eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
49 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
11 فایل
لینک کانال شهید ابراهیم هادی @dhuchcjshahidebrahimhadi کپی برداری متن ها با صلوات بر محمد و آل محمد مجاز است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺 : تلاوت سوره واقعه در شب جمعه سفارش شده است. امام صادق (ع) فرمودند: هر كس در هر شب جمعه سوره واقعه را بخواند، خداوند وی را دوست بدارد و نیز دوستی او را در دل همه مردم اندازد و در طول عمرش در این دنیا بدبختی و تنگدستی نبیند و آسیبی از آسیب‌های دنیا به او نرسد و از همدمان امیرالمؤمنین (ع) باشد و این سوره خصوصیتی نسبت به امیرالمؤمنین(ع) دارد كه دیگران با وی در آن شریك نیستند. آثار و بركات سوره مبارکه واقعه: ۱) رفع فقر و تنگدستی💚 ۲) ایجاد بركت🌺 ۳) محبوبیت💕  ۴) آسانی مرگ و بخشش اموات🍃 هنگام تلاوت من رو از دعای خیرتون محروم نفرمایید. 🌹🌹 التماس دعای شهادت 🌹🌹 کانال @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
۶۵ ➲ ۶۵ ➮ ۲۸ ➸ 🌷بسم رب الحسین علیه السلام اومد پیش آیت الله بهجت رجمه الله علیه بعد عرضه داشت آقاجان میخوام برم کربلا👌 چیه؟؟ کربلا نرفتی تا حالا؟؟ یا دوست داری دوباره کربلا بری؟؟ 😍😍 بذار یه چیز بگم یادش بخیر اربعین پای پیاده🚶🚶 کربلا بری؛ موکب به موکب؛ ستون به ستون هی پشت سر هم بذاری ؛ و قدم به قدم به اربابت نزدیک تر بشی آخ عجب صفایی داره👌 یه روایت دیدم تو کتاب اشک شهید نوشته ی آقای میرباقری اونجا فرموده بودند که کسی که ثروتمند هستش سالی دوبار بره کربلا✔️ و کسی که فقیر هستش سالی یه بار بره کربلا✔️ بله عرض کردم که اومد پیش آقای بهجت و ایشون فرمودند اگه رفتی کربلا وقتی حرم امام حسین علیه السلام رو دیدی ده تا روضه ی علی اصغر علیه السلام برام بخون رفقا مشکل دارید؛ گرفتار هستید بشینید روضه ی علی اصغر بخونید و متوسل بشید بهش، درسته که دستای کوچکی داره ولی با این دستای کوچک گره های بزرگی رو باز میکنه، باب الحوائج هستش✔️✔️ لذا رفقا جریان عاشورا به ما میفهمونه که یاری ولی خدا، سن و جنس تعیین نمیکنه اگه شیرخواره هم باشی اگه زن هم باشی اگه نوجوونم باشی اگه پیرمرد هم باشی، میتونی مولاتو یاری کنی👌👌 کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌟ندبه های انتظار🌟 🔴شب جمعه به فکر اموات باشید تا گرفتاری هایتان برطرف بشود! ✳️در روایت آمده است که ارواح مردگان مومنین در شب های جمعه بر بالای پشت بام منازل خویشان سر می زنند و می گویند : آن لقمه هایی که جلوی سگان می اندازید به نیت ما خیرات کنید! 💥ما محتاج هستیم و دائم التماس می کنند...! 🔵والدین بعد از مرگ نیز باید از ما راضی باشند: 💠بیاد دارم ، زمانی که بچه سال بودم و در مغازه پدرم کار می کردم ، بعضی ها سوار بر گاری ؛ سیب قندی آورده بودند و داد می زدند ؛« خیرات مرده ها » . ♻️ شما هم برای اموات خیرات داشته باشید . اما متاسفانه الان کسی به فکر مردگان نیست ! آن وقت می گویند : آقا کار من پیچیده است و گره در زندگی دارم ؛ باید چکار کنم !؟ ⚡️وقتی پدرت از تو راضی نیست، همین می شود.کارت گره میخورد. اگر هم بگویی پدرم تا زنده بود از من راضی بود آن مربوط به زمان حیات آن خدا بیامرز است، نه حالا که او را فراموش کرده ای ! ⛔️ الان که دست او از دنیا کوتاه شده و تو برای او کار خیری نمی کنی از تو ناراضی است. ✨در روایت آمده است : بعضی از افراد هستند که در زمان حیات، والدین آنها از ایشان راضی بودند و بعد از مرگ از فرزندان خود ؛ ناراضی هستند به علت فراموش شدن توسط فرزند... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 https://chat.whatsapp.com/Jy8OttMvuzPGzG693ZrhJ8 💠🌸💠🌷💠🌸💠🌷💠🌸 در محضر آیت الله مجتهدی ره
