شهدایی🥹🥹
_عشقراخواهیبسنجیازعهدوایمانش بسنج/ آنکهپایدینخودجانمیدهد عاشقتراست(:♥🌱 #شهیدبابکنوری
قسمتیازوصیتنامه📜
خواهران خوبترازجانم،من نمیدانم وقتی که #حسینعلیہالسلام درصحرای کربلا بود چه عذابی میکشیدولی میدانم حس اوبه#زینـبۜ چه بود.
عزیزان من حالادست هایی بلندشده وزینب هاغریب و تنها مانده اندوحسینی درمیان نیست.امیدوارم کسانی باشیم که راه اورا ادامه دهیم واز زینب های زمانه وحرم اودفاع کنیم..✋🏻
#شهیدبابڪنورۍهریس✨
•
راهکار شهادت... اشک است...
چرا؟؟!!..
پاسخ را در جملات زیبای
شهید روایتگر راه آسمان، بنگریم.
شهید آقاسیدمرتضی آوینی:
«گریه»، تجلی آن اشتیاق بیانتهایی
است که روح را به دیار جاودانگی
و لقای خداوند پیوند میدهد،
و «اشک»، آب رحمتی است که
همه تیرگیها را از سینه میشوید
و دل را به عین صفا، که فطرت
توحیدی عالم باشد، اتصال
میبخشد.
منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
[راویراهآسمان،
شهیدسیدمرتضیآوینی]
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
🌷
#هر_روز_با__شهدا
#همراه_و_همزمان!
🌷شهید جواد کریمی ساعت ۴ صبح ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ پس از ادای فرضیه نماز برای مقابله با ضد حمله دشمن در محور شلمچه با افراد گروهان پیش رفتند. رگبار گلوله و هجوم تانکها بیابان را از دود و آتش پر کرده بود. تانکها از سه طرف پیش میآمدند، در محاصرهی تانکهای دشمن پیش رفتند. هنوز هوا کاملاً تاریک بود. در پشت خاکریزهای کوتاهی که نیم متر بیشتر ارتفاع نداشت مستقر شده بودند، یکی از تانکهای دشمن به طرف آنها آمد. جواد یک آر.پی.جی برداشت از جا بلند شد و....
🌷و چند گلوله به طرف تانک مزبور پرتاب نمود. او کاملاً ایستاده بود تا مسلط باشد. سرانجام گلوله به هدف نشست و تانک عراقی با صدای انفجار مهیبی منهدم گردید هنوز آفتاب ندمیده بود که تانک منهدم شد و انفجار آن همه جا را روشن کرد. بچهها خیلی خوشحال شدند اما خوشحالی آنان خیلی زود به غمی عمیق مبدل گشت زیرا همراه و همزمان با انفجار تانک گلولهای از سوی مزدوران دشمن بر فرق جواد اصابت کرد که قسمتی از سر او را با خود برد. جواد شهید شد و به لقاءالله پیوست.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز جواد کریمی از شهدای لشکر ۱۴ امام حسین (ع)
#فاطمیه
#وعده_صادق
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
🥀🕊
زن برای دست دادن دستِ خودش رو
دراز کرد وامام موسی صدر دستش رو روی سینه گذاشت.زن گفت: ترسیدی نجس شی؟امام صدر گفت : نه! بلکه طهارت شما حفظ بشه...
#زن_عفت_افتخار
#حجاب
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
•
ما سالهاست که در راه خدا
برای مظلومیت امامحسین(علیهالسلام)
یارانش و اهلبیت(علیهمالسلام)
به سر و سینه زدیم و عزاداری کردیم،
آیا ما فقط تا حد عزاداری و سینهزنی شیعه اهل بیت هستیم؟
اگر آزمایش ما سختتر شود،
آیا قبول میشویم یا از
صراط مستقیم خارج میشویم؟
آیا به مرحله عمل رسیدی،
عمل میکنی یا جا میزنی؟
بین حرف و عمل خیلی فاصله هست،
باید عمل کرد...
#شھیدمحمدتقےسالخورده
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
هدایت شده از ℳ𝟾𝒶𝓇𝒴𝒶𝟾𝓂213
" بسم الله الرحمن الرحیم "
《وَ رَتِّل القُرآنَ تَرتیلا》
و قرآن را با تمانینه و دقیق بخوان !
