eitaa logo
حجت الاسلام دکترابراهیم خِردکیش
738 دنبال‌کننده
5هزار عکس
4.3هزار ویدیو
38 فایل
﷽ حَسْبُنَا الله وَ نِعْمَ الْوَكِيلْ کانال آخوند ریاضیدان را به دوستان خود معرفی کنید آخوندی که در دانشگاه ریاضیات و کامپیوتر درس میده منتظر حضور سبز شما خوبان هستیم🌹🙏🏻 #حجت_الاسلام_و_المسلمین_دکتر_ابراهیم_خِردکیش @doctor_ebrahim_kheradkish
مشاهده در ایتا
دانلود
او در مدتی كه در تهران به تحصيلات خويش ادامه می داد، امامت جماعت اداره بيمه تأمين اجتماعی را به عهده گرفت و مسؤوليت‌پذيری وی ايجاب می نمود كه در هر جای تهران باشد خود را با هر وسيله‌ای (به ويژه اتوبوسهای شركت واحد) به محل اداره برساند و گاهی اوقات در مسجد صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشريف شهرك صنيع‌خانی اتوبان بهشت زهرای تهران كه امامت آن را برادرش به عهده داشت، منبر تشريف می بردند كه هنوز اهالی آنجا از سخنرانی های جذاب او ياد می كنند. برای رفتن به تهران گاهی اوقات بليت نبود و گاه در برف و باران با اتوبوسهای گذری می رفت و همين تحمل سختيها (كه محاسنش را خيلی زود سپيد نمود) از او يك ابرمرد ساخته بود. جام می و خون دل هر يك به كسی دادند در دايره قسمت اوضــاع چنيــن باشــد در كار گلاب و گل حكم از كی اين بود كاين شاهد بازاری كان پرده نشين باشد بعد از اتمام تحصيلات كه با خون جگر آن را به اتمام رسانيد، مدتی در تهران مشغول كارآموزی بود و مدتی نيز در انزلی و بعد از آن در سمت قضاوت در شهرستان هشتپر طوالش مشغول به كار شد كه در آن سامان نيز جز ذكر خير چيزی ورد زبان آنان نمی باشد، و متعاقباً در دادگستری خُمام مشغول به انجام وظيفه شد. -سروش غيب مادرم می گفت: خودش عنوان نموده در چهل سالگی برای من حادثه‌ای رخ خواهد داد، اگر زنده ماندم تا 60 سالگی زندگی خواهم نمود والا جان سالم به در نخواهم برد. مادرم می گفت در اين روزهای آخر هر روز چند وعده نزد من می آمد و من پيش خودم می گفتم يا من خواهم مرد يا او و اين آمد و شدهای مكرر بی دليل نيست. همه می گفتند اين روزهای آخر نورانيت خاصی در چهره او هويدا بود. او در 18 تير 1382 به ديدار معبود شتافت جالب است بدانيد كه هر كس از او می پرسيد 18 تير چه خبر است می گفت روز عروسی من است. (شايان ذكر است دشمن در 18 تير با بوق و كرنا و شانتاژ قصد اغتشاش در ايران اسلامی را داشت كه با هشياری مردم متدين و انقلابی كشورمان همه آن تبليغات هباءً منثورا شد.) -رؤياي صادقه علويه‌ای در مشهد در روز ارتحال حاجی خواب می بيند كه سه نفر را به قبرستان می آورند؛ يك روحانی، يك جوان و يك زن. روحانی و جوان را در قبر می گذارند، ولی آن زن را در قبر نمی نهند. همسر يكي از مسؤولين دادگستری رشت نيز روز حادثه خواب می بيند كه قبری در بی بی حوريه(س) كنده‌اند و می گويند اين مال حاج آقا مهيار خردكيش است. -ارتحال روز 17 تير سال 1382 حاج مهيار به همراه دو فرزند و همسر و يكي از دوستان عازم شبستر می شوند. قبل از حركت از مادر خداحافظی می كند. مادر نمی داند كه اين آخرين سفر فرزند دلبندش است. (به گفته خودش «اگر دانِستيم مي زاي شِه وانگَرْدِه خودَمِه اَنِ ماشين زير تاوْ داييم» (اگر مي‌دانستم فرزندم می رود و ديگر برنمی گردد خودم را زير ماشينش می انداختم.) ماشين شهرها را يكی پس از ديگری پشت سر می گذارد. صبحگاهان به تبريز