eitaa logo
دیده بان قلعه نوخرقان
3.8هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
50 فایل
☘️کـــانــال دیــده بــان قــلــعــه نــوخــرقــان☘️ رســـانه ای بــرای مــردمــانــی بــاصـــفـــا در دیـــارمــعــلـمـان دیــن و اخــلاق ارتــبــاط بــا مــدیــر: @gh_kh3253 رزرو و تعرفه تــبــلـیـغـات: @G_o_daaa
مشاهده در ایتا
دانلود
یه گرگ و شتری به خاطر بالا بودن اجاره‌ها، مشترکا یه خونه رو اجاره کرده بودن. هر روز صبح بچه‌هاشون رو توی خونه می‌ذاشتن و خودشون می‌رفتن دنبال تهیه‌ی غذا. یه روز که گرگ زودتر و دست خالی برگشته بود، یکی از بچه‌شترها رو خورد. وقتی سر و کله‌ی شتر از دور پیدا شد، گرگ زود جلو دوید و در حالی که سعی می‌کرد توی صداش نگرانی پیدا باشه، گفت: رفیق یکی از بچه‌هامون نیست. شتر با هول و ولا گفت: از بچه‌های من یا بچه های تو؟ گرگ قیافه‌ی حق به جانبی به خودش گرفت و گفت: باز که ازون حرفا زدی! ما که بنامون بر "وفاق" بود. من و تو نداره؛ یکی از بچه‌های "ما". شتر که هیچ وقت این قدر قانع نشده بود؛ دیگر چیزی نگفت و زندگی همچنان به خوبی و خوشی ادامه پیدا کرد؛ فقط بدی‌اش این بود که هر چند وقت یک بار یکی از بچه‌شترها گم می‌شد؛ و شتر ناراحت می‌شد‌؛ اما چون عوض‌ش" "شان سر جاش بود. چیزی نمی‌گفت. امیرالمونین علی عليه السلام :  كَثرَةُ الوِفاقِ، نِفاقٌ.  وفاقِ زياد، [نشانه] نفاق است؛ @dideban3253