eitaa logo
دعـاھـاے مـعـجـزه گـر📿
48.9هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
62 فایل
﷽ سلام لطفا دربرابر تبادل وتبلیغات صبورباشید وبه رشد ماکمک کنید🌼 💓میم مثل مـادر 👉eitaa.com/joinchat/42532878C8b6e90210f 📿فضیلت صلوات 👉eitaa.com/joinchat/656015393Ccee3ec7089 تبلیغات⬇️ eitaa.com/joinchat/2049572922Cd4d539146e ⛔کپی مطالب فقط با لینک
مشاهده در ایتا
دانلود
شيخ صدوق داستانى جالبى را حكايت می کند: ذوالقرنين با لشگر فراوانى از بيابان عبور می کرد مردى را ديد مشغول نماز است و به عظمت ذوالقرنين توجهى نكرد! ذوالقرنين از بزرگى روح او تعجب كرد پس از تمام شدن نمازش به او گفت: چگونه با ديدن بزرگى دستگاه من نترسيدى و به حال تو تغيير پيدا نشد. عرضه داشت: با كسى مشغول مناجات بودم كه قدرت و لشگرش بي نهايت است ترسيدم از او منصرف شوم و به تو متوجه گردم از عنايتش محروم گردم و ديگر دعايم را اجابت ننمايد. ذوالقرنين فرمود: اگر همراه من بيايى تمام خواسته ‏هايت را اجابت می ‏كنم پير مرد گفت: من حاضرم همه جا با تو باشم به شرط آن كه چهار چيز براى من ضمانت كنى: 🔅اول: سلامتى كه دارم هيچ وقت مريض نشوم. 🔅دوم: نعمتى كه دارم هميشه باشد زوال نداشته باشد. 🔅سوم: قدرتى كه دارم پيرى در او ديده نشود. 🔅چهارم: حياتى كه دارم مرگ نداشته باشد. ذوالقرنين گفت: كدام مخلوق بر اينها توانا است ؟!! پير مرد گفت: پس من از كسى كه تمام امور در تحت قدرت اوست دست بر نمی دارم و به شخصی مثل خودم عاجز و محتاج است تكيه نمی نمايم. پس من همراه آنم كه توانا است يعنى پيرو خدا می ‏روم. 📜آمالى شيخ صدوق، ص۱۷۰ ‌‎ 🔻با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید🔺 ↯ 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ 🌿🌺 eitaa.com/joinchat/3418095617C0a0522f7e2