تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دل خون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب میماند
هرکه تبلیغ کند خوبی دلبندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکردست فرآیندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رقیبان به تو این بندش را
"منم آن شیخ سیه روز که در اخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را" 🌱
#کاظم_بهمنی
@dobeit | دو بیت شعر
این دهان باز و چشم بی تحرک را ببخش
آنقدر جذابیت داری که حیرت می کنم
| #کاظم_بهمنی |
@dobeit | دو بیت شعر
آن گُلی را که خلایق بارها بو کردهاند
تازه هم باشد، برای من گُلی پژمرده است
#کاظم_بهمنی
@dobeit | دو بیت شعر
غم مخور، معشوق اگر امروز و فردا میکند
شیر دوراندیش با آهو مدارا میکند
زهر دوری باعث شیرینی دیدارهاست
آب را گرمای تابستان گوارا میکند
جز نوازش شیوهای دیگر نمیداند نسیم
دکمهی پیراهنش را غنچه خود وا میکند
روی زرد و لرزشت را از که پنهان میکنی
نقطهضعف برگها را باد پیدا میکند
دلبرت هر قدر زیباتر غمت هم بیشتر
پشت عاشق را همین آزارها تا میکند
از دل همچون ذغالم سرمه میسازم که دوست
در دل آیینه دریابد چه با ما میکند
نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی، هیچ چیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا میکند
#کاظم_بهمنی
@dobeit | دو بیت شعر
غم مخور، معشوق اگر امروز و فردا میکند
شیر دوراندیش با آهو مدارا میکند
زهر دوری باعث شیرینی دیدارهاست
آب را گرمای تابستان گوارا میکند
جز نوازش شیوهای دیگر نمیداند نسیم
دکمهی پیراهنش را غنچه خود وا میکند
روی زرد و لرزشت را از که پنهان میکنی
نقطهضعف برگها را باد پیدا میکند
دلبرت هر قدر زیباتر غمت هم بیشتر
پشت عاشق را همین آزارها تا میکند
از دل همچون ذغالم سرمه میسازم که دوست
در دل آیینه دریابد چه با ما میکند
نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی، هیچ چیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا میکند...
#کاظم_بهمنی
@dobeit | دو بیت شعر
کاش دور و بر ما، این همه دلبند نبود
و دلم پیش کسی، غیر خداوند نبود
آتشی بودی و هر وقت تو را میدیدم
مثل اسپند دلم جای خودش بند نبود
مثل یک غنچه که از چیده شدن میترسید
خیره بودم به تو و جرات لبخند نبود
هر چه من نقشه کشیدم به تو نزدیک شوم
کم نشد فاصله؛ تقصیر تو هر چند نبود!
شدم از درس گریزان و به عشقت مشغول
بین این دو چه کنم، نقطهی پیوند نبود
مدرسه جای کسی بود که یک دغدغه داشت
جای آنها که به دنبال تو بودند نبود
بعد از آن هر که تو را دید رقیبم شد و بعد
اتفاقی که رقم خورد خوشایند نبود
آه ای تابلوی تازه به سرقت رفته!
کاش نقاش تو این قدر هنرمند نبود...
#کاظم_بهمنی
@dobeit | دو بیت شعر
لحظهیِ تشییع من،
از دور بویت میرسید
تا دو ساعت بعدِ دفنم،
همچنان جان داشتم
#کاظم_بهمنی
@dobeit | دو بیت شعر
تا تو بودی در شبم، من ماهِ تابان داشتم
روبروی چشم خود، چشمی غزلخوان داشتم
حال اگرچه هیچ نذری عهده دارِ وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر میشد قریب پنج دیوان داشتم
بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟!
ساده از «من بی تو میمیرم» گذشتی خوبِ من؛
من به این یک جملهی خود سخت ایمان داشتم
لحظهی تشییع من از دور بویت میرسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم...
#کاظم_بهمنی
@dobeit | دو بیت شعر
زهرِ دوری باعث شيرينيِ ديدارهاست
آب را گرمای تابستان، گوارا می كند!
#كاظم_بهمنى
@dobeit | دو بیت شعر
رفیق حادثههایی به رنگِ تقدیری
اسیر ثانیههایی شبیه زنجیری
در این رسانهی دنیا میان برفکها
نه مانده از تو صدایی نه مانده تصویری
رسیده سن حضورت به سنِ نوح اما
شمارِ مردم کشتی نکرده تغییری
هزار جمعهی بیتو گذشته از عمرم
هزار سال پیاپی دچارِ تأخیری
شبیه کودکِ زاری شدم که در بازار...
تو دست گمشدهها را مگر نمیگیری؟
#کاظم_بهمنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@dobeit | دو بیت شعر
وصل تو، خواب و خیال است ولی باور کن
عاشقی بی سر و پا عزم رسیدن دارد
#کاظم_بهمنی
@dobeit | دوبیت شعر
این بیت جناب #کاظم_بهمنی
دوری از معشوق رو بخوبی تشریح کرده:
روح برخواسته از من ته این کوچه بِایست
بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم
@dobeit | دوبیت شعر