eitaa logo
دیپلماتیک
462 دنبال‌کننده
71.9هزار عکس
23.2هزار ویدیو
32 فایل
برگزیده‌ی تحلیل ها و اخبار منطقه و جهان
مشاهده در ایتا
دانلود
محدوده عملیات ترکیه در شرق فرات در دو نقشه مشخص شده. با این تفاوت که احتمالا منبج از پیشروی کردها در امان خواهد ماند. pelak
توافق دمشق با کردها ! طی ساعات گذشته نهایتا توافق اولیه کردها با دولت سوریه محقق شد و به سرعت حرکت ارتش سوریه به سمت منبج و شمال آغاز شد. البته هنوز تعداد اندکی از نیروهای امریکایی در غرب منبج حضور دارند، اما به نظر نمی‌رسد این حضور طولانی باشد. تا اینجا توافق بر سر ورود ارتش سوریه به منبج، عین‌العرب () و عین‌عیسی مطرح شده است. در منبج که تقریبا حضور ارتش سوریه مسجل شده ولی هنوز در شرق فرات یعنی عین‌عیسی و کوبانی محقق نشده. به نظر نمی‌رسد که انتظار برای درگیری ارتش ترکیه و سوریه واقع‌بینانه باشد. نهایتا در حد تبادل آتش نیروهای وابسته دوطرف مانند متصور است. والا توافقات و توازنات سیاسی حرف آخر را می‌زند. بنابراین رجزخوانی پیاده‌نظام وابسته به ترکیه و مشاورین و سیاسیون ترک صرفا جنبه تبلیغاتی دارد. خروج آمریکا از شرق فرات را تا زمان عملی‌شدن کامل با دیده تردید باید نگریست، چرا که ممکن است خروج از مناطق درگیری و استقرار مجدد در مناطق جنوبی‌تر مثل در برنامه باشد. و حتی خروج از دیرالزور بدلیل منابع نفتی و مرز عراق اگرچه امتیاز بزرگی برای دولت سوریه است، اما خروج امریکا از باز هم می‌تواند با تأخیر بیشتری همراه شود. آنچه مسلم است این روند سیاست فعلی امریکا، نهایتش خروج کامل است. مگر آنکه مجددا تغییر محسوسی در عرصه سیاست‌گذاری امریکا شاهد باشیم. در مورد کردها هم به همین شکل است. اگر آنها پای ارتش سوریه را به شرق فرات باز کنند، طبقه و دیر یا زود در روند تخلیه کردها قرار خواهد داشت. و این روند با خروج کامل ارتش امریکا تسریع خواهد شد. خصوصا آنکه اکثر طایفه‌های عرب شرق سوریه، به مجرد احساس قدرت ارتش سوریه با آنها همکاری و توافق خواهند کرد. چرا که از عملکرد پاکسازی قومی مناطق توسط کردها ناراضی‌اند و دولت سوریه هم به آنها روی خوش نشان داده است.
برخورد ارتش لبنان با موتورسواران طرفدار مقاومت! این خبر که در ساعات گذشته بازتاب فراوان داشته دارای مویدات و تصاویر بسیاری است که عمدتا توسط مردم عادی ضبط و در شبکه‌های مجازی منتشر شده است. با بررسی این شواهد می‌توان جزئیات و سیر اتفاقات را به شکل زیر بیان کرد. - ابتدا تصاویری ( ۱) از اعتراضات در طرابلس پخش شد که معترضین در حال آتش کشیدن پرچم حزب‌الله بودند. البته اقدامات این چنینی و حتی شعارهای ضد ایران و حزب الله را نمی توان به طور فراگیر در اعتراضات دید. و عمدتا مطالبات از دولت و مسائل اقتصادی و خدماتی در رأس مطالبات و شعارها قرار داشت. - مناطق شیعه‌نشین بیروت شاهد تجمع موتور سوران حامل پرچم‌های حزب‌الله و امل بود.(فیلم‌های ۲و۳و۴) قابل توضیح است که این جماعت موتورسوار سبقه نسبتا طولانی دارند، که در سالهای رقابت‌های طائفی به شکل کاروانی به ابراز قدرت می‌پرداختند و بعدها با کاسته شدن این درگیری‌ها، در تشییع شهدا و مناسبت‌های سالیانه در بین مردم حاضر می‌شدند که عمدتا این اقدام توسط طرفداران جنبش به راه می‌افتاد و معمولا با ماشین‌های مشکی‌رنگ طرفداران حزب‌الله یک کاروان طولانی به راه می‌انداختند. - اما حرکت این کاروان به سمت مناطق اصلی اعتراضات روزهای اخیر مثل میدان ریاض‌الصلح می‌توانست به درگیری و ایجاد شکاف طائفی منجر شود که با برخورد قاطع ارتش مواجه شد.(فیلم ‌های ۴و۵). ساعتی بعد حزب‌الله و امل در بیانیه‌هایی مخالفت خود را با این کاروان موتوری اعلام کردند و آن را بی‌ارتباط با تشکیلات و تصمیم رسمی و امل اعلام کردند. چنین اقداماتی که چندان عمق و حکمتی در ورای آن نیست و در شرایط فعلی می‌تواند به ضرر تمام شود، از مصادر رسمی و حتی بدنه اصلی حزب‌الله صادر نخواهد شد. خصوصا شعارهای طائفی که سر داده شد. بر همه واضح است اگر حزب‌الله تصمیم به حضور در خیابان بگیرد، این کار را به شکل علنی و سازمان‌یافته و برطبق اصول اخلاقی و عقیدتی خود صورت خواهد داد. که چنین حضوری قطعا در مقابل هر برخوردی حمایت خواهد شد. به احتمال زیاد سیدحسن امشب به سخنرانی در این باره خواهد پرداخت.
