چہقَدر آدمها بیراهہ میرَوند.
از کنارِ گل بیاعتنا میگذرند و میروند
تا شعرِ گل را در صفحہی یك کتاب
پیدا کنند و بخوانند .
روبہروی زندگی نمیایستند تا مشاھده
کنند، برای همین است کہ حرفها بہدل
نمیشیند ..
- برای همین است کہ در نَقاشيھا
جوشش حیات گم شده .
چرا نگویَم کہ من صدای قورباغہای را
در بهاران بر بسیاری از آهنگها، برتری
میدهم.. اثری کہ صدایقورباغہ در ما
میگذارد، شاید همتراز تاثیرِ ژرفترین
برخوردها در زندگۍمان باشد .
• بہنقلازسهرابِسپهري ..