eitaa logo
‹ مـیثـٰاق ›
403 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
470 فایل
﷽ میثاق؟ عَه‍د و پیمٰان . و ما ؟ متعهدانی عهدشکن به حضرت‌ولی‌عصر‹عج› . ای باد،بر آن‌ یار سفر کرده‌ بفرما . . باز آی،که‌ درمانده‌ی‌ درمان‌ تو هستیم (: . من؟ @Sandis_Khor_64 ناشناس؟ https://daigo.ir/secret/265230513
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌸 چجوری تو مهمونی های دوستانه و تولدها بدرخشیم🍓🌈 -سعی کنیم از شلوار لی جذب استفاده کنیم!👖🍉 -موهای کوتاه لخت/موهای بلند رو افریقایی ببافیم💇🏼‍❄️ -قبلش حتما حموم رفته باشیم و موهامون خشک باشه🧖🏼‍♀🍎💫 -از عطر chi chi استفاده کنیم 🎍🐾 چون بوی ملایم و دخترونه ای دار 🌻🍀 -آدامس تو دهنمون نباشه 🌱🌸 -از لاک ها صورتی کم رنگ،یاسی،نیلی،فیروزه ای و لاک های کیوت و ملایم استفاده کنیم و لاک های دست و پا یکرنگ باشه🍃💅 -از پابند زنجیری استفاده کنیم و شلوار مون رو قدکنیم🌿🌺 -از بلیز استفاده نکنیم و از تیشرت های دکمه دار یا مجلسی استفاده کنیم 👚🦄 -ارایشی ملایم داشته باشیم و از پی ار سینگ های فیک استفاده کنیم!🍋🦋 ‌ ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ @doghtaraneh88 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌱🌻 داشتن اتاقی کیوت و خاص💕! - اکثرا وقتی در اتاقمون رو باز میکنیم با یه جای شلوغ روبه رو میشیم... لباسامون روی صندلی چروک تخت درست نشده میزی که روش پر وسایله. اولین و مهمترین کار اینه که اتاقمون رو مرتب کنیم. میدونیم که جای لباس تو کمده نه روی صندلی پس بلند شید و جمع جورش کنید 🌴🌹 - حالا یک اتاق مرتب و تمیز دارید که میدونید هرچیزی کجاست. یادتون باشه اتاقتون جاییه که مخصوص خودتونه پس اونو به سبک خودتون درارید. یعنی🌷 دکوراسیون خودتون! شمت باید بگید تختون دم باشه یا نه (احساس راحتی) 🍊🌱 - میتونید به راحتی اتاقتون رو از سادگی در بیارید! حتما نباید دیوار اتاقتون سفید یکدست باشه با یه تخت و کمد و تمام! میتونید از🍓🍃 ریسه ، کوسن های کیوت پوستر ، زیر پایی یا فرش چسبوندن عکس پولاروید به دیوار و غیره هم استفاده کنید 🌸💕 ‌ ┄──══ •❀✿❀• ══──┄ .چنل.کیوتمون🍊⛹‍♀ ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ @doghtaraneh88 ╰━═━⊰🍃🌹🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
•|🐶🌸 🧸🖇 •^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^• ^°^روزی3بار موهای خود را با شانه دندان بزرگ و کوچک شانه کنید🐼🌼 ^°^از شامپو نرم کننده و مخصوص موهای خودتون استفاده کنید👩🏻‍🦱🌴 ^°^بعد از حمام و15دقیقه بعد موهای خود را سشوار کنید🍓🥂 ^°^از تافت... و چیزهایی که برای مو ضرر دارد پرهیز کنید🐣🥀 ^°^سعی کنید در طول روز موهاتون باز باشه تا مو نفس بکشه🍃🌍 ^°^در حمام از شانه ریز استفاده کنید🍭🧘🏻‍♀ ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ @doghtaraneh88 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍊🌈 چطوری صورتمون جوش نزنه؟💆🏻‍♀💕✨ *هر صبح که از خواب بیدار میشید صورتتونو با ژل مخصوص صورت بشورید🌸🍋 *از کرم ضد آفتاب استفاده کنین حتما🌻🍉 *جوشاتونو دستکاری نکنید چون جاشون میمونه🥕🍂 *حتما تو شبانه روز میوه و سبزیجات جزو برنامه غذاییتون باشه🌿🌺 *خوابتون منظم باشه ۸ ساعت خواب مفید.