با گذشت ۲۴ ساعت از آغاز تظاهرات ۲۵ اکتبر عراق، گزارشات از استان‌های شیعه‌نشین عراق مخابره می‌شود. همانطور که پیش‌بینی می‌شد، خیابان‌های عراق شاهد روز و شب خونینی بود که تا به حال آمار حدود ۶۱ کشته و هزاران زخمی تایید شده است. و البته تاکنون اعتراضات ادامه دارد. در این میان، جریانی به شکلی هدایت شده در استان میسان به مقرات حکومتی و گروه‌های مقاومت حمله کردند. از جمله مقر عصائب اهل الحق که به شهادت رئیس دفتر این گروه و برادرش در این استان منجر شد. خشونت هجوم کنندگان در حمله به این دو شهید شوک‌آور بود. شاید فقط در جنگ با داعش شاهد این شیوه اهانت به اجساد بودیم. حالا شاهد این وضعیت اسف‌بار در داخل جامعه شیعی عراق هستیم. مسئول چنین وضعیتی فراخوان‌دهندگان این تجمعات هستند از جمله شخص صدر و گروه نظامی تحت امرش که بطور غیرقانونی در اعتراضات بشکل مسلح حاضر شدند. دردناک‌تر اما جهل جمعی آندسته از جوانان حاضر در این اعتراضات است که براحتی ابزار دست اصحاب قدرت و ثروت می‌شوند و جان خودشان را در چنین راهی به خطر می‌اندازند. هرکسی مخالف است بگوید آیا این حرکت‌ها به نقطه مطلوبی هم می‌رسد ؟ در این میان آرامش مناطق سنی‌نشین و کردی عراق را شاهدیم. همچنین صاحب تریبون‌هایی مثل احمد البشیر و احمد فلاح که خارج از مرزها در شعله این اعتراضات می‌دمند و پول و مخاطب کسب می‌کنند. صراحتا باید گفت این موضع کلیشه‌ای که اعتراض و تظاهرات خیابانی به وضع موجود حق مسلم است! بر چه اساس و منطقی ؟ اعتراض خیابانی نیازمند مجوز قانونی است. تخریب عمومی و قطع کردن مسیرهای مردم عادی تخلف و ظلم است. بگذریم از بی‌هدفی، بی‌رهبری و بی‌چارچوبی اعتراضات اخیر که تا حدودی هم در لبنان اینگونه‌ است. یک یادی هم باید کرد از دوستانی که حضور مقتدی صدر در مراسم عزاداری بیت رهبری را نشانه تغییر و جذب او دانستند. @pelak_44@iswnews
🔺امروز بالاخره منابع رسانه‌ای رسمی داعش، کشته شدن خلیفه خود ابوبکر را اعلام کردند. این اعلام به وسیله انتشار فایل صوتی 7 دقیقه‌ای بود که حاوی پیام صوتی سخنگوی جدید داعش "أبی‌حمزة القرشي" است. و این نیز به معنای تأیید کشته‌شدن سخنگوی قبلی "ابوحسن المهاجر" بود. در این بیان اولا ابوبکر بغدادی مورد تمجید قرار گرفته و او را احیاکننده خلافت اسلامی و فاتح سرزمین‌ها و کشورهای مختلف اعلام کرده است. 🔴اما مهم‌ترین بخش این بیانیه، معرفی خلیفه جدید داعش بود. برخلاف تمام گمانه‌زنی‌های سابق، خلیفه جدید از چهره‌های شناخته‌شده کادر رهبری داعش نیست. سخنگوی داعش نام خلیفه جدید را "أبي‌إبراهيم الهاشمي القرشي" معرفی می‌کند. نامی ناشناخته که پیش از این صحبتی از او به میان نیامده بود. در این فایل صوتی، سخنگوی داعش در تعریف از او بیشتر حول توان‌مندی نظامی او مانور می‌دهد و او را دارای سابقه جنگی قابل توجه و همچنین حضور در مبارزه با امریکا معرفی می‌کند. با این حساب بعید نیست که او از مهاجرین حجازی (سعودی) در داعش باشد. سخنگوی جدید نیز ناشناخته است. البته با پسوند المهاجر که برای او بکار رفته می‌توان حدس زد که او هم از عناصر حجازی است. چنین ترکیبی اگر ثابت شود، معنایش رویکرد آینده داعش است که احتمالا به سمت مسیر ۲۰۱۳ به بعد یعنی سیطره بر شهرهای سنی نخواهد رفت. چرا که این انتخاب‌ها معنایش توجه فراتر از عراق و منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است. در حالی که داعش ۲۰۱۳ به بعد به طور قوی با عشائر و طوایف بومی در عراق و بعدها در سوریه ارتباط برقرار کرد