع دست سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی در بیمارستان مشهد ┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
فرازی از وصیت‌نامه شهید علی اکبر میرزایی: بزرگ‌ترین پیام ما این است که دست از این ماه تابان (امام) بر ندارید که روزنه امید تان است کارها و عبادت هایتان مخلصانه‌تر باشد. لحظات آخر ناگفته نماند هرگز فراموش نکنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم جامعه‌ای ساخته نخواهد شد . ┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
شهید حمید رضا فاطمی اطهر میگفت: من پاسدارم و پاسدار بودنم محدود به جمهوری‌اسلامی‌ ایران نیست و در هر کجای دنیا مظلوم و مستضعفی باشد که به او ظلــم می‌شود حاضــرم این جـان ناقابل خـود را تقـدیم ڪنم و در دفـاع از مظلـوم و فرمـان امامم فدایـی شوم و خونم پای دین، فرامین الهی و فرمان امام سیدعلی خامنه‌ای حفظ الله ریخته شـود. باشد که مسیری گـردد برای آینـدگان. ●ولادت : ۱۳۵۶/۲/۱۹ اهواز ●شهادت : ۱۳۹۴/۸/۹ حلب ‎‎‌┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄
شهید حاج احمد کاظمی: اگر يكی از اين شهدا الان بيايد به اين دنيا و شروع كند برای ما صحبت كردن، چه می‌گويد؟ 🔹️می‌گويد در راه خدا ثابت ‌قدم باشيد. 🔹️ايمانتان را حفظ كنيد. 🔹️در تقويت ايمانتان تلاش كنيد. 🔹️قدر جمهوری اسلامی را بدانيد. 🔹️خودتان را شايسته فداكاری در راه جمهوری اسلامی بدانيد. 🔹️در راه ولايت فقيه ثابت ‌قدم، استوار، دلپاک باشید. 🔹️همه چيز خودتان را آماده كنيد برای دفاع از اسلام. 🔹️راستگو باشيد. اينها را به ما خواهند گفت. ‎‎‌┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
8.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میخواستن عقد کنن که حادثه انفجار پیجرها رخ داد و داماد دو چشم و دوتا دست‌شو از دست داد دختر گفت.... روایتی از حاج مهدی رسولی_ لبنان ‎‎‌┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