می رسند. پس از اقامه نماز صبح دوباره به راه می افتند. هوا روشن شده است. قضا و قدر الهی حتمی شده، عقربه‌های ساعت بدون درنگ تند و تند پشت سر يكديگر می روند. می خواهند به موعد برسند، ماشين نيز همين طور می خواهد به ميعاد برسد. همه ملائك صف كشيده‌اند و به استقبال يك ابرروحانی آمده‌اند. امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) نگران است ، برای سرباز خويش مضطرب است. برای يك سرباز فداكار، برای يك سرباز ملتزم در ركاب. مولا پريشان حاج مهيار است، چون می داند كه قضا اُبرم ابراما است و چاره‌ای جز صبر و شكر ندارد (كسي چه مي‌داند شايد بعد از ظهور آقا، حاج مهيار رجعت كند و در ركاب او از «ممتثلين اوامر» باشد). ماشين ديگری از مقابل با سرعت می آيد. او پيك اجل است. شهدا به استقبال آمده‌اند، مدتهاست كه دوستان شهيدش منتظر اويند تا در كنار نهرهای بهشت با طلاقت وجه وی و سخنان دلنشين او بزمی تشكيل دهند. منتظرند تا در جنت با هم قهقهه مستانه سر دهند. در يك لحظه دو اتومبيل در پيچ جاده يكديگر را ملاقات می كنند. إذا الْمَنيَّةُ انْشَبَتْ اظْفارَها ألْفَيْتُ كُلّ تَميمَةٍ لا تَنْفَعُ .... @doctor_ebrahim_kheradkish
🔰حماسه9دی درکلام مقام معظم رهبری: ●یوم الله ●روز متمایز ●روزکاری بزرگ ●روز فهمیدن نیاز ●روز ماندگار درتاریخ ●روز فراموش نشدنی ●روز شناختن موقعیت ●روز تجلی قدرت الهی ●روز اتمام حجت برهمه ●روز احساس مسوولیت ●روز نمایان شدن روح ولایت ●روزافشای اهداف پلید دشمن ●روز دشمن شناسی ملت ایران ●روز تجلی یکپارچگی ملت ایران ●روز نمایان شدن دست قدرت خدا ●روز حضوردر صحنه بدون فراخوان ●روز برخاسته از بصیرت مردم ایران ●روز حرکتی ماندگار در تاریخ انقلاب ●روز کاری غیرمتعارف و غیرمعمولی ●روز حضوردرلحظه مناسب وموردنیاز ●روز گشایش فصل تازه ای از بصیرت ●روز مشت محکم بر دهان فتنه گران ●روز نمایان شدن روح حسین (علیهماالسلام) ●روز وارد شدن آخرین ضربه ملت ایران به استکبار @doctor_ebrahim_kherad
4_5778610559528208145.mp3
4.15M
حتما گوش کنید... 💥ماجرای در قالب شعر... 🔻از اونجایی که تقلب بود بهونه هدف سوی نظام رفته نشونه 🔻زدن انگِ تقلب، تو شمردن برا‌ی حرف‌شون، مدرک نبُردن... @doctor_ebrahim_kheradkish
گیرم که دوباره جملی هست ،غمی نیست یک فتنه ی بین المللی هست غمی نیست ما تجربه کردیم ، که در موسم فتنه تا رهبر ما هست غمی نیست @doctor_ebrahim_kheradkish
🌿جمهوری ما نشانگر اسلام است 🌿افکار پلید فتنه‌جویان خام است 🌿ملت به ره خویش جلو می‌تازد 🌿صدام به دست خویش در صد دام است #شعر #دیوان_اشعار_امام 📅 به مناسبت سالمرگ صدام @doctor_ebrahim_kheradkish
‍ ⚠️گاهی سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به است‼️ چه کنیم⁉️ ✅ ⚪️ رهبر معظم انقلاب: 🔸بعضی‌‌ها در فضای فتنه، این جمله‌‌ی «کن فی الفتنة کابن اللّبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب» را میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد بکش کنار❗️ 💥اصلاً در این جمله این نیست که: «بکش کنار». ✅این معنایش این است که به هیچ وجه نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. «لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود... گاهی سکوت کردن کنار کشیدن حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. 📌در فتنه همه بایستی کنند؛ 📌همه بایستی داشته باشند. ۱۳۸۸/۰۷/۰۲ @doctor_ebrahim_kheradkish