و همین عامل موجب پذیرش سلطه داعش بر شهرها بود. ⭕️ یک احتمال دیگر نیز مطرح است. گمان می‌رود داعش به دلیل شرایط امنیتی سخت و تحت نظر بودن اعضای شبکه ارتباطی آن، جهت حفظ کادر رهبری خود به اعلام اسامی مستعار و غیرواقعی روی آورده تا از شناسایی آنها جلوگیری کند. نکته جالب دیگر آنکه، بر خلاف دوره های قبلی، کشته شدن رهبر گروه موجب سکته موقت در فعالیت های بدنه نشده است. در این روزهای اخیر کماکان شبکه ارتباطی داعش با ولایات مختلف برقرار است و روزانه ده‌ها عملیات در پهنه سرزمینی عراق و سوریه و ولایت های آنها تا افریقا و شرق آسیا توسط رسانه رسمی داعش اطلاع رسانی می شود. با وجود انقطاع شدید و صعوبت در ارتباط بین اعضا و لایه های مختلف داعش، کماکان عملیات ها ادامه دارد و این نشان از یک شبکه متفاوت با گذشته دارد که با وجود تضعیف ساختار اصلی، بدنه همچنان در حال ادامه فعالیت است. در ضمن با اعلام نظر دو تن از مسئولین نظامی امریکا مشخص شد بسیاری از جزئیاتی که ترامپ ارائه داده بود، از اساس کذب و بدون منبع بود. اما از مسائل مهم باقی مانده دلیل و چگونگی حضور بغدادی در شمال ادلب و همچنین ابوحسن مهاجر در جرابلس و نزدیکی مرز ترکیه است. 🔺یکی از رسانه های امریکایی امروز فاش کرد که دفتری شبیه به دفاتر حسابداری داعش پیدا شده است که در آن مجموعا ۶۷ هزار دلار به گروه انصارالدین پرداخت شده است تا در قبال آن از ابوبکر بغدادی حمایت کند و همچنین انتقال اعضای داعش از شرق سوریه به ادلب را میسر کند. این معنایش همکاری چندماهه ای است که تنها بخشی از آن حمایت از بغدادی در ادلب بوده است. بعید نیست نیروهای بیشتری از داعش به ادلب منتقل شده باشد و حتی در بخش هایی به شکل ساختاری حضور پیدا کرده باشند. که این وضعیت با نزدیک شدن موعد عملیات ارتش سوریه در ادلب ممکن است ابعاد خود را نمایان کند. pelak_44
استعفای عبدالمهدی! بعد از خطبه نماینده آیت‌الله سیستانی مبنی بر بررسی گزینه‌های جدید در پارلمان،نهایتا عادل استعفا داد. پیش از این از چند و چون اعتراضات اخیر گفته شده بود. اما حالا با مسأله‌ای مهم و جدی مواجهیم. در حالی که عبدالمهدی حاصل توافق و محمدرضا و عدم تعارض سایر جریان‌ها بود، کمتر از یک‌سال مقتدی صدر میدان‌دار کنار رفتن عبدالمهدی شد و خطبه نماینده مرجعیت هم تیر خلاص ماجرا بود. مسأله جدی اما آنجاست که برخلاف تلقی سال‌های متمادی که حوزه نجف و مکتب مرحوم آیت‌الله خوئی (که آیت‌الله سیستانی وارث آن است) را غیر معتقد به ولایت مطلقه فقیه برمی‌شماردند، حالا ایشان عملا در حال کنش در چارچوب ولایت مطلقه فقیه است، و نه ولایت مقیده فقیه! جالب آنکه از سیاسیون سکولار شیعه و سنی، تا معترضین به نظام ولایت‌فقیه ایران، تا همین دیشب همگی مطالبه حکم حکومتی از بیت زعیم شیعه عراق را مطرح می‌کردند تا چاره‌ای برای وضعیت فعلی پیدا شود. و نماینده ایشان امروز رسما عمر دولت یک‌ساله عبدالمهدی را که اتفاقا با موافقت خود ایشان تشکیل شده بود را پایان می‌دهد. حالا باید پرسید گام بعدی در کجاست؟! ادامه سطح فعلی یا حرکت به سمت تشکیل حکومت تحت نظر در عراق یا عقب‌نشینی از دخالت در سیاست عراق. که این آخری انصافا بعید به نظر می‌رسد و مسیری که تا امروز طی شده، راه بازگشت ندارد. ادامه سطح فعلی هم نتیجه بهتری از وضعیت فعلی نخواهد داد. و معلوم نیست اگر قرار بر استعفای دولت‌ها با فشار در خیابان یا ترس از خون‌ریزی بیشتر باشد، در آینده چیزی از همین نظام سیاسی که نیم‌بند کارایی دارد باقی بماند. ـ...!