خدا به موسی گفت: قحطی خواهد آمد!...به قومت بگو آماده شوند. موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد... مدتی گذشت اما قحطی نیامد ، موسی پیش خدا رفت و علت را پرسید خدا به او گفت من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند!... من چگونه به این قوم رحم نکنم ؟!... به همدیگه رحم کنیم تاخدا هم، بهمون رحم کنه 😊 @de_bekhand ☺️
✍ در بيمارستان ها وقت شام و ناهار، غذاها خيلی متفاوت است! به يک نفر سوپ، چلوكباب و دسر ميدهند و به يك كسی فقط سوپ ميدهند و به يك نفر حتی سوپ هم نميدهند و ميگويند كه فقط آب بخور به يك كسی ميگويند كه حتی آب هم نخور جالب است كه هيچكدام از اين بيماران اعتراض ندارند! زيرا آنها پذيرفته اند كه كسی كه اين تشخيص ها را داده است طبيب است و آن كسی كه طبيب است حكيم است ... پس اگر خدا به يك كسی كم داده يا زياد داده، شما گله و شكوه نكنيد كه چرا به او بيشتر داده ای و به من كمتر داده ای! اين كارها روی حساب و حكمت است خدایا به داده و نداده ات شکر ... کانال @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 @dhuchcjshahidebrahimhadi
‏فیلم از طرف Eslami
مروری بر غربت سی و چهار ساله رزمندگان همدانی که همراه غواصان عملیات کربلای ۴ دل به امواج اروند زدند رزمندگان همدانی ۳۴ سال پیش به همراه دیگرغواصان دل به دریای خروشان اروند زدند تا حماسه‌ای دیگر در تاریخ این مرز و بوم بیافرینند حماسه‌ای که سال‌هاست در در غربت به سر می‌برد. به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان ، 34 سال پیش در چنین روزی دلاورمردان خطه مرد خیز دارالمجاهدین همدان به همراه دیگر رزمندگان دل به دریای پرتلاطم اروند زدند تا بار دیگر با حماسه آفرینی ضربه‌ای سنگین و مهلک را بر دشمن وارد کنند. اگرچه آن شب زمستانی زمزمه‌هایی مبنی بر لو رفتن عملیات به گوش می‌رسید اما ازآنجایی‌که قرار بود این عملیات در ساعت 22:30 شامگاه سوم دی‌ماه سال 65 آغاز شود غواصان همدانی به همراه دیگر رزمندگان خط‌شکن وارد آب شدند و به مواضع دشمن در جزیره‌ام الرصاص حرکت کردند. در آن شب تاریخی و البته تلخ غواصان سه گردان 153 به فرماندهی حاج محسن ترکاشوند، 155 به فرماندهی شهید سردار ستار ابراهیمی و جعفر طیار به فرماندهی کریم مطهری از لشگر 32 انصارالحسین(ع) تحت فرماندهی قرارگاه قدس در محدوده لشگر 32 انصارالحسین(ع) یعنی از نوک جزایر ام الرصاص در ساحل دشمن (آن‌سوی اروند) تا فاصله 3 کیلومتری حد لشگر انصارالحسین(ع)(کشتی سوخته)برای حضور در عملیات خود آماده کردند. با آغاز عملیات اگرچه غواصان به‌آرامی در آب خروشان اروند شنا می‌کردند اما دشمن به لطف اطلاعاتی که نیروهای نفوذی و ماهواره‌های جاسوسی آمریکا در اختیارشان گذاشتند با تمامی امکانات و با آمادگی کامل منتظر بودند تا دست به کشتار و قتل‌عام وحشیانه رزمندگان ایرانی بزنند. با نزدیک شدن به نقطه رهایی دشمن با پرتاب پی‌درپی منور، آسمان شب را مانند روز روشن کرد و با این کار توانست غواصان را شناسایی کرده و آنها را آماج گلوله‌های آتشین خود قرار دهد. در این نبرد نابرابر اگرچه غواصان گردان جعفر طیار