eitaa logo
شهدایی🥹🥹
719 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
3 فایل
اینجــا‌یہ‌نفر‌هسٺ‌ڪہ‌نزاره‌🥺 احسآس‌تنہایـے‌کني اینجــاحرف‌‌از‌‌رفاقتــہ❤️ #برادرشهید‌م بابک نوری کپی حلاله به شرط اینکه صلوات برای شهدا بفرستین شروع خادمی.1403/2/17 @MZmmmmz : آیدی مدیر ناشناسمون https://eitaa.com/joinchat/3223323503C7348c57498
مشاهده در ایتا
دانلود
‏می گفت: همیشه عکس یه شهید تو اتاقتون داشته باشید پرسیدیم: چرا؟ گفت: اینا چشماشون معجزه میکنه! هر وقت خواستید گناه کنید، فقط کافیه یه نگاهتون بهشون بخوره...❤️
دلگيرکه شدی از زمانه تعطیل کن زندگی را برس به داد ِدلَت...‌‌ حرم اگرنیافتی هستند گلزارشان میشودمأمنی برای دلت وگلزار شهدا وقبر گمنامی که نمیدانی از کدامین دیار اینجا آرمیده است عشق اینجاست، زندگی اینجاست، چه صفایی داره لحظاتی باشهدابودن
مشهد را خیلی دوست داشت. هر وقت دلش می گرفت و وقت آزاد داشت، می گفت بریم.. خودش می رفت. گاهی هم به من زنگ میزد و میگفت فاطمه، بریم مشهد؟ می رفتیم.. خیلی سفرهای خوبی هم می شد.✨ خواهر🌿
6.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه زیباست! خاطرات مردانی که پروای نام ندارند و در کهف گمنامی خویش مأوا گرفته اند...🌿
فکر نکنید خوابیده‌ام ، پست نگهبانیم تمام شده ؛ حالا نوبت شماست كِ سلاح مرا بردارید !✋🏻
که‌داشته‌باشی‌؛میتونی‌هر‌وقت‌دلت‌گرفت‌.. بری‌‌باهاش‌دردودل‌‌کنی‌تا‌آروم‌شی..✨ حتما‌که‌نباید‌بری‌سرِ‌مزارش💔! همین‌که‌صداش‌بزنی‌، جوابتو‌میده‌و‌صداتو‌میشنوه.. حرفایی‌که‌نمیتونی‌به‌رفقات‌،پدرومادرت‌بگی‌رو‌بهش‌بگو..(: یجوری‌آرومت‌میکنه‌وسبک‌میشی‌که‌؛ خودت‌باورت‌نمیشه..🥲❤️‍🩹
روزی همسر تماس گرفت و گفت : دخترم خیلی بی‌قرار باباست ، از آقا رضا خواهید که به آقای ما فرمان دهد کھ به‌خواب‌دخترش‌برود ؛ ناسلامتی‌او‌فرمانده آقاسجاد است ! ـوَ شایداین آخرین تیر امید همسر شهید طاهرنیا بود و چقدر سخت است برای یڪ مادر که دختر خردسالش تقاضای بابا کند؛ و بابایش باشد . . . 🥲❤️‍🩹 روایتِ‌همسر
ࢪفیق‌شهیدیعنی: ٺـوے‌اوجِ ‌نا‌امیدے..،🌱 یڪ ‌پاࢪٺے‌بین‌ٺو‌و‌خـدا‌بشھ♡ و‌جـوࢪ‌ے‌دستٺ‌ࢪو‌بگیرھ! ڪھ‌متوجه‌نشی . . (:
انسان‌باسوختن‌ساخته‌می‌شود . . وهرکس‌ازسوختن‌فرارکند ؛ خام‌می‌ماند!✋🏻
✅ خاطراتی از زندگی شهیده سیده طاهره هاشمی؛ دخترِ لایقِ شهادت... 🌼 |اهل مطالعه بود و همیشه می‌گفت: اگر برادران ما در جبهه‌ها می‌جنگند، جنگ ما با قلم است. 🌼 |هنوز به سن قانونی برا رأی دادن نرسیده بود، اما یه صندوق توی خونه درست کرد. بعد هم‌سن و سالهاش رو آورد؛ به صف شدند و رأى دادند. شاید می‌خواست از بچگی خودش و دوستاش رو توی مسیر انقلابیگری حفظ کنه. 🌼 |فرمان خودسازی امام برا رعایت مسائلی مثل نماز اول وقت، روزه‌های مستحبی، پرهیز از غیبت و دروغگویی، حفظ حجاب و... که صادر شد؛ طاهره یه جدول خودسازی برا خودش کشید و اونا رو انجام می‌داد. 🌼 |مادرش می‌گفت: طاهره بدون اینکه به کسی بگه دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها روزه می‌گرفت و فقط لحظه‌ی اذان مغرب بود که همه متوجه می‌شدند روزه بوده. 🌼 |یه کتابخونه توی مدرسه راه‌اندازی کرد، با هدف رسوندن کتابهایِ مناسب به دستِ هم سن و سالهاش. اونقدر هم خوب کار کرد که منافقین تحمل نکردند و کتابخانه رو آتش زدند. اما طاهره دوباره با جمع‌آوری پول از کسبه و اهالی شهر کتابخونه رو راه انداخت. 🌼 |تنها دختر چادری مدرسه بود. یه بار توی کوچه بازی می‌کردیم و با چادر نمیشد اون بازی رو انجام داد؛ حاضر نشد چادرشو در بیاره. وایستاد و بازی ما رو مدیریت کرد. شهید هم که شد هنوز چادرش محکم سرش بود. 🌼 |یه شب قبل از شهادت؛ خوابِ شهید بهشتی؛ یارانش و دو شهید دیگه رو دید. اونا بهش مژده شهادت دادند. . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
هرشهیدی‌ڪه‌دوستش‌داری ڪوچه‌دلت‌ر‌ابه‌نامش‌ڪن یقین‌بدان...✨ درڪوچه‌پس‌ڪوچه‌های‌ پرپیچ‌و‌خم‌تنهایت‌نمی‌گذارد بگذار‌دراین‌دنیای‌وانفسا فرمانده‌دلت،دوست‌شهیدت‌باشد..💙🦋