بعد از دیدار اخیر جمعی از مجروحین ارتش عراق با آیت‌الله منابعی از دفتر ایشان خطاب به رسانه‌ها این دیدار را هماهنگ‌نشده عنوان کردند! اما امشب که یکی از آن جمع دیدارکننده ، در یکی از شبکه‌های عراقی از این ملاقات کم‌نظیر روایت می‌کرد نکات جالب ‌توجهی مطرح شد که حاوی پیام‌های خاصی است. آیت‌الله سیستانی بعد از توجه به همه حضار، می‌گوید شما ایثارگران ارتش عراق مظلوم هستید و من برای شما و از صبح تا شب دعا می‌کنم. در انتهای دیدار خود آیت‌الله سیستانی از رسانه دفترشان می‌خواهد که از ایشان و مجروحین ارتشی عکس بگیرند و برخلاف همه تصاویر موجود ایشان در کنار میهمانان می‌ایستند. و جالب‌تر آنکه خیلی سریع این تصاویر به شکلی رسمی منتشر می‌شود. راوی این دیدار که هنوز برقی در چشمانش جاری است و با هیجان تعریف می‌کند، نماینده ارتشی است که طی ماه‌های اخیر، هم کتک خورده، هم متهم شده و هم مشروعیت سلاح خود را زیر سوال می‌بیند. علی ای حال، روند چالش امنیتی تظاهرات دو ماهه در عراق و از طرفی فعال‌شدن مجدد داعش در مناطقی از عراق، تقویت روحیه نیروی مسلح عراقی را طلب می‌کند که اگر به این مهم توجه نشود، بعید نیست شاهد اضمحلال مجدد حداقل بخش‌هایی از نیروهای مسلح یا مناطقی از خاک عراق باشیم. دیدار امروز مرجع عالی عراق نشان می‌دهد ایشان به خوبی این ضروریات را ادراک می‌کنند و با برنامه‌ای مشخص در تلاش برای پیش‌بردن اوضاع در عراق هستند. این موارد نشان می‌دهد بر خلاف ادعای بعضی نزدیکان، این دیدار کاملا آگاهانه و عامدانه توسط ایشان پذیرفته شده و سپس نشر داده شده است. 🔴جالب است در این روزهای میدان‌داری دگراندیش‌ها و سکولارها و نوبعثی‌ها در خیابان‌های عراق، نهاد فقاهت شیعه خانه آخر ماجراست؛ چه اینجا در نجف اشرف و چه در قم برای که با تکمیل تحصیلات حوزوی خود و رسیدن به اجتهاد می‌خواهد نداشته‌های خود را جبران کند. او در همه این سال‌ها با وجود حرکات متناقض خود، نهایتا نتوانست خود را از زیر سایه مرجعیت عالی یعنی آیت‌الله خارج کند. یک روز خود را مقلد آیت‌الله حائری اعلام کرد تا مستقل از مرجعیت نجف عمل کند و یک روز تلاش کرد خود را بازوی سیاسی مرجعیت نجف و در هماهنگی و حتی نمایندگی از ایشان معرفی نماید. که نهایتا حاصلی در این مجال برای او نداشته است تا ببینیم بعد از مجتهد شدن پای درس مراجع ایرانی در قم، می‌تواند الگویی از مرجعیت عراقی مستقل و البته متمایل به ناسیونالیسم عربی!!! ارائه کند یا اینکه چند صباحی دیگر هوس ردای دیگری خواهد کرد؟!
از آینده و تبعات ترور حاج قاسم می‌پرسند. اقدام دیشب امریکا، عقبه‌ای چند روزه نداشت. نه به تحصن در برابر سفارت، نه حمله به K1 ارتباطی نداشت. چرا که حجم لجستیک چند ماهه اخیر ارتش امریکا به منطقه همگی نشان از اقدامی ویژه داشت. این را به آن نماینده مجلسی که روزی مسئول کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بوده بگویید که که ربط دادن این ترور با حمله به K1 حتی از عهده فاکس نیوز هم برنمی‌آید. چنین فردی یا کودن است یا خائن. حقیقتا چه راهبردی پشت چنین تصمیمی بوده ؟! ابعادش فقط معطوف به ایران است، معطوف به منطقه است یا دور تر از آن معطوف به سیاست درون امریکاست؟ این اقدام به وضوح می‌تواند به چرخه‌ای برای کنده‌شدن پای امریکا از منطقه ختم شود و اگر شکل دیگری به آن نگاه کنیم، شاید چنین تصمیمی پیش از این گرفته شده و این شتاب‌دهنده‌ای بود برای آن تصمیم. هرچه هست شرایط به کلی تغییر کرده. نه برای پاسخ امروز و فردا و فرداها؛ بلکه به طور کلی جهت‌گیری‌ها در منطقه متفاوت خواهد بود. بنابراین، اگرچه احتمال پاسخ فوری (ظرف امروز و فردا) ایران را محال نمی‌دانم، اما مهم‌تر از آن راهبرد بلند مدت ایران در داخل و در منطقه است. لذا حمله‌ای مستقیم و فوری از داخل ایران تقریبا منتفی است. این اقدام امریکا، تنها یک جواب حیثیتی فوری نمی‌خواهد. مسأله این است که این اقدام امریکا، راه دیگری برای ایران و متحدانش باقی نگذاشته الا آنکه راهبرد مبارزه میدانی را در برابر امریکا در همه سطوح برگزینند. امروز در جامعه ایران فضایی ایجاد شده که مردم عادی کوچه بازار، خیلی راحت کلمه جنگ را به زبان می‌آورند. همان مردمی که ۶ سال پیش کسی آمد با شعار دور کردن سایه جنگ رأی جمع کرد! ... اما امروز به کلی معادلات تغییر کرده. به اعتراف خود آمریکایی‌ها آنها محبوب‌ترین شخص در ایران را ترور کرده‌اند. انتظار چه پاسخی را در قبال آن دارند؟ تبعات این اقدام اولا در راهبرد ایران در منطقه است، ثانیا اثرات غیرقابل بازگشتی در منطقه خواهد داشت. و طبیعتا در سرنوشت سیاست داخلی در آمریکا مؤثر است. حالا وضعیت بهتری برای امریکا در منطقه رقم نخواهد خورد. چه نیروی قدس، چه نظام جمهوری اسلامی و چه متحدان منطقه‌ای ایران حالا پذیرای هزینه‌های بیشتری هستند و در عوض محدودیت‌های کم‌تری برای خود قائل هستند. چرا که دیگر کاهش تنش، تمام مزیت‌های خود را برای ایران و نیروهای منطقه‌ای‌اش از دست داده است.