💕🍓 *مواد غذایی چرب مثل مایونز، شکلات و خامه و اینا کمتر میل بفرمایید.🏀🌈 ✤×✤×✤×✤×✤×✤×✤×✤ .🍒 🍫🚛 💞❤️🦄☘ وسایلی‌که‌اتاقمون روگرانج‌میکنه✨🍓 ━━━━━━ • ✿ • ━━━━━━ ریسه🌈💫 آینه قدی💦💕 میز تحریر🍒🏳️‍🌈 دراور خوشگل دخترونه🍋🐭 تخت چوبی🌨🌷 تابلو یا قاب های فانتزی🎋🔗 مجسمه های کوچک🌵🍄 ✤𖧷✤𖧷✤𖧷✤𖧷✤𖧷✤ 🏳‍🌈🍑";☘🌺𖧷 ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~ ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ @doghtaraneh88 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
_🎡✂️🍓_ "دروغ هایی که همه باور کردن"🎣💙 𖧷•═══════════•𖧷 °°دروغ: دندان های سالم و تمیز سفید و براق هستن! حقیقت: رنگ طبیعی دندان ها کمی زرد و مات میباشد:}🌳♥️ 𖧷- - - - - - - -𖧷 °°دروغ: هویج باعث افزایش قدرت بینایی میشه! حقیقت: هویج مانع پیری چشم میشه^^🧺🍒 𖧷- - - - - - - -𖧷 °°دروغ: سرما باعث سرماخوردگی و بیماری میشه! حقیقت: هوای سرد فقط باعث ضعیف شدن ایمنی بدن میشه"]🗞🌸 𖧷- - - - - - - -𖧷 °°دروغ: سلول های مغز بعد از مدتی رشد خود را از دست میدهند! حقیقت: همه سلول ها تا آخر عمر رشد و تغییر پیدا میکنن+.+🚎🔖 𖧷 - -‌ - - -‌ - - -𖧷 °°دروغ: برای بیدار موندن باید قهوه خورد! حقیقت: درواقع چای ۵۰درصد بیشتر از قهوه کافئین دارد'.'🥡🍊 • ════ •『 ♡ 』• ════ ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ @doghtaraneh88 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نام کتاب:دختر شینا درباره ی قدم خیر محمدی کنعان همسر شهید صمد(ستار)ابراهیمی هژیر نویسنده:بهناز ضرابی زاده ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ @doghtaraneh88 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❁﷽❁ پارت اول(فصل اول) دختر شینا⚘⚘🥰 پدرم مریض بود.می گفتند به بیماری خیلی سختی مبتلا شده است. من که به دنیا آمدم،حال خوبِ خوب شد. همه ی فامیل و دوست و آشنا تولد من را باعث سلامتی و بهبودی پدر می دانستند. عمویم به وجد آمده بودو می گفت:《چه بچه ی خوش قدمی!اصلا اسمش را بگذارید،قدم خیر》. آخرین بچه ی پدرو مادرم بودم. قبل از من دوتا دختر و چهارتا پسر به دنیا آمده بودند،که همه یا خیلی بزرگ بودند یا ازدواج کرده و سر خانه و زندگی خودشان بودند. به همین خاطرمن شدم عزیز کرده پدرو مادرم؛ مخصوصا پدرم. مادر یکی از روستا های رزن زندگی میکردیم . زندگی کردن در روستای خوش آب و هواوزیبای قایش برایم لذت بخش بود دور تا دور خانه های روستایی را زمین های کشاورزی بزرگی احاطه کرده بود؛زمین های گندم و جو،و تاکستان های انگور. از صبح تا عصر با دختر های قد و نیم قد همسایه توی کوچه های باریک و خاکی روستا میدویدیم. بی هیچ غصه ای میخندیدیم و بازی میکردیم.عصر ها ،دم غروب با عروسک هایی که خودمان با پارچه و کاموا درست کرده بودیم.می رفتیم روی پشت بام خانه ما.تمام عروسک ها و اسباب بازی هایمان راتوی دامن میریختیم.از روی پله های بلند نردبان بالا میرفتیم و تا شب مینشستیم روی پشت بام و خاله بازی میکردیم💕. منتظر پارت بعدی دختر شینا باشید دوستت تون دارم🥰 ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ @doghtaraneh88 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❁﷽❁ پارت دوم (فصل اول) _شینا⚘⚘🖤 بچه ها دلشان برای اسباب بازی های من غنج می رفت؛اسباب بازی هایی که پدرم از شهر برایم می خرید . می گذاشتم بچه ها هرچقدر دوست دارند با آن بازی کنند. شب،وقتی همه ی ستاره ها آسمان را پر می کردند، بچه ها یکی یکی از روی پشت بام ها می دویدندو به خانه هایشان می رفتند. اما من می نشستم وبا اسباب بازی ها و عروسک هایم بازی میکردم .