ان شالله هیچ مردمی نخواد که خدا رو بپیچونه
که خدا هم نخواد ازشون امتحانهای سخت بگیره.
#آیه_نوش
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
وای که چقدر بی اعتنا بودن ساده است و نهی از منکر هنرمندانه و دلسوزانه سخت...🥲
#آیه_نوش
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
خدایا
بی شک تو دستمان را گرفته ای که بین این همه جماعت بی دین و کج مذهب،
ما دل به تو و قرآن و اولیاءت داده ایم.
بیا و هرگز رهایمان نکن.
#آیه_نوش
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رزق امروزت رو بردار😍😊😉
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
خدا بر خلاف ما عجول نیست.
سر صبر می نشیند و تماشا می کند.
فلذا این طور نیست که کاری نکند.
#آیه_نوش
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
این چند روز خیلی دلم برای پیامبر تنگ شده.
همه چیز از این پیام ساده شروع شد.
سیده هدی با ما حج بود و توی کتاب نوشته ام که چه طور یکباری اتفاقی هم را پیدا کردیم و درست در لوکیشن عکس بالایی نشستیم و سر کیف زیارتنامه پیامبر و ائمه بقیع را خواندیم و خانم های روستایی هم دورمان جمع شدند و روضه خواندیم و گریه کردیم و یکی از خانم های روستایی چقدر قشنگ و خودمانی برای همه ی مردم عالم دعا کرد و ما آمین گفتیم.
حالا سیده هدی دوباره آنجا بود و من حتی پرنده ی خیالم را هم با ناباوری می فرستادم آنجا....
تازه به امکان هایی که این لحظه هایم می توانستند تجربه کنند فکر کردم و بی نهایت دلم تنگ شد برای این که برسم به این گنبد سبز و بگویم و علیک السلام یا رسول الله...فاما السائل فلا تنهر...
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
امروز خیلی یه هویی به مجلس شادی پیامبر دعوت شدم.
کجا؟ خونه ی خانم مروتی اینا😅 همونجا که یه بار تو محرم رفتیم روضه شون ولی دیدیم تموم شده به جاش رفتیم پارک!
چقدر مجلس بی ریا و بی تجملات و شادی بود. همه ی خانومای مسجد که تو روضه های محرم مشکی دیده بودمشون رنگی رنگی بودن و طول می کشید تشخیص بدم عه این همونه!
پیر و جوون با همه وجودشون کف می زدن و کل می کشیدن. البته خوبیِ مولودی خوان هم بی تاثیر نبود.
چه غزل های قشنگی می خواند.
چه حال خوبی داشت خودش با پیامبر...
خیلی ها را دیدم که خنده روی لبشان بود و کف می زدند و کل می کشیدند ولی از گوشه ی چشمهایشان هم اشک بی هوا می ریخت.
اشک محبت...اشک حسرت...
چرا ما پیامبرمان را ندیده ایم؟
چرا نمی شود برویم ببینیمش؟
چرا بلد نیستیم همه مردم دنیا را عاشقش کنیم؟
یاد یکسالی که کتاب شبیه را می نوشتم افتادم. هر صبح به حضرتشان سلام می دادم و به عشق او پشت سیستم می نشستم.
ولی آیا حتی کمی هم شبیه حضرتشان شدم؟
نمی دانم.
ولی هوس کرده ام من هم امسال برای جشن تولد پیامبر کاری بکنم.
چه کاری؟
باز هم نمی دانم.
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
اخلاق و حرفها و انتظارات مان
همه در جهت حفظ آرامش همسرمان باشد.
ظاهرا #تنظیمات_کارخانه همین بوده😅
#آیه_نوش
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
روزی چندبار باید به خدا پناه ببریم؟🫠🙄
نمی شود همانجا پیشش بمانیم؟
مثل بندگان مُقرّبش!؟
#آیه_نوش
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
بسم الله الرحمن الرحیم
صلی الله علیک یا رسول الله
بعصی وقتها میشوم میگ میگ!
اینقدر که بیشتر روزم به بالا پایین کردن خیابان های پرترافیک تهران بگذرد ، اینقدری که آخر شب نرم افزار نشان بابت کیلومتر رانندگی آنروز بهم مدال فرمانبد بدهد!
آخر شب از بابا پسری را تحویل گرفتم که بالاخره برویم خانه!
چراغانی خیابانها برای میلاد پیامبر اینقدر قشنگ بود که کلافه تر از من را هم سر ذوق بیاورد
گوشی را گشتم دنبال آهنگ
چند لحظه بعد روی فرمان ریز ضرب گرفته بودم و زیر لب میخواندم
یا نبی الله , صفی الله یا محمد
یا ولی الله , حفی الله یا محمد
یا بشیر الله , نذیر الله یا محمد
یا حبیب الله , شفیع الله یا محمد
یا خیر خلق الله یا رسول الله
چند لحظه بیشتر طول نکشید
۲۰۶ نقره ای انگار که دستپاچه شده باشد ناغافل پیچید جلوی من
کل کلافکی روزم را ضرب کردم فشار دادم روی بوق ماشین
شیشه را دادم پایین برگشتم توی صورتش
نگاهم فکر کنم هزار تا غر داشت و دری وری!