با گذشت چند هفته از شهادت حاج ، خبر ترور فرمانده سپاه قدس در یمن از منابع امریکایی نیز منتشر شد. همچنین همان منابع امریکایی از برنامه ریزی چند ساله و آمادگی چند ماهه برای ترور حاج قاسم سلیمانی سخن گفتند. با وجود این شواهد، همان ادعا ثابت شد که ترور حاج قاسم سلیمانی یک واکنش نبود، بلکه یک نقطه عطف بود برای برنامه ای راهبردی و سرنوشت ساز. در مقابل پاسخ موشکی سپاه به امریکا، بسیار دقیق و حساب شده انجام گرفت. عملا چنین دقتی برای موشک بالستیک در دنیا کم نظیر است. و شاید برای کشوری که فاقد ماهواره نظامی و بعضی از سطوح فناوری است، بی نظیر باشد. این حملات دقیق، دست ایران را برای پاسخ به هر حمله ای پر تر از گذشته نشان می دهد. این بار دیگر هدف داعش یا حزب دموکرات کردستان نبوده، بلکه یکی از راهبردی ترین پایگاه های امریکا در منطقه بوده است. در درجه بعدی تلفات نیروهای امریکایی است که باید در جای خود بررسی شود. تا اینجا پذیرش 11 زخمی که با عنوان ضربه مغزی به خارج از عراق منتقل شده اند توسط خود امریکایی ها نیز پذیرفته شده و بعید نیست تا نزدیکی انتخابات در امریکا آمار بیش تری اعلان شود. اما از بعد فنی این حملات که بگذریم، از نظر سیاسی و از نظر راهبردی، هدف قرار دادن امریکا با یک حمله علنی و آن هم با شدتی که قابل لاپوشانی و انکار نباشد، یک نقطه عطف است. برای ایران، امریکا و کل منطقه. این یعنی، در تنش نظامی بعدی، دست ایران راحت تر از هر زمانی بر روی ماشه می رود. امریکا با دریافت این حملات و از همه مهم تر عدم پاسخ متقابل به ایران با وجود تهدیدات و وعده ها، عملا مزیت بزرگی را از دست داد. در مقابل نباید فراموش شود که بسنده کردن به این حملات و عدم پیگیری سایر ابعاد مواجهه با راهبرد جدید امریکا در منطقه، نمی تواند بازدارندگی کافی برای ایران و مقاومت اسلامی در منطقه ایجاد کند. این به معنای تعجیل و شتاب زده عمل کردن نیست. اگر کسی نسبت به مقاومت اسلامی در عراق شناخت ولو اندکی هم داشته باشد، می داند که توان تحمیل ضربات سنگین به امریکا را دارا هستند. و چه بسا اگر نبود تدابیر مهم تر، تا به امروز شاهد این ضربات در عراق می بودیم. هنوز بر این باورم که روند اقدامات در مواجهه با امریکا در مسیر درستی حرکت می کند. از پاسخ موشکی ایران به امریکا، تا تصویب اخراج امریکا در پارلمان عراق و همچنین اتفاقاتی که در سیری طبیعی باعث به حرکت درآمدن توده های انبوهی از ایران تا عراق تا کشورهای مختلف منطقه و جهان اسلام شد، همه در جهتی صحیح قرار گرفتند. این مواجهه امروز ایران با امریکا صرفا معطوف به تقابل مستقیم نظامی نیست و توجه به سایر ابعاد این مواجهه امری حیاتی است. تظاهرات ضدامریکایی امروز عراق که جمعیتی بی سابقه را به خیابان ها آورد، حلقه دیگری از اقدامات برای اخراج امریکا می تواند باشد. بنابراین صبر گروه های مقاومت در عراق برای تأخیر در ضربات نظامی به امریکا، اقدام صحیحی بود تا تظاهرات امروز را رقم بزند. که تمام اعتراضات چند هزار نفره چند ماه اخیر عراق در مقابل آن تنها یک کاریکاتور مضحک به نظر می رسد. و باز هم این پاسخی بود به دوستانی که اسیر اکثریت انگاری معترضان و رسانه های حامی ایشان شده بودند. پیش بینی می شود، تداوم این مسیر در عراق برای امریکا گزینه ای جز خروج باقی نگذارد. والا گزینه های مقاومت به مرور رونمایی خواهد شد. و امریکا و خصوصا تیم ترامپ اصلا نمی خواهد در آستانه انتخابات، آمار تلفات جدیدی پیش رویش نهاده شود. البته منظور از خروج امریکا از عراق، خروج نیروهای رزمی و تحویل اداره پایگاه های نظامی به نیروهای مسلح عراقی است. چرا که در هر صورت تعداد چند صد نفره ای از مستشاران نظامی امریکا در عراق باقی خواهند ماند. والا بسیاری از تسلیحات نظامی امریکایی در عراق از جمله F16 ها از حالت رزمی خارج خواهند شد. و شاید به همین منظور است که عراقی ها پیام ها و مذاکراتی با طرف روسی و چینی انجام داده اند. مسأله دیگری که محدودیت هایی در برابر عراقی قرار می دهد، مولفه اقتصادی است که امریکا می تواند با استفاده از آن، کشور تک محصولی و نفتی مثل عراق را با چالش جدی مواجه کند. 