ولي او گوشش به اين حرفها بدهكار نبود و كار خودش را مي كرد. يادم هست يك روز به چادر يعقوبعلي محمدي رفته بود كه ذوق هنري اش گل مي كند و شكل همه افراد چادر را به گونه اي روي ديوارهاي چادر نقاشي مي كند به نحوي كه همه جاي چادر پر از نقش و نگار مي شود😊 اصلا او از كار نوشتن و كار رسم خوشش مي آمد و اين كارش هم گاهي برايش درد سرآفرين هم مي شد.😊👇👇👇👇
“هر روز می دیدم یوسف گوشه ای نشسته و نامه می نویسد. با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد! برای چه کسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز! یک روز گفتم: یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از اشک شد😭 و آرام گفت: من برای آب نامه می نویسم، کسی را ندارم که…😭😭💐💐💐💐👇👇👇
متن زیر مصاحبه یکی از خبرنگاران با یوسف ، در ساعاتی بعد از عملیات است.
ـ یوسف، غواص یعنی چی؟
- غواص، غواص یعنی مرغابی امام زمان(عج)
- یوسف در آخر مصاحبه ات یه چیزی بگو
- چی بگم، من آنقدر سواد ندارم... اما می گم:
- در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی زمردن مهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند
💐💐💐💐💐💐
💞شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم💞
و علی الخصوص
💠شهید یوسف قربانی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج و شهادت ✨