روزم تکمیل شد
راننده ناشی تازه گواهینامه گرفته ترسیده!
رد شدم
۲۰۶ افتاد پشت سرم
هنوز زیر لب داشتم به جان راننده و دستپاچگی اش غر میزدم که صدای ضبط مثل پتک خورد توی سرم
یا طاهر الاخلاق یا محمد
یا صادق الاقوال یا محمد
خیر خلق الله یا محمد
نگاهم چسبید به چراغانی ها
چسبید به زن ترسیده پشت فرمان ۲۰۶ نقره ای توی آینه ماشین
چسبید به چشمهایش
به پر روسری که به دهن گرفته بود
آهنگ دوباره رفت از اول
نگاهم اما محکمتر گیر کرد به کتابی که ناشی از ترمز ناگهانی
از کیفم بیرون زده بود
یادداشت اولش مثل پتک خورد توی سرم
به امید اینکه شبیه اش بشویم ....
ضبط میخواند
و من مغموم ترین بودم از اینکه اصلا شبیه ات نشدم
ضبط میخواند
و من انگار به قاعده یه کوهِ سنگین زمینگیر شده بودم
یارب المصطفى
بجاه المصطفى
اغفر الذنوب , استر العیوب
اهدی القلوب , لکی تتوب
ضاعف الثواب , یمن الکتاب
ابعد العذاب , یوم الحساب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم اکنون جشن خیابانی هفت تیر تا ولیعصر
اگه تهرانید پاشید بیایید.
#پسرام
#مدح_خوانان_پیامبر
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
کودک درونشون خیلی زنده بود😊😅
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
به نظرتون چیو تونستن؟😅
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
سرو لبنان ریشه در خون دارد و سر بر فلک....
#دیوارنگاره_میدان_ولیعصر
#درخت_ارز
#آبیاری_شده_با_خون_مظلوم
#لبنان
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
میان ماه من با ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است
#ماه_آفرینش
#رسول_مصطفی
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
دیوارهای مترو هم مدح گوی تو شده بودند...
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
حتی خدا هم جمله ی اول این عکس نوشته را خطاب به پبامبر می گفت.❤️
#حبیب_الله
#همصدا_با_خدا
#محبوب_آسمان_ها_و_زمین
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
چک لیست تشخیص
واقعی بودن اسلام مان
چندتاش تیک خورد؟
#آیه_نوش
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
بخشی از زیارت پیامبر در روز شنبه را با ترجمه ی خودم بخوانیم:
يَا سَيِّدَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ!
(صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَي آلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ)
هَذَا يَوْمُ السَّبْتِ
وَ هُوَ يَوْمُكَ
وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ
فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي
فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَهَ وَ مَأْمُورٌ بِالإِْجَارَهِ
فَأَضِفْنِي وَ أَحْسِنْ ضِيَافَتِي
وَ أَجِرْنَا وَ أَحْسِنْ إِجَارَتَنَا
بِمَنْزِلَهِ اللَّهِ عِنْدَكَ وَ عِنْدَ آلِ بَيْتِكَ
وَ
بِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ
وَ بِمَا اسْتَوْدَعَكُمْ من عِلْمِهِ
فَإِنَّهُ أَكْرَمُ الأَْكْرَمِينَ
آقای ما یا رسول الله! (که خدا به تو و خانواده ات سلام می رساند)
امروز شنبه است و روز تو!
و من امروز مهمان تو هستم و به تو پناه آورده ام. پس از من پذیرایی کن و پناهم بده.
آخر تو کریمی و مهمان نواز!
و اصلا ماموری به پناه دادن.
پس از من پذیرایی کن. آن هم از بهترین نوعش! و ما را پناه بده. در بهترین حالتش. به حق منزلتی که تو و خانواده ات برای خدا قائلید و به حق منزلتی که خدا برای شما قائل است و به حق علمی که بهتان داده است که او از هر عزیزی عزیزتر است.
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
هدایت شده از کتاببان
بهمرور میفهمیم اینجا سالها محل اختفا و اتاق عملیات و دفاع بچههای حزبالله قبل از جنگ سال ۲۰۰۰ بوده؛ زمانی که حزبالله لبنان فقط تعدادی نیروی طلبه بودند که دور استادشان سید عباس موسوی برای دفاع از لبنان جمع شده بودند.
... این کوه آن زمانها دست اسرائیل بوده و درواقع نیروهای حزبالله در قلب اسرائیل مخفی شده بودن.
اِلی...| صفحه ۱۰۲ و ۱۰۳| فائضه غفارحدادی
و حالا یکی از آنها که عماد مغنیهای بود برای خودش، به شهادت رسید.
#ابراهیم_عقیل
📌 کتاببان
حامی کتاب و کلمه 👇
https://eitaa.com/ketabbaan