🔴اما در هر صورت امریکا برای حضور در عراق برنامه بلندمدت دارد و اخراج ارتش این کشور از عراق، ضربه ای بسیار مهلک خواهد بود به کل راهبرد امریکا در منطقه. خصوصا آن که وقتی امریکا تصمیم به خروج از سوریه گرفت، بر حضور قدرتمند و طولانی مدت در غرب عراق حساب باز کرده بود و طیبعتا اخراج از عراق، تاثیر گسترده بر حضور امریکا در سوریه نیز خواهد گذاشت. و در مقابل دست ایران را بازتر از گذشته خواهد کرد. این یعنی بار دیگر عراق و نبرد در عراق آرایش منطقه ای جدید را ترسیم خواهد کرد.
بسم‌الله آنچه واضح است، اسرائیل یک عملیات ویژه را از مدت‌ها قبل طراحی کرده و اکنون به اجرا درآورده است. از طرفی، اجرای مذاکرات توسط امریکا با هدف کنترل ایران و اعمال محدودیت رفتاری بیش‌تر ایران در جریان قرار گرفته است. دو نکته: - اولین نکته آنکه امریکا در حال گرایش به دیدگاه اسرائیل درباره ایران است؛ اسرائیل سال‌ها در تلاش است امریکا را متقاعد به تقابل نظامی و امنیتی شدید با ایران کند. آنها دائما به امریکا گوشزد می‌کنند که ایران تحت ضربات محسوس و حیثیتی نظامی- امنیتی مجبور به عقب‌نشینی خواهد شد. و البته اسرائیل به تنهایی قادر به انجام چنین اقداماتی نبوده و هزینه‌اش را متقبل نمی‌شده است. در سال‌های اخیر و پس از محدود شدن رفتار ایران در قالب توافق برجام، اسرائیل به مرور در حال طی کردن این مسیر و نمایاندن نتیجه آن به امریکاست. از اقدامات کم‌هزینه در خارج از ایران آغاز نموده و به تناسب برآورد رفتار ایران پا را فراتر گذاشته است. نقش مکمل امریکا و اسرائیل و سرعت گرفتن اقدامات اخیر علیه برنامه هسته‌ای ایران، نشان از غالب شدن این نگرش دارد. - دومین نکته آن است که ایران هنوز ذخیره ارزشمندی از نتایج رفتارهای جسورانه خود در گذشته و همچنین رفتارهای مقتدرانه (غیرمستقیم) امروزی در جغرافیای منطقه‌ای مانند یمن و خلیج‌فارس دارد. و همین نکته است که موجب برنامه‌ریزی طولانی مدت طرف مقابل برای هر ضربه شده است. و البته ایران علیرغم رخنه‌های اطلاعاتی- امنیتی اخیر، باز هم بر اوضاع داخلی و محیط امنیتی خود تسلط دارد و می‌تواند با دقت و جدیت بیش‌تر تا حد زیادی این رخنه‌ها را ترمیم نماید. به طور مثال از دو سال پیش اقدامات حفاظتی و تغییرات جدی در خط لجستیک و نیروهای موجود در سوریه سبب شده که تا حد زیادی حملات هوایی اسرائیل تشریفاتی شود و محموله‌های مورد نظر ایران به مقصد برسد، بدون آنکه هدف قرار بگیرد و رد آن را اسرائیل مانند گذشته بزند. طبیعتاً این کار در ایران می‌تواند با دقت و سرعت و نتیجه بهتری به ثمر برسد. اما حرف آخر که در این مقال می‌گنجد ذکر این مهم است که اساسا آنچه در این اوضاع از اولویت و اهمیت اول برخوردار است، بر هم زدن محاسبات دشمن است. خیلی خلاصه اگر بگویم، نهاد نظامی کشور باید دقیقا برخلاف این جمله تکراری «پاسخ مناسب در وقت مناسب» عمل کند! با اسرائیل همان کاری را کنید که او انتظارش را ندارد. در زمانی که انتظار ندارد، در جایی که انتظار ندارد، و در حجمی که انتظار ندارد، پاسخش را بدهید. اسرائیل قطعا از توان نظامی ایران ترس دارد و بدون شک ایران با تسلیحات متعارف خود نیز به حد کفایت نابودی اسرائیل رسیده است.