توانسته بودند با رشادت بسیار از موانع گونان و صعب‌العبور دشمن گذشته و مواضع تعیین‌شده را تصرف کنند اما به دلیل زمین‌گیر شدن نیروهای خودی در محورهای کناری و عدم تصرف اهداف توسط آنها بسیاری از رزمندگان همدانی در جزیره‌ام الرصاص با قرار گرفتن در حلقه محاصره کشته و زخمی شدند. اهمیت این حادثه تااندازه‌ای بود که فرمانده دلاور گردان 155 سردار شهید ستار ابراهیمی فرمانده برای نجات نیروها دل به اروند زد و تا آنجایی که توانست تلاش کرد آنها را از مهلکه بیرون کشد و در نهایت خود نیز با تنی زخمی میهمان چند کشتی‌شکسته در آب‌های دشمن شد. در این معرکه عجیب فرماندهان به دلیل حجم بالای آتش دشمن و افزایش تعداد شهدا، اسرا و افراد زخمی از ورود سایر نیروها به عملیات و حمله به مواضع دشمن در آن‌سوی اروند جلوگیری کردند. صبح چهارم دی‌ماه با روشن شدن هوا و با پایین آمدن آب، اجساد مطهر شهدا و پیکرهای نیمه‌جان بسیاری از رزمندگان که آن‌سوی اروند به خورشیدی‌ها گیرکرده بود، بیشتر رخ می‌نمایاند. در این عملیات علاوه بر شهادت فرماندهان دلاور لشگر 32 انصارالحسین(ع) مانند شهیدان علی پرسیان، رنجبر صولتی و امیر طلایی، استان دارالمؤمنین همدان بیش از 30 آزاده ، 400 مجروح و 160 شهید را تقدیم اسلام و انقلاب کرده است. به گزارش تسنیم، پیش‌تر "حمید حسام" با نگارش کتاب "غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند"، روایت داستانی 72 غواص لشکر «انصارالحسین(ع)» استان همدان را که در روز چهارم دی ماه 1365 در منطقه عملیاتی «کربلا4» حماسه آفریدند، به رشته تحریر در آورده است؛ سال گذشته نیز محسن صیفی‌کار" از نویسندگان توانای همدانی به مناسبت سی و سومین سالگرد این عملیات کتاب «ملازم اول؛ غواص» خاطرات محسن جامه بزرگ از رزمندگان همدانی این عملیات که به اسارت دشمن در آمد و چند تن دیگر از رزمندگان همدانی را به رشته تحریر در آورد. محسن صیفی‌کار گفت: این کتاب به روایت غواص و نیروی چیره دست واحد اطلاعات عملیات لشکر انصارالحسین(ع) همدان، به نام محسن جام بزرگ به نگارش درآمده است که پس از اعزامش از کلاس‌های تدریس در آموزش و پرورش همدان به جبهه‌ها، در عملیات‌هایی مانند والفجر 2، شناسایی بشگان، والفجر 5، والفجر 8، عملیات انصار در جزیره مجنون و در نهایت در عملیات کربلای 4 حضور فعال و تاثیرگذار داشته است.
کسی جرأت نداشت با شاه ایران سر میز غذا بشیند. اما طیب می نشست ، گنده لات تهران بود. شاه هر وقت میخواست مجلسی خراب بشه به طیب میگفت. 🔹یک روز شاه گفت : این دفعه پول زیادی بهت میدهم ، برو مجلسی را خراب کن 🔸گفت : کجاست؟ طرف کیه؟ 🔹شاه هم گفت: فلان جا...سید روح الله خمینی. طیب جا خورد! 🔸گفت: گفتی سید هست؟ 🔹شاه گفت: آره. طیب 🔸گفت: نه ما نیستیم! ما با فرزند حضرت زهرا در نمی افتیم... (این موقعی بود که امام هنوز معروف نشده بود که اسمش روی زبان مردم بیفتد) 🔹شاه گفت : هستی تو را میگیرم، ناخن هایت را میکشم ، میدم تیکه تیکه ات کنن. 🔸طیب گفت : هر کار میکنی بکن ، من با فرزند حضرت زهرا در نمی افتم. ️اینقدر شکنجش کردند که طیب سینه سپر شد نی قلیون. وقتی خواستن اعدامش کنند یکی آمد و گفت‌: طیب ، پیامی برای امام خمینی نداری؟ 🔺گفت: من ایشان را نمیشناسم ، فقط به ایشان بگویید ، طیب گفت : قربان جدت بروم ، همه شما را دیدند و خریدند ، من ندیده شما را خریدم. آن دنیا شفاعتم کن. وقتی پیامش را پیش امام بردند امام گفت : طیب نیازی به شفاعت من نداره ، طیب درقیامت امت من را شفاعت میکنه!   