گاهی که خسته می شدم دراز میکشیدم وبه ستاره ها ی نقره ای که از توی آسمان تاریک به من چشمک می زدند ،نگاه می کردم. وقتی همه جا کاملا تاریک می شد و هوا رو به خنکی می رفت ،مادرم می امد دنبالم. بغلم میکرد.نازو نوازشم میکرد و از پشت بام مرا می آوردپایین شامم را می داد.رختخوابم را می انداخت .دستش را زیر سرم میگذاشت ،برایم لالایی می خواند.آن قدر موهایم را نوازش میکرد تا خوابم میبرد .بعد خودش بلند می شد و می رفت سراغ کار هایش .خمیر را چون میگرفت .آنها را توی سینی میچید تا صبح با انها برای صبحانه نان بپزد. صبح زود با بوی هیزم سوخته و نان تازه از خواب بیدار می شدم نسیم روی صورتم می نشست .می دویدم و صورتم را با آب خنکی که صبح زود مادرم از چاه بیرون کشیده بود می شستم و می رفتم روی پای پدرم می نشستم . همیشه موقع صبحانه جایم روی پای پدر بود . او با مهربانی برایم لقمه میگرفت و توی دهانم میگذاشت و موهایم را می بوسید.😘 منتظر پارت بعدی کتاب دختر شینا باشید🖤🖤 ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ @doghtaraneh88 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❁﷽❁ پارت سوم(فصل اول) دختر شینا⚘⚘⚘🖤 پدرم چوب دار بود.کارش این بود که ماهی یک بار از روستا های اطراف گوسفند می خرید و به تهران وشهرهای اطراف می بردو می فروخت. از این راه در امد خوبی به دست می آورد .در هر معامله یک کامیون گوسفند خرید و فروش می کرد .در سفر ها بود که برایم اسبابا بازی و عروسک های جور واجور میخرید . روز هایی که پدرم برای معامله به سفر می رفت بد ترین روز های عمرم بود.آن قدر گریه می کردم و اشک می ریختم که چشم هایم مثل دو تا کاسه خون می شد .پدرم بغلم می کرد و تند تند می بوسیدم و می گفت:«اگر گریه نکنی و دختر خوبی باشی هر چه بخواهی برایت میخرم . با این وعده و وعید ها ،خام می شدم و به رفتن پدرم رضایت می دادم .تازه آن وقت بود که سفارش هایم شروع می شد و می گفتم:«حاج آقا؛عروسک می خواهم،از آن عروسک هایی که موهای بلند دارد با چشم های آبی از آن هایی که چشم هایش بازو بسته می شود. النگو هم می خواهم . برایم دمپایی انگشتی هم بخر .از آن صندل های پاشنه چوبی که وقتی راه می روم تق تق صدا می دهد. بشقاب و قابلمه اسباب بازی هم می خواهم . پدر مرا بوسید و می گفت:«می خرم ،می خرم. فقط تو دختر خوبی باش و گریه نکن .برای حاج آقایت بخند . حاج آقایت همه چیز برایت می خرد .» منتظر پارت های بعدی دختر شینا باشید 🖤🖤🖤 ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ @doghtaraneh88 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
انگاࢪےاز‌سوےآسماݩ☁️ دࢪخواست‌تماڛ📱بادل‌شماشدھ اسٺ...!🦋 ؏اشقاݩ وقٺ نماز‌اسٺ❤️ اذاݧ مےگویند🌱 الاڹ وقتشہ بشڪنےبُت‌دࢪونٺۅ💪🏻 اذاݩ✨ خوب‌نیس‌بچہ شیعہ موق؏نماز‌سرۺ توگوشــے‌باشہ👩🏻‍💻📲 بہ وقت‌نماز📿 الٺماڛ د؏ا🌻 ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ @doghtaraneh88 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