⭕️دوره آموزشی روخوانی و روانخوانی مجازی مخصوص دختران🧕⭕️
آموزش مرحله روخوانی و روانخوانی حرفه ای به طور مجازی و رایگان ✅
در صورت تکمیل دوره روخوانی و روانخوانی ، دوره های بعدی برای حفظ و تلاوت قرآن نیز در نظر گرفته میشود 💯
ظرفیت : محدود (15 نفر)
جهت ثبت نام در دوره ، عدد 8 را به آیدی : @I7z214yla ارسال فرمایید و منتظر پاسخگویی ما باشید .
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#کیومرث_پورهاشمی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#ظهرتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#مثل_خودش
🌷هادی سالهای آخر ماه رمضان را به ایران میآمد. با هم به مسجدالشهداء و مجلس دعای حاج مهدی سماواتی و بعضی مواقع مسجد ارگ و مجلس حاج منصور میرفتیم. در آخرین سفر رفتار و اخلاق او خیلی تغییر کرده و معنویتر شده بود. یک شب بهش گفتم: هادی چطور این همه تغییر کردی؟ گفت: کتابی هست به نام معراج السعاده. اگر کسی واقعاً بخواهد تغییر کند و به سعادت یا معراج برسد باید هر شب یک صفحه از روی آن بخواند. بعدش کتاب خودش را آورد و هر شب موضوعی از مطالب آن را مطرح میکرد و میگفت به این توصیهها عمل کنید تا به سعادت برسید. مثلاً یک شب بحث سکوت را پیش میکشید و....
🌷و توصیه میکرد از صحبتهای بیفایده پرهیز کنیم و قبل از صحبت به مفید بودن یا نبودنش فکر کنیم. یک شب دیگر درباره شوخی صحبت میکرد و اینکه نباید به بهانه خنده و شوخی دیگران را به خاطر لهجه مسخره کنیم و شب دیگر در مورد حیا و عفت صحبت میکرد و اینکه باید در صحبت و نگاه و حضور در پیش نامحرم به حد ضرورت اکتفا کنیم تا مبادا عفتمان آسیب ببیند. یک روز رفت پاساژ مهستان تا مقداری وسایل بخرد تا به نجف ببرد. برای ما هم کتاب معراج السعاده را خریده بود تا ما هم مثل خودش بیفتیم توی مسیر اصلاح و نورانی شدن.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری
#فاطمیه
#وعده_صادق
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
🔅ورزش شبانه!!
«دانشجو بابایی، ساعت دو بعد از نیمه شب می دود تا شیطان
را از خودش دور کند!»
این جمله یکی از داغترین خبرهایی بود که بولتن خبری پایگاه "ریس" آمریکا چاپ کرده بود.
عباس گفت: «چند شب پیش، کلنل "باکستر" فرمانده پایگاه و همسرش که از یه مهمونی شبونه بر میگشتند، من رو در حال دویدن توی میدون چمن پایگاه دیدند و برای دویدن در اون موقع شب توضیح خواستند»
گفتم: «خوابم نمی اومد؛ خواستم ورزش کنم تا خسته بشم»
هر دو با تعجب نگاهم کردند. فهمیدم جوابم قانع کننده نبوده.
ادامه دادم:
«مسائلی که اطرافم می گذره باعث میشه شیطان با وسوسه هاش من رو به گناه بکشه. در دین ما سفارش شده این وقت ها بدویم یا دوش آب سرد بگیریم»
حرفم که تموم شد، تا چند دقیقه بهم میخندیدند. طبیعی هم بود. با ذهنیتی که اون ها در مورد مسائل جنسی داشتند، نمی تونستند رفتار من رو درک کنند.
#شهیدعباس_بابایی
📚 پرواز تا بی نهایت، ص۳۶
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄
کدام#جمعه زِ عطرِ بهشتیِ گل یاس
بهار غرق شمیم گلاب خواهد شد..؟!💔✋🏻
#جُمعِههاےدِݪتَنگے
#اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج
🥹🥹🥹
سرهنگ، زمان شاه خدمت کرده بود. اهل نماز و دعا نبود. مصطفی را که میدید؛ سلام نظامی میداد. هر دو فرمانده بودند
🔹️مصطفی که دعا میخواند، میآمد یک گوشه مینشست. روضه خواندنش را دوست داشت. چراغها که خاموش میشد، کسی کسی رانمیدید . قنوت گرفته بود. سرش را انداخته بود پایین، گریه میکرد. یادش رفته بود فرمانده است. بلند بلند گریه میکرد.
میگفت: همه اینها را از مصطفی دارم.
#طلبه_شهید_مصطفی_ردانی_پور
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