_ چقدر چشمهاش شبیه خودته! 😊
_ شکله عمهاش شده، اصلا شبیه خودت نیست! 😞
این گفتوگوی آشنایی برای همهی ماست، وقتی کوچولویی چشمباز میکند.
همه دربارهی اینکه صورت خوشگلش شبیه چه کسی شده، صاحب نظر هستند.
شاید فرشتهها هم برای قلب ما آدمها همینطوری نظر میدهند! مثلا قلب را بو میکشند و ممکن است قلبی بویی شبیه گلهای خرزهره داشته باشد و قلبی بویی شبیه گلمحمدی.
رمان(شبیه) بهقلم استاد عزیزم خانم فائضهغفارحدادی، دغدغهی همین شبیه شدن را دارد. آدمهای دنیا دارند، شبیه چهکسی قدم میزنند که دنیا انقدر برای همه تنگ شده؟!
شبیه داستان زوج جوانی از نیسفرانسه تا قلب تجریش است که میخواهند کمی شبیه پیامبر باشند. در این کتاب ما تصویری از اتفاقهای بعد از ظهور هم داریم و همین کتاب را خواندنیتر میکند. اگر همهی قلبها بوی گلمحمدی بدهد، قطعا دنیا گلستان میشود.
شبیه ۲۷۲ صفحه است و توسط نشر شهید کاظمی چاپ شده. تمام جانمایهی رمان شاید همین جملهها باشد:
احساس کرد چقدر سخت است مردم بیآنکه پیامبر را دیده باشند و بین خودشان و در زمانه خودشان با او زندگی کرده باشند، بخواهند شبیه او شوند. این چه تکلیف طاقتفرسایی بود که هر کس باید یک نسخه کوچک ولی واقعی از پیامبرش باشد؟ کاش جایی بود که “چگونه نسخه درستی از پیامبر باشیم؟” آموزش میداد. دو واحد تشخیص اقتضائات زمانه و درک اولویتها هم رویش…
#مبعث
#شبیه
#فائضهغفارحدادی
#نشر_کاظمی
🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🆔 https://ble.ir/bibliophils