eitaa logo
شهدایی🥹🥹
723 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
3 فایل
اینجــا‌یہ‌نفر‌هسٺ‌ڪہ‌نزاره‌🥺 احسآس‌تنہایـے‌کني اینجــاحرف‌‌از‌‌رفاقتــہ❤️ #برادرشهید‌م بابک نوری کپی حلاله به شرط اینکه صلوات برای شهدا بفرستین شروع خادمی.1403/2/17 @MZmmmmz : آیدی مدیر ناشناسمون https://eitaa.com/joinchat/3223323503C7348c57498
مشاهده در ایتا
دانلود
ماه محرم اومد - سیدرضا نریمانی.m4a
410.3K
☚ حاله این روزای من...!ヅ   🌱 ماه محرم اومد شهدایی
✅ماجرای بامزه‌ی دو احمد سرداران شهید حاج احمد متوسلیان، فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسول الله(صلوات الله ) و حاج احمدکاظمی، فرمانده تیپ ۸ نجف اشرف. در تماس‌های بسیار مهم، مخصوصاً در لحظات شکستن خطوط دشمن، فرماند‌هان و رزمندگان از لهجه‌ آنها متوجه می‌شدند که این احمد، کدام احمد است! اما جالب ‌تر زمانی بود که دو احمد با هم کار داشتند. در مرحله‌ی دوم عملیات الی بیت المقدس، بچه‌های تیپ ۲۷ محمدرسول‌الله(صلوات الله )در دژ شمالی خرمشهر درگیری سختی داشتند، و احمد متوسلیان با بدنی مجروح، عملیات را هدایت می‌کرد، احمد کاظمی در آن لحظات با او این‌گونه تماس می‌گرفت: احمَد، احمَد، احمَد احمِد، احمَد احمِد! او سه احمد اول را که یعنی متوسلیان، با لهجه‌ی تهرانی می‌گفت اما اسم خودش را با لهجه‌ی نجف آبادی، مخصوصاً مقداری هم غلیظ‌تر بیان می‌کرد، و این‌چنین پایه‌‌ی خنده را برای فرماندهان زیادی که صدای او را از بی‌سیم می‌شنیدند فراهم می‌کرد.😂😂😂😂 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "شهدایی
{🏴🖤} • • خواهـرم! بلاخـره‌یہ‌روزمجبـورۍباحجـٰاب‌بشۍ! وازسرتـاناخـن‌پـٰات‌رومۍپوشونَن... امـٰادیگہ‌دیرشـده این‌آخـرین‌حجـٰابت‌خـواهدبـود! پس‌محجـوب‌بـٰاش‌و نـزاراولیـن‌حجـٰابت‌،ڪفنت‌بـٰاشہ.. ‌• • {🖤🏴} ☜ شهدایی
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•❲﷽❳• ❤️ عـــــــشق یـــــعنـــی بشوم آهوی آواره تو:) .. 🕌 شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل من گم شده گر پیدا شد بسپارید امانات رضا واگر ازتپش افتاد دلم ببریدش به ملاقات رضا ازرضاخواسته بودم شاید بگذارد که غلامش بشوم همه گفتندمحال است ولی دلخوشم من به محالات رضا های امام رضایی شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام داداش بابک🥹🥹😭 و قَــــلبک فی قَــلبی یا شهید.. قشنگه ها نه؟ قلب یه شهید تو قلبت باشه.. باهاش یــکی بشی باهاش رفیق بشی اونقدر رفیق و اونقدر عاشق و اونقدر شبیه ... که تهش مثل خودش شهید بشی :)♥️ 🌷 شهدایی
سلااااام😊 خب رفقا بریم ادامه کتاب رو باهم ورق بزنیم😉 بسم الله شهدایی 👇👇👇👇👇
شهدایی🥹🥹
سلااااام😊 خب رفقا بریم ادامه کتاب رو باهم ورق بزنیم😉 بسم الله شهدایی 👇👇👇👇👇
