در دو ماه گذشته آقای رضا نصری سخنگوی غیررسمی جواد ظریف در ماجرای #ظریف_گیت بوده. در این مدت اقای نصری چند ادعای اصلی مطرح کرده:
یک- فرزندان ظریف تابعیت قهری آمریکایی داشتهاند.
دو- امریکا اصلا به فرزندان دیپلماتها تابعیت نمیدهد ولی ظریف در زمان تقاضای تابعیت ویزای دانشجویی داشته.
سه- ابطال تابعیت امریکایی کاری سخت و پرهزینه و منوط به پذیرش مقامات کنسولی آمریکایی است.
اما پریشب صفحه چهل و هفت کتاب آقای سفیر را بازنشر کردم که در آن ظریف میگوید در زمان تولد فرزندش ویزایش سیاسی بوده. سی و شش ساعت از این مساله گذشته که کل دستگاه استدلالی اقای نصری و ظریف را به هم میزند و آنها را عملا در مظان دروغ گویی میگذارد و اقای ظریف هم هیچ چیزی نگفته و آقای نصری که همیشه بعد از چند ساعت پاسخ میداد یک کلمه نگفته.
حالا دیروز اقای ظریف و نصری به جای جواب به سوال مجلس و مردم عادی تصمیم یکباره گرفتهاند که بی دلیل و بدون اینکه بخشی از وظایف محوله به آنها در قالب معاونت ریاست جمهوری باشد فضای تقابل با صهیونیستها را تشدید کنند تا بتوانند سیبل تندروترین صهیونیستها قرار بگیرند و مظلوم نمایی کنند. برای منی که بیست و پنج سال است در انگلیس زندگی کردهام و پانزده سال است کار رسانهای کردهام این تکنیکها بسیار اشناست. در انگلیسی به این کار Crisis manufacturing (بحرانسازی) یا Media baiting (طعمه گذاری رسانهای) میگویند. امیدوارم رسانههای آگاه و شهروندان پرسشگر به دام این تکنیکها نیفتند و بر پرسش خود اصرار کنند.