🔻۴- خطوط بعدی را با دقت بیشتری بخوانید: وقتی محور بزرگ مقاومت به رهبری ایران، از غزه و لبنان تا یمن و عراق، با کثیفترین رژیم حال حاضر عالم و قاتل ۵۰ هزار زن و کودک و نوزاد فلسطینی درگیر بود و گلویش را میفشرد، غرب با «هر آنچه» که تصورش را بکنید، به کمک صهیونیستها آمد. طراحی جنگ حلب یکی از همان چیزیهایی است غرب با آن به کمک صهیونیستها آمده است. یعنی وقتی دوستان ما در ایران، داشتند مقدمات مذاکره با غرب را میچیدند تا با آنها از سر دوستی و آشتی وارد شوند، آنها مشغول طراحی پلن B یعنی «احیاء تروریستهای تکفیری در سوریه» بودند! مذاکره، درست نقطه مقابل جنگ و تنش است. وقتی حریف در حال جنگ است و وسطِ «مذاکره مذاکره» کردنهای دوستان در حال طراحی پلن B، اوج روباه صفتی دشمن را نشان میدهد. در چنین فضائی، صحبت از مذاکره، جز شکستن وحدت، هیچ دستاوردی برایمان نخواهد داشت. چرا؟ چون در فضای مذاکره -از نگاه برخی از این دوستان- نه باید مرگ بر اسرائیل گفت، نه باید به متحدان خود کمک کرد و نه حتی آزمایش موشکی انجام داد یا نه حتی روی یک موشک نوشت: اسرائیل غده سرطانی است!
🔻۵- مدتی پیش از آتشبس در لبنان، سران برخی کشورهای مرتجع عربی پیامی را به بشار اسد میرسانند. (احتمالا پیامی از سوی غرب) آنها برای شکستن مقاومت سوریه به بشار اسد به دروغ میگویند، کار حماس و حزبالله تمام است(!) اگر ایران را رها کنی، علاوه بر تضمین زندگی خود و خانوادهات، کشورت را به طور کامل بازسازی میکنیم. بشار اسد وقتی این پیامها را به یکی از فرستادگان ایران میرساند، او از این همه صراحت آن رهبر عربی تعجب میکند. بشار اسد فریب نخورد و... آنچه امروز در سوریه شروع شده، میتواند نتیجه رد کردن آن وعدهها باشد. میخواهیم بگوییم، اولین گام در مواجهه با حریف -حتی اگر برای مذاکره باشد- شناختن آن است. با چنین دشمن قسمخورده خبیثی، آیا مذاکره کردن عین سادگی نیست؟!
#یادداشت_روز