(صرف نظر از وقوع گزینه نابودی کامل که به پاسخ هسته‌ای منجر می‌شود) پس آنچه موجب پیش‌روی اسرائیل شده است، همان محاسبه پذیرشدن رفتار ایران است. و این موجب اطمینان خاطر پیدا کردن اسرائیل از عدم تحمیل هزینه از طرف ایران است. بهم زدن این محاسبه قطعا بدون هزینه نخواهد بود، ولی این هزینه می‌تواند برای اسرائیل بیشتر از ایران باشد. و برای ایران هم وضعیت فعلی خسارت انسانی و مادی و حیثیتی کمی به بار نیاورده است. حتی اینکه منتظر تغییر اوضاع داخلی با انتخابات باشیم، خودش به نوعی قابل پیش‌بینی‌شدن ایران است. امروزه جمهوری‌اسلامی گزینه‌های متنوعی در اختیار دارد که قابلیت اجرای یک ضربه بسیار دردناک و حیثیتی علیه اسرائیل را دارد. اما هرچه این گزینه غیر قابل پیش‌بینی باشد، اثرگذاری آن بیش‌تر و بلندمدت خواهد بود. به‌عنوان مثال همین اواخر گزارشی از آزمایش موفق موشک بالستیک EMP توسط ایران منتشر شد! همین یک گزینه، اثری شبیه به نمایش یک قارچ اتمی دارد... امروزه اسراییل پیوست عملیات‌هایش را عملیات روانی علیه جامعه ما قرار داده که توسط رسانه‌های رسمی و مزدور/کاربران‌ش اجرا می‌شود؛ در حالی که این دقیقا نقطه ضعف خود اسرائیل است. اگر نتانیاهو که چهره منفور داخلی و بین‌المللی است می‌تواند این کار را بکند، ما به طور اولی در کنار اقدامات عملی می‌توانیم این اثر روانی را علیه جامعه دشمن اجرایی نماییم و رفتار او را محدود کنیم. اما این روزها آخر همه تئوری‌های امنیتی همان واقع‌گرایی است؛ کافی‌ست ماشه را بچکانید! ...
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم پس از ناکامی صدر در تشکیل دولت خالص صدری! او رفته‌رفته، پا را فراتر گذاشت و ابتدا مجلس را با هواداران خود اشغال کرد تا دولت رقیب تشکیل نشود و سپس بدلیل بن‌بست در اقدامات بی‌حاصل‌ش، ابتدا ساختمان قوه قضائیه و سپس نخست‌وزیری را اشغال نمود. طبیعتاً مصطفی کاظمی نخست‌وزیر عراق هم که در آستانه برکناری از قدرت بود هیچ واکنشی به اشغال پارلمان نشان نداد و در مقام فرمانده کل قوای عراق، مانع برخورد مأمورین امنیتی با اشغال‌کنندگان پارلمان شد. حمله مقتدی به ساختمان قوه قضاییه که بلافاصله منجر به تعطیلی دادگاه‌های عراق شد و سپس حمله به کاخ جمهوری منجر به واکنش‌های منفی داخلی و خارجی شد و باز هم مقتدی در مقام متهم اصلی هرج و مرج شناخته شد. یک شب پیش از حمله به کاخ جمهوری، آیت‌الله حائری که طبق وصیت پدر مقتدی مرجع صدری‌ها بشمار می‌رود، همه را به اطاعت از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فراخواند و در بخشی از بیانیه نیز به طور غیرمستقیم مقتدی و اقدامات وی را کاملا مردود دانست. اگرچه مقتدی سال‌ها بود که گوش شنوایی در برابر توصیه‌های آیت‌الله حائری نداشت، اما این بیانیه به نوعی سعی در سلب مشروعیت آینده وی داشت. مقتدی در اعتراض به این بیانیه، اعلام استعفای سیاسی نمود. اما بلافاصله طرفداران‌ش به کاخ نخست‌وزیری حمله کردند. برای اولین بار مصطفی که دفتر کارش مورد حمله قرار گرفته بود، به نیروهای امنیتی دستور عقب راندن و تخلیه کاخ جمهوری را داد. جالب آنکه پس از عقب نشینی از دفتر نخست وزیری، همچنان پارلمان در اشغال نیروهای مقتدی باقی ماند و باز هم کاظمی اقدامی برای تخلیه پارلمان انجام نداد. اما در جریان تخلیه کاخ جمهوری، تیراندازی‌هایی صورت گرفت و صدری‌ها مدعی شدند که نیروهای امنیتی تعدادی را به قتل رسانده‌اند. و به همین بهانه سلاح نیروهای مقتدی از غلاف بیرون آمد و به سمت نیروهای امنیتی نشانه رفت و ساعت به ساعت بر شدت درگیری‌ها افزوده