🔴 عذر بدتر از گناه روحانی 🔹آقای روحانی امروز گفت "اين حرف منطقي نيست که بعضي ها با دولت خورده فرمايش دارند، مي گويند در فرودين 96 اينا را گفتين ولي در سال 98 لحن تغيير کرده. ما در شرایط صلح، قول‌های انتخاباتی را دادیم اما الان جنگ اقتصادی شده است". 🔹این سخن، عذر بدتر از گناه است و خوش بین اگر باشیم، باید گفت روحانی درک درستی از واقعیت نداشته است. تحریم و جنگ اقتصادی کی متوقف شده بود که ایشان می گوید الان جنگ اقتصادی شد؟! 🔹دشمن فاز جدید جنگ و تحریم اقتصادی (مالی و بانکی و نفتی) را سال 90 و 91 کلید زد. اما آن زمان کسی به دشمن اعتماد نکرد، به نحوی که در اوج تحریم ها، 1/5 میلیون بشکه نفت می فروختیم و امروز با برجام، چند صد هزار بشکه! 🔹خطا و خسارت بزرگ تیم روحانی این بود که برجام را معاهده صلح انگاشتند یا وانمود کردند و حال آن که دولت وقت آمریکا در حال کانالیزه و محدود کردن درآمدها و صادرات و واردات ایران بود. 🔹در همین دوره که آقای روحانی خیال می کرد دوره ماه عسل با اوباماست، دولت و کنگره آمریکا مشترکا تحریم های ویزایی علیه طرف های همکاری با ایران و همچنین تحریم های موسوم به کاتسا و آیسا را تدارک کردند. "شیوه چشمش فریب جنگ داشت/ خود غلط کردیم و صلح انگاشتیم". 🔹چهار سال خوابزدگی دولت در اثر برخی مشورت های مسموم و هیجان و لجاجت شخص آقای روحانی، به علاوه همکاری های خسارتبار با FATF، موجب شد منابع درآمدی ما محدود شود و طرف های همکاری ما شناسایی و تحت فشار قرار بگیرند. 🔹کار به جایی رسید که بسیاری از شرکای غیر غربی، شاکی شده و از همکاری ها کاستند. به واسطه رفتارهای خودتحریمی، راه های دور زدن تحریم ها بسته شد، ضمن این که حمایت از تولید داخلی به حداقل رسید و واردات بی رویه و قاچاق، موجب نحیف شدن تولید داخلی شد. 🔹امیر مومنان (ع) فرمود "انّ اخ الحرب الارق و من نام لم ینم عنه. مرد جنگی بیدار است و اگر خوابید، دشمن او به خواب نمی رود". امام همچنین به مالک اشتر ‌فرمود:«مطلقا از دشمنت پس از صلح برحذر باش، چرا که بسا دشمن نزدیک می‌شود تا غافلگیر سازد. بنابراین احتیاط را به کار بگیر و در این مورد حسن ظن و خوش بینی را متهم کن» @doctor_ebrahim_kheradkish
💢 #مهم_ترین هدف دشمن در جنگ نرم گرفتن امید و اعتماد به نفس ملت ایران است. #امام_خامنه_ای @doctor_ebrahim_kheradkish
ترمز... صدای جيغ لاستيكها بلند می شوند،... صدای فرياد يا حسين عليه السلام حاج مهيار و.... برخورد شديد دو وسيله، گرد و خاك بلند می شود. در شهر غربت و تنها، نه مادری بر سر، نه خواهر و نه شيون كننده‌ای بر بالين. مردم می آيند. حاج مهيار با صورت خونين و با لب تشنه حلقومش دريده شده و مهدی در حال دست و پا زدن است. مردم می گويند پدر و بزرگتر آنها در دم تمام كرده و آنها را به بيمارستان انتقال می دهند. همسرش می گفت: از يك ماه قبل از اين حادثه حاجی در يك انديشه ژرف فرو رفته بود و ملول بود. صاحب عزا آقا حضرت حجت بن الحسن(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است و شايد در آخرين لحظه حضرت سر حاج مهيار را به دامن گرفته باشد. (والله العالم) علامه مجلسی احاديث متعددی نقل می كند كه هنگام قبض روح شيعه، تمامی چهارده معصوم (عليهم