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ ✋🌻✨ ⭐️شرط بندي⭐️ مهدي فريدوند، سعيد صالح تاش تقريبًا سال 1354 بود،صبح يک روز جمعه مشغول بازي بوديم👬👬👬 سه نفرغريبه جلو آمدند و گفتند: ما از بچه هاي غرب تهرانيم، ابراهيم کيه!؟😕 بعد گفتند: بيا بازي سر 200 تومان. دقايقي بعد بازي شروع شد. ابراهيم تک و آنها سه نفر بودند، ولي به ابراهيم باختند😏 همان روز به يكي از محله هاي جنوب شــهر رفتيم. ســر 700 تومان شــرط بستيم. بازي خوبي بود و خيلي سريع برديم✌️ موقع پرداخت پول، ابراهيم فهميد آنها مشغول قرض گرفتن هستند تا پول ما را جور كنند😞 يكدفعه ابراهيم گفت :آقا يكي بياد تكي با من بازي كنه🙂 اگه برنده شــد ما پول نميگيريم. 👇 🕊 شهدایی 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
شهدایی🥹🥹
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ #سلام_بر_ابراهیم✋🌻✨ #قسمت_نهم ⭐️شرط بندي⭐️ مهدي فريدوند، سعيد صالح تاش تقريبًا سال
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ يكي از آنها جلو آمد و شــروع به بازي كرد. ابراهيم خيلي ضعيف بازي كرد😟 آنقدر ضعيف كه حريفش برنده شد!🤐 همه آنها خوشحـ😇ــال از آنجا رفتند. من هم كه خيلي عصـ😖ــباني بودم به ابراهيم گفتم:آقا ابــرام، چرا اينجوري بازي كردي؟! باتعجـب نگاهم كرد وگفت: ميخواستم ضايع نشن😓! همه اينها روي هم صد تومن تو جيبشون نبود! هفتــه بعد دوباره همان بچه هاي غرب تهران با دو✌️نفر ديگر از دوستانشــان آمدند. آنها پنـ🖐ـج نفره با ابراهيم سر 500 تومان بازي کردند. ابراهيم پاچه هاي شلوارش را بالا زد و با پاي برهنه بازي ميکرد.😊 آنچنان به تـ⚽️ـوپ ضربه ميزد👊 که هيچکس نميتوانست آن را جمع کند!😎 ... ☺️ 🕊 شهدایی 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨
شهدایی🥹🥹
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ يكي از آنها جلو آمد و شــروع به بازي كرد. ابراهيم خيلي ضعيف بازي كرد😟 آنقدر ضعيف كه حر
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ خلاصه.. آن روز هم ابراهيم با اختلاف زياد برنده شد. شـ🌃ـب با ابراهيم رفته بوديم مسجد🕌 بعد از نمـ📿ـاز، حاج آقا احکام ميگفت،تا اينكه از شرط بندي و پول💶 حرام صحبت کرد و گفت: پيامبر ميفرمايند:«هر کس پولي را از راه نامشروع به دست آورد، در راه باطل و حوادث سخت از دست ميدهد.» و نيز فرموده اند:«کسي که لقمه اي از حرام بخورد نماز چهل شب و دعاي چهل روز او پذيرفته نميشود.» ابراهيــم با تعجب به صحبتها گـ👂ـوش ميكرد😳 بعد با هم رفتيم پيش حاج آقا وگفت: من امروز ســر واليبال 500 تومان تو شــرط بندي برنده شدم✊،بعد هم ماجــرا را تعريف کرد و گفت: البته اين پول را به يك خانواده مســتحق بخشيدم! 😊 حاج آقا هم گفت: از اين به بعد مواظب باش،ورزش بکن اما شرط بندي نکن❗️ 😉 🕊 شهدایی 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨
دلتنگی🍂 وَطن‌تهِ خاکِ‌غَرقِ خون‌نَوینما🤲 دَردت‌ بَمیرما😭 تِرهِ‌پامالِ نامَردون‌ نَوینما🤲 دَردت بَمیرما😭 کی‌مهِ جانِ ایرونِ رهِ بَزوههِ چِشا⁉️ دَردت‌بمیرما😭 گَمونم‌بِشکستهِ کمونِ‌آرش‌ دَردت بَمیرما😭 -شهیدان-خدمت شهدایی