شد و نیروهای به طور رسمی وارد درگیری با نیروهای حکومتی در خضراء شدند و کار به خمپاره و موشک و آرپی‌جی و کاتیوشا رسید. اگرچه رسانه‌های جریان مقتدی سعی نمودند طرف درگیری خود را و گروه‌های مقاومت نشان دهند، اما به درستی این گروه‌ها دخالت نکردند ‌و کار را به نیروهای حکومتی سپردند. بعد از یک روز درگیری سنگین، پس از آنکه نیروهای سرایا السلام در پیشروی داخل منطقه خضراء ناکام ماندند، مقتدی صدر به عنوان ناجی بزرگ وارد شد و با عتاب شدید، دستور عقب‌نشینی در کمتر از ۶۰ دقیقه را صادر کرد! و خود را در مقام شخصی قرار داد که از این اقدامات خشونت‌آمیز بیزار است! در حالی که در این درگیری، ده‌ها نفر از طرفین کشته شدند و در تمام این ساعات نه تنها مقتدی صدر دستور عقب‌نشینی صادر نکرد، بلکه تمام رسانه‌های همسو با او بر طبل جنگ و خشونت کوبیدند. اما پس از خروج نیروهای مقتدی از خضراء و پارلمان واکنش‌های مختلفی را شاهد بودیم. از جمله تقدیر و تشکرهای بدون منطق که موجب فراموشی مسبب اصلی این درگیری یعنی مقتدی شدند. هادی عامری فرمانده سپاه بدر که در جریان این درگیری، چندین مقر نیروهای وی به آتش کشیده شد، از مقتدی صدر تشکر کرد! قاسم اعرجی مشاور امنیت ملی عراق هم! اما نوری مالکی و شیخ قیس خزعلی در مواضعی اصولی و دقیق، استفاده از خشونت برای اهداف سیاسی را محکوم کردند و نخست وزیر را به دلیل عدم انجام وظیفه خود در برقراری امنیت مورد انتقاد قرار دادند. مجددا پس از این عقب‌نشینی، مقتدی صدر از طریق صفحه‌ی غیررسمی‌اش با عنوان وزیر صالح، شروع به انتشار بیانیه‌ها و طرح‌ریزی ادامه مسیر سیاسی خود نمود. @pelak_44
اما در بررسی نقش بازیگران سیاسی در عراق، از همه سوال برانگیزتر شخص است. از چند ماه قبل دائما وی تمایلاتی از خود به سمت تعامل با مصطفی کاظمی و مقتدی صدر نشان می‌داد. و در نهایت کار به آنجا رسید که در جریان درگیری مسلحانه مقتدی صدر با نیروهای امنیتی همچنان موضع میانه گرفته بود و بدون اشاره به حمله مقتدی تنها خواهان آتش‌بس شد. پس از بیانیه عقب‌نشینی مقتدی هم به تمجید از وی پرداخت و انگار نه انگار نیروهای مقتدی در ۲۴ ساعت گذشته، چندین مقر سازمان بدر را به آتش کشیده‌اند! نجف هم نشان داد حتی اگر کار به درگیری مسلحانه و کشتار درون شیعی هم برسد، سکوت خود را ادامه خواهد داد و احتمالا در صورت تداوم و شدت درگیری‌ها ممکن بود با تاخیر بسیار وارد عمل شود. پس از انتخابات اخیر عراق که با وجود دعوت گسترده مرجعیت، باز هم مشارکت شیعیان کاهش یافت، شاهد نوعی انزوا و انفعال از طرف مرجعیت نجف هستیم. در این میان موضع اصولی و دقیق را شیخ و داشتند که استفاده از خشونت برای اهداف سیاسی را محکوم نمودند و فرمانده نیروهای مسلح یعنی شخص کاظمی را مسئول ناامنی دانستند. اما صدر مانند گذشته استعفای سیاسی‌ش دوامی نخواهد یافت و خیلی سریع به هر شکلی که شده به سیاست برمیگردد؛ کما اینکه برگشته و در قالب بیانیه‌هایش با حساب کاربری وزیر صالح، خواستار خلع سلاح مقاومت عراق و تغییر رییس هیات حشدالشعبی فالح فیاض شده است. اگرچه اتفاقات در عراق قابل پیش‌بینی نیست، اما بنظر نمی‌رسد که عقب‌نشینی مقتدی به معنای آن باشد که تشکیل دولت توسط اطار تنسیقی را تحمل نماید. لذا نه تنها روزهای آرامی در پیش رو نیست، بلکه به موازات تلاش اطار تنسیقی برای تشکیل جلسه پارلمان و تشکیل دولت جدید، اقدامات مقتدی هم مجددا تندتر خواهد شد. حتی بعید نمی‌دانم که پارلمان مجددا اشغال شود. حالا با هر بهانه و با هر عنوانی دیگر. اگر هم نخواهد بطور رسمی ایفای نقش نماید، بدون بیانیه رسمی و با تابلوی وارد عمل خواهد شد. @pelak_44