🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
#خاطرات_شهدا
🔹سید علی گفت: چی شد این طرفا اومدی⁉️
او هم با #صداقتی که داشت گفت: داشتم از جلوی مسجد🕌 رد میشدم که دیدم مراسم دارید. گفتم بیام ببینم #چه_خبره که شما را دیدم.
🔸سید علی خندید😄 و گفت: پس #شهدا تو رو دعوت کردن💌.بعد با هم شروع کردیم به #جمعآوری وسایل مراسم. یک #کلاه_آهنی مربوط به دوران جنگ بود که این دوست جدید ما با تعجب😟 به آن نگاه میکرد.
🔹سید علی گفت: اگه دوست داری بگذار روی #سرت.او هم کلاه ⛑را گذاشت روی سرش و گفت: به من میاد⁉️
🔸سید علی هم لبخندی زد و به #شوخی گفت: دیگه تموم شد #شهدا برای همیشه سرت کلاه گذاشتند😄.
🔹همه خندیدیم.⚡️ اما واقعیت همان بود که #سید گفت: این پسر را گویی شهدا🌷 در همان مراسم #انتخاب_کردند.
🔸 #پسرک_فلافل_فروش همان هادی ذوالفقاری بود که #سیدعلی_مصطفوی او را جذب مسجد کرد و بعدها اسوه و الگوی بچههای مسجد شد✅.
#شهید_هادی_ذوالفقاری
✅ #جدی_ترین_حرف امروز ما...
رهبر معظم انقلاب وارد خانه شدند و همه به احترام ایستادند و صلوات فرستادند .
ایشان طبق معمول مادر شهید را جستجو و اول با او چاق سلامتی کردند.
همه که نشستند، حالِ پدر شهید را هم پرسیدند.
سوال کردند #چند_فرزند_دارید؟
پدر شهید جواب داد:
غیر از شهید ۶ پسر و یک دختر...
آقا لبخندی زدند و گفتند:
خدا برکت بده، خدا زیادترش کند و جمع خندیدند.
آقا ادامه دادند:
جوانهای امروز باید از حاج آقا یاد بگیرند.
بعد رو به برادران شهید کردند و گفتند:
شماها چطور؟
پسر بزرگ گفت:
از حاج آقا کم ندارد و ۷ بچه دارد.
برادر دوم ۴ بچه داشت.
برادر سوم که میشد همان #شهید_رجبعلی_محمدزاده ۳ بچه داشت.
آقا گفتند:
لابد هر چه برادرها کوچکتر شدند سعادتشان کمتر شده؟!
جمع خندیدند و البته برادرها تایید کردند...
حضرت آقا گفتند:
حالا ما کمی #شوخی کردیم ولی اگر کسی دقت کند این حرفها مطلقا شوخی نیست،
#بسیار_جدی است و از #جدی_ترین_حرفهای_امروز_ماست.
- بجنورد، مورخ ۹۱/۷/۲۲
#فرزندآوری
#فرزندپروری
#جمعیت_مولفه_قدرت