🐑
حكايت سلطان و #کله_پاچه
روزی سفره ای گسترانیده و کله پاچه ای بیاوردند.
سلطان فرمود:
در این کله پاچه اندرزها نهفته است.
سپس لقمه نانی برداشت و یک راست
" مغز " کله را تناول نمود،
سپس فرمودند: اگر می خواهید حکومتی جاودان داشته باشید، سعی کنید جامعه را از " مغز " تهی کنید!
آنگاه " زبان " کله پاچه را نوش جان کرده و فرمودند :
اگر می خواهید بر مردم حکمرانی کنید
" زبان " جامعه را کوتاه و ساکت کنید.
سپس " چشم ها و بناگوش " کله پاچه را همچون قبل برکشید و فرمود:
برای این که ملتی را کنترل کنید،
بر چشم ها و گوش ها مسلط شوید
و اجازه ندهید مردم زیاد ببینند و زیاد بشنوند.
وزير اعظم عرض کرد:
پادشاها! قربانت بروم حکمت ها بسیار حکیمانه بودند، اما جواب #شکم ما را چه میدهید؟
ذات ملوكانه، در حالی که دست خود را بر سبيل های چرب خویش می کشیدند، با ابروان خود اشاره ای به " پاچه " انداختند و فرمودند:
شما " پاچه " را بخورید و " پاچه خواری " را در جامعه رواج دهید تا حکومت مان مستدام بماند.
#تذکر ۱
چون ترسیدیم همانگونه که در عهد #سلطانحسنسرخه با #استادرحیمپورازغدی و #دکترحسنعباسی برخورد کردند با ما برخورد کنند ، ملاحظه کردیم نوشتیم « سلطان » و گرنه با رنگ بنفش مینوشتیم « #سلطان_پپه »
#تذکر ۲
حقیر این وجیزه را بعد از #سرقت تقدیم شما کردم چون مطمئن بودم #دستگاهعدلیه پیگیر نخواهد شد ، همانطور که #سرقت_علمی جناب #حسنفریدون را پیگیری نفرمودند !!!
#جریانتمامیتطلب
#جریانخالصساز
#جریانتحریف
درکانال #دیدهبانهوشیار منتظر حضور سبزتان هستیم 👇👇👇
https://eitaa.com/didebanehoshyar