eitaa logo
دیده بان
1.4هزار دنبال‌کننده
35.3هزار عکس
16.1هزار ویدیو
163 فایل
گزارش اخبار سیاسی،اجتمایی،فرهنگی تبلیغی و بیشتر یاد و خاطره شهدای حرمی بنام ایران جهت ارتباط با ادمین @Dedehbanamol
مشاهده در ایتا
دانلود
قابل ستایشید ...! آنانی که شانه‏‌های شکوهمندتان آبروی خوزستان بود و اردیبهشت نگاهتان ، در چشمان هیچ بهاری نمی‏گنجید . 💠 @hafttapeh
بزرگی‌ تان از آنجا شروع شد که تمام آرزوهایتان را پشتِ جبهه جا گذاشتید ... . 💢اسفند ۱۳٦۲ ، اردوگاه دز نیروهای تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع) این نوجوان کوچکترین مرد عملیات خیبر ... . . کانال شهدایی 👇 💠 @hafttapeh
برایم بگو ، قصه مظلومیت را و ترسیم کردن تابلو زیبای حماسه را تو از تبار غیرتی .... 💠 @hafttapeh
📸 آینه تمام قد ایثار و مردانگی ... «سید احمد سادات کیایی» با ۱۲ سال سن از شهر لنگرود، روستای پایین محله چاف جوان‌ ترین و کم‌ سن‌ترین شهید عملیات بیت‌المقدس است. شهیدی که در مرحله اول عملیات، ۱۰ اردیبهشت ۶۱ اطراف خونین‌شهر بعد از یک نبرد سنگین با دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 💠 @hafttapeh
دل می‌بَرد ز اهل زمین اشک های تـو ... 🆔 @bank_aks
عاشقی ؛ به سن و سال نیست دلت که عاشق باشد آسمان آغوش می‌گشاید ..! . 📷 حاج حسین منتظری بارفروش // : ۱۲۹۴ : ۱۳۶۰ گیلانغرب🇮🇷 🆔 @hafttapeh
آنگاه که تمام خواهش‌ها و ترفندها برای اعزام به جبهه کارساز نبود اشک ها به کار می‌آمد ... 📷 تابستان سال ۱۳۶۱ نوجوان بسیجی "احمد امینی" عکاس : سعید حاجی خانی 🆔 @hafttapeh
📸 آینه تمام قد ایثار و مردانگی ... «سید احمد سادات کیایی» با ۱۲ سال سن از شهر لنگرود، روستای پایین محله چاف جوان‌ ترین و کم‌ سن‌ترین شهید عملیات بیت‌المقدس است. شهیدی که در مرحله اول عملیات، ۱۰ اردیبهشت ۶۱ اطراف خونین‌شهر بعد از یک نبرد سنگین با دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🆔 @hafttapeh
دفترِ روزگار، هر صبح ؛ برگی نو و سفید به ما هدیه می‌دهد این فرصتِ ماست..! پس هر صبح زندگی‌مان را از نو و زیبا بنویسیم ... 🌎🌍دیده بان پایگاه خبری تحلیلی،اجتمایی،فرهنگی، تبلیغی https://eitaa.com/dideban1401
آنگاه که تمام خواهش‌ها و ترفندها برای اعزام به جبهه کارساز نبود اشک ها به کار می‌آمد ... تابستان سال ۱۳۶۱ نوجوان بسیجی "احمد امینی" عکاس : سعید حاجی خانی 🆔 @hafttapeh
مسئول ثبت نام به قد و قواره پسر نگاهی انداخت و پرسید: کلاس چندمی؟ پسرک جواب داد: دوم راهنمایی مسئول ثبت‌نام خندید و گفت: "چیه! می‌خوای از درس خوندن فرار کنی؟" او ساکی که همراه داشت را روی میز گذاشت و کتابهای درسی‌اش را بیرون آورد و آرام گفت: "نه کتابامم با خودم می بَرم که تو جبهه درس هم بخونم" بعد کارنامه‌اش را نشان داد پُر بود از نمرات خوووب.... 🌎🌍دیده بان پایگاه خبری تحلیلی،اجتمایی،فرهنگی، تبلیغی https://eitaa.com/dideban1401
برایم بگو ، قصه مظلومیت را و ترسیم کردن تابلو زیبای حماسه را تو از تبار غیرتی .... 🆔 @hafttapeh