السلام) حضور پيدا خواهند نمود. حاجی جان! زيارت قبول، هنيئاً لك . از ابتدای ورود به بيمارستان خدای تعالی فردی را موكل می كند كه به امور اين مسافران نافرجام رسيدگی كند. آن فرد ناشناس تمامی عواقب و تبعات بستری شدن اينان را می پذيرد، حتی خودش را از اقوام مصدومان معرفی مي كند و وقتی به او می گويند شايد چندصدهزار تومان هزينه داشته باشد می گويد همه را می پردازم و تا آخر چون پروانه دور آنها می گردد. وقتی از او سؤال می شود چه چيز سبب شد كه بدون شناختن اينها به كمكشان بيايی؟ می گويد: وقتی حاج مهيار را ديدم و آن چهره نورانی وی را، فهميدم بايد انسان بزرگواری باشد و احساس نمودم ساليان متوالی است كه او را می شناسم و از پدر و مادر بيمار خويش غافل شدم و به احوال اينها رسيدگی نمودم. از تبريز، توسط شماره تلفنهای موجود تماس می گيرند و به خانواده خبر ناگوار و تلخ را اعلام می نمايند و می گويند سريعاً بياييد. برای يك برادر چقدر فراق و جدايی از برادرش سخت و جانفرساست. صبح زود تلفن خانه به صدا درمی آيد: سلام فلانی، حالت خوبه؟ حاج مهيار تصادف كرده (چقدر مؤلف خوابهای پريشان و درهم ديده بود). - داداش شهريار تو را به جان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم قسم می دهم، چه شده؟ - می گويند حاج مهيار در دم تمام نموده. (همراه با صدای گريه بلند) يا للرجال لفجعة جذمت يدی و وددت لو ذهبت علي برأسي وای من، دنيا جلوی چشمانم تيره و تار شد. فرياد بلندی از روی درد زدم و سر خويش را به ديوار كوفتم. حاج مهيار، پرواز تو زود بود اما (الحمد لله علي كل حال). كنون صبر بايد بر اين داغها كه پر گل شود باغها، لاله‌ها آلبوم كجاست؟ تند تند آلبوم را ورق می زنم عكس حاجی گم شده، به سان خودش. ... يافتم، چهره حاجی هويدا می شود، وای برادرم، الآن انكسر ظهري . آلبوم را از دستم می قاپند، تا بيشتر نبينمش. گويی از صحبت ما نيك به تنگ آمده بود بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت عصر 18 تير با يك دنيا غم و اندوه كه سينه‌ام را تنگ كرده بود به انزلی رسيدم، بيچاره مادرم ناله‌های جانگداز می زد. «مايار تی داغ مر خيلی مشكل زای مر پير بسوز بكودی زای می جوان زای، می خوشكل زای...» (مهيار، فرزندم داغت برايم خيلی مشكل است در سن كهولت مرا سوزاندی فرزند جوانم، فرزند زيبايم...) خبر ارتحال غريبانه حاجی در انزلی منتشر می شود. همه سر در گريبان فرو برده‌اند و زانوی غم بغل كرده‌اند و می گريند. ياران چه غريبانـه رفتند از اين خانه هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه آن شب، به نيابت از او ، از خواب برخاستم و به تهجد مشغول شدم و ثوابش را به روح او اهدا نمودم. .... @doctor_ebrahim_kheradkish
بسم الله الرحمن الرحیم من لم یشکر المنعم من المخلوقین لم یشکرالله عزوجل امام رضا علیه السلام فرمودند کسی که از بندگان منعم خدا تشکر نکند از خدا تشکر نکرده است بدینوسیله از همه دوستان و آشنایان که مکاتبهً و مشافههً با پیام تسلیت و تشریف فرمایی و اهدای دسته گل در ماتم هجرت همیشگی داماد عزیزم زنده یاد عباس زمان ما را قرین مرحمت خویش فرمودند و باعث تسلی دل دودمان معزی شدند نهایت تقدیر و تشکر خویش را ابراز نموده از پیشگاه حضرت حق علو درجات امواتشان و سلامتی و حفظ احیائشان را عاجزانه مسئلت دارم الاحقر ابراهیم خردکیش