بعد انقلاب وقتی امام رفت سر قبر طیب ، گفت: طیب ، تو که عاقبت بخیر شدی ، دعا کن خمینی هم عاقبت بخیر شود. این شد که طیبی که ۶۰ سال نه نماز خواند نه روزه گرفت ، فقط در مقابل حضرت زهرا ادب کرد و شد . و همین شد که طلبه های قم جمع شدند و نماز و روزه ۶۰ سالش را قضا کردند. تا ابد ، روضه ی او محفل طیب سازی است این چنین معجزہ ها، هست فقط ، کارِ حسین   مزار: حرم حضرت عبدالعظیم حسنی 🌺اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج ┄┅═══✼✨✼═══┅
کتاب «مهتاب خیّن» صفحه 825 تا 830 خاطره‌ای از سردار سرلشکر شهید حاج حسین همدانی درباره آخرین اقامه نماز متفاوت یک بسیجی شهید روایت شده است که مرور آن نکته‌ای آموزنده خواهد داشت. «در عملیات بیت‌المقدس شهید مدافع حرم حاج حسین همدانی برای پی‌گیری آمبولانس و آوردن مهمات قصد حرکت به سوی قرارگاه را داشت. به او اصرار می‌کنند یک بسیجی مجروح داریم او را با خود ببر. سردار همدانی آن بسیجی مجروح را با خود می‌برد. در موقع حرکت رادیوی ماشین پس از قطع مارش نظامی صدای اذان را پخش می‌کند. سردار همدانی به محض حرکت از بسیجی سوال می‌کند: «نگفتی اسمت چیه؟ بچه کجایی؟» او جواب نمی‌دهد. سردار همدانی می‌گوید با گوشه چشم نگاه کردم دیدم زیر لب چیزهایی می‌گوید. فکر کردم لابد اولین باری است که به جبهه آمده مجروح شده و حتماً کُپ(حالتی از ترس) کرده است. این شد که دیگر او را سوال پیچ نکردم. یک مقدار که جلوتر رفتم دیدم رو کرد به من و خیلی مؤدب و شمرده خودش را معرفی کرد. فهمیدم اهل تهران و بچه نازی آباد است و سال آخر دبیرستان تحصیل می‌کند. گفتم: «برادر جان بگو ببینم چرا دفعه اول که اسم و رسم تو را پرسیدم چیزی نگفتی؟!» گفت: «وقت اذان بود نماز می‌خواندم.» نگاهی به سر و وضع او انداختم. از لای انگشتان لاغرش که روی محل زخم گذاشته بود خون بیرون می‌زد. این شد که به او گفتم:«نماز می‌خوانی؟ چه نمازی؟ مگر ما داریم رو به قبله حرکت می‌کنیم؟ در ثانی پسر جان بدن تو پاک نیست. لباس‌هایت هم که خونی و نجس است.» خیلی کوتاه جواب داد: «حالا همین نماز را می‌خوانیم تا ببینیم چه می‌شود.» دیدم باز ساکت شد. چند دقیقه بعد گفتم: «لابد نماز عصر را می‌خواندی.» گفت: «بله.» گفتم: «خب صبر می‌کردی می‌رسیدیم عقب در پست اورژانس هم زخم‌ات را می‌شستیم هم لباس عوض می‌کردی بعد با فراغ نماز می‌خواندی.» گفت: «معلوم نیست چقدر دیگر توی این دنیا باشم. فعلا همین نماز را خواندم قبول و ردش با خداست.» گفتم: «باباجان تو که چیزیت نشده یک جراحت مختصر است زود خوب می‌شوی و برمی‌گردی خط.»  بالاخره او را رساندم به اورژانس تیپ 27 و سفارش کردم حسابی به او برسند رفتم مقر قرار گاه موقع برگشت رفتم اورژانس تا هم پیگیر ماشین‌های آمبولانس برای اعزام به خط باشم و هم احوال آن بسیجی را بپرسم مسئول اورژانس گفت: «خون ریزی داخلی کرده بود ما به او آمپول ضد خون ریزی هم زدیم ولی دیر شده بود با یک آرامش عجیبی چشم‌هایش را روی هم گذاشت و شهید شد.» برگشتم به طرف مقر در حالی که رانندگی می‌کردم به پهنای صورت گریه می‌کردم صدایش توی گوشم زنگ می‌زد که می‌گفت: «معلوم نیست چقدر توی این دنیا باشم فعلاً همین نماز را خواندم و رد و قبول آن با خداست.» اینجاست که شهید دستغیب(ره) می‌گفت: «حاضر است ثواب 80 سال تمام عبادات واجب و مستحب خودش را با دو رکعت از چنین نمازی از یک بسیجی عوض کند.
‏فیلم از طرف Eslami