فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو دریای من بودی! آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
#مهدی_حمیدی
@dobeit | دو بیت شعر
دل رفت در مهمان او گفت آنِ اویم آنِ او
گر هست این دل زانِ او، آخر از آنِ من کجا
من جُوْر آن نامهربان دارم ز خاموشی نهان
اویم نیارد بر زبان کان بی زبانِ من کجا
| #امیرخسرو_دهلوی |
@dobeit | دو بیت شعر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایبس که نباشیمو جهان خواهد بود
نی نام زِ ما و نی نشـان خواهــد بود
زین پیش نبودیم و نبـُد هیــچ خلــل
زینپس چو نباشیم همان خواهد بود
#خیام_نیشابوری
@dobeit | دو بیت شعر
چه داند آنکه ندارد خبر ز عالم عشق
که با خیال تو بودن چه عالمی دارد...
| #امینی_تبریزی |
@dobeit | دو بیت شعر
زمانی که #شهریار برای خواندن
درس پزشکی به تهران آمد،
عاشق دختر صاحبخانه می شود.
صحبتی بین مادران آنها مطرح می شود
و یک حالت نامزدی بوجود می آید.
قرار بر این می شود دکترای پزشکی را که
گرفت با دختر عروسی کند.
بعد از دوره پزشکی متوجه میشود پدر دختر
او را به یک سرهنگ داده و با هم ازدواج کرده اند.
شهریار دچار ناراحتی روحی شدیدی می شود و حتی مدتی هم بستری می شود و در این دوران غزل های خوب شهریار سروده می شوند.
بهجت آباد سابق بر این تفرجگاه تهران بود
و مثل امروز آپارتمان سازی نشده بود.
این محل، جایی بود که بیشتر اوقات شهریار با دختر برای گردش به آنجا می رفت.
بعد از اینکه دختر ازدواج می کند،
شهریار یک روز سیزده بدر برای زنده کردن خاطرات آنجا می رود و دختر هم با شوهر و بچه آنجا می آیند.
شهریار با دختر روبرو می شود و این غزل را آنجا می سراید:
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شير بريدی و هنوز
من بيچاره همان عاشق خونين جگرم
@dobeit | دو بیت شعر
چشم بستم بر تـو تا شاید فراموشت ڪنم
هرچه ڪمتر دیدمت، شد اشتیاقم بیشتر
#مجید_صحراکار
@dobeit | دو بیت شعر