هدایت شده از .
🔰 وضعیت ساختار قدرت در جمهوری اسلامی؛ نیروها و نزاعها! بخش دوم/
•| مهمترین نکته درباره نیروهای انقلابی یا معتقد به ایجاد دولت اسلامی این است که به ساخت روند و الگوی جدید از حکمرانی، سبک زندگی، جهانبینی و... باور دارند. اینجا انقلابی بودن را بهتر میتوان درک کرد؛ پس زدن و مبارزه با هرگونه الگوی غیردینی و تخریب هرگونه واقعیت ساخته شده از پسِ الگوی عرفِ مدرن و هرگونه سلطه است!
•| نیروی مهم بعدی، نیروهای مدرن لیبرال هستند که برخلاف تصورات، به تغییرات پر شتاب اجتماعی و #کوچاندن جامعه از وضعیت مناسبات دینی به یک وضعیت غیردینی، عقلی و البته خنثی باور دارند، نه مدیریت و نه هدایت و نه توجه به عرف معمول!
لیبرالها که طبیعتاً از متفکران غربی و مدرن تغذیه میکنند، از ساختار فیزیکی و سازمان سیاسی برآمده از این تفکر در غرب نیز دستورالعمل میگیرند. در واقع تجددخواهان یا غربگرایان به گروه آوا میگویند شما چون آسمانی میاندیشید، #توتالیتر و متعصب میشوید. میگویند جهان نو، #منطق خودش را دارد و شما در آن بازی نیستید. میگویند انقلاب اسلامی، توهمات شریعتمداران ناآشنا به مدرنیته بود که توانایی رویارویی با تمدن غرب را ندارد!
•| میل رسیدن به دولت مدرن در ایران، پیش از انقلاب سابقهای به اندازه تاریخ میان دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی دارد و مفهوم دولت مدرن با روی کارآمدن دولت محمد خاتمی بر مسند قدرت، در جمهوری اسلامی آغاز شد. ایدهای که پیشتر در دل مرکز بررسیهای ریاست جمهوری دولت هاشمی رفسنجانی به لحاظ سیاسی پخته و به لحاظ تئوریک توسط مباحث الهیاتی عبدالکریم سروش امکان طرح پیدا کرده بود...
•| با توجه به تجربه مشروطه، دولت مطلقه رضاشاه و در مجموع پهلوی، تجربه دولتهای سازندگی و دوم خرداد، سازمان سیاسی مدرن در ایران، به این نتیجه رسیده است که کوچ، صرفا با دستورالعملهای نرم رقم نمیخورد. شورشهای اجتماعی که در این سالها رخ داد، اساسا شوکهای مصنوعی بود تا جامعه دینی ایران را از مرحله مناسبات اجتماعی دینی به مرحله جامعه مدرن و بعضاً ضد دینی کوچ دهند.
ادامه دارد...
🆔 @namiramag 👈 عضویت