گذری بر بندهایی از
#وصیت_نامه
🥀شهید مدافع حرم مداح اهل بیت ع جانباز رشید سردار خلبان پاسدار فرمانده #قاسم_غریب🥀
🌺مبنی بر حب ولایت🌺
⚡️➿خطاب بر برادران ،همرزمان،فرزندان و همسر بزرگوارشان➿⚡️
🇮🇷عزیزان من هیچگاه
ولایت را تنها مگذارید،گوشتان به دهان #امام_خامنه_ای بزرگ باشد که سخن #امام_زمانمان را از زبان ایشان میشنویم
نگذارید دنیا پرستی ،کج روی و افراد ضد انقلاب شما را از ولایت دور کند
#فرزندانتان را #ولایی تربیت کنید
تا یاور #انقلابمان باشند
💥خط مشی شما خط ولایت باشد💥
و هر لحظه اماده شهادت برای ولایت باشید🇮🇷
💫 وسلام علیکم و رحمة الله💫
✨با این تفکر خوبان خدا نامیده شدند
انها که بودند و چه کردند
ما به کجا میرویم✨
🌟شهدا گاهی نگاهی🌟
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#صحنه_نبرد
#راوی_دوست
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب {مهدی}
#شهید بعد از آنکه برای نخستین بار به صورت داوطلبانه به #سوریه اعزام شده بود بسیار تلاش کرد تا موافقت فرمانده خود را برای اعزام مجدد به سوریه بگیرد. #شهید غریب همواره در همه عملیاتها بر علیه گروههای #منافقین و #اشرار حضور داشت و قبل از آنکه برای دومین بار به منطقه عملیاتی #سوریه اعزام شود در مدت 20 تا 25 روز کارهای معوقه خود را انجام داد. #شهید بعد از آنکه در عملیاتی بر علیه #گروههای ضدانقلاب در منطقه #کردستان از ناحیه #چشم_جانباز_ شد حسرت شهادت را میخورد و آرزوی شهادت داشت. #فرمانده شهید غریب با اعزام مجدد شهید غریب موافق نبود و شهید غریب با اصرار فرمانده خود را مجاب کرد که با رفتن داوطلبانه به سوریه موافقت کند. #شهید غریب، در چند شب عملیاتهای موفقیت آمیز زیادی بر علیه# داعش صورت گرفته بود و هر روز نیروهای #مدافعان حرم نسبت به مواضع داعش پیشرویهایی داشتند و برای جلوگیری از پیشرویی ها و پیروزیها با تجمع نیرو خودشان را برای شکستن خط آماده کرده بودند. #همرزم شهید اعتقاد داشت که فرماندهی شهید غریب در #شب_شهادتش_ با شبهای دیگر متفاوت بود « در شب سوم ساعت 24 شب نیروهای #داعش به ما حمله کردند و شهید غریب ساعت یک بامداد با #اصابت گلوله به #قلب و ترکش بر سر مبارکش به #شهادت رسید🕊 و در طی این یک ساعت برای افزایش روحیه نیروها بارها و بارها در بین خط حرکت میکرد و رجز میخواند. بعد از شهادت شهید غریب داعش فشار زیادی برای شکستن خط داشت و به دنبال ربودن پیکر شهدا به خصوص شهدای پاسدار ایرانی بودند اما موفق نشدند.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿
#خاطرات و #زندگی نامه شهید مدافع حرم #قاسم {مهدی} #غریب
#انشاء_دوران_دبستان
#راوی_همکلاسی
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
❇️،دوره راهنمایی هر وقت #زنگ انشا می شد همه انشاء مینوشتند.
معلم می گفت: انشاء درمورد اینکه در آینده دوست دارید چه کاره بشوید.
هرجلسه یکی از بچه ها یه شغلی رو انتخاب می کرد.
یکی می گفت: می خواد معلم بشه.
یکی می گفت: می خواد راننده بشه.
یکی می گفت: می خواد دکتر بشه.
یکی می گفت: می خواد...
🌷🕊 #نوبت #قاسم که می شد ؛ می گفت: اگه بزرگ شدم و درسم تموم بشه می خوام #خلبان بشم و بعدش #شهید بشم.
🍂بچه ها می گفتن: #قاسم جنگ خیلی وقته تموم شده دیگه خبری از جنگ و شهادت نیست.!!
💫🌺 ولی بازم #قاسم تکرار می کرد و می گفت: آرزو دارم وقتی درسام تموم بشه دوست دارم #خلبان بشم و بعدش شهیدبشم.
⏺ واقعیت داره میگن #سرنوشت آدما روی #پیشانی نوشته میشه!!
واقعا که #خداوند #شهدا رو انتخاب می کنه تا مثلا یه روزی یکی #مثل شهید #قاسم بزرگ شه و به عنوان #نخبه نظامی انتخاب بشه و بعدش یه روزی بشه همونی که در دوران کودکی آرزو داشت؛ همین هم شد.
🌷 قاسم بزرگ شد.
🌷خلبان شد
🥀🥀 و عاشق این بود که #چشمانش مانند #قمر بنی هاشم #شکافته بشه و #قلبش مانند قلب مبارک #سیدالشهدا تیر بخوره.
🌹 #قاسم یکی از چشمانش را از دست داد.
💔 بدنش مانند بدن #حضرت سقا پر از ترکش؛
🇮🇷 قاسم شد سرهنگ پاسدار؛
💔قاسم شد جانباز سرافراز؛
🌴 قاسم شد ذاکر اهل بیت "علیهم السلام"؛
🏴قاسم شد شهید مدافع حرم
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