انگشت‌های بیشتری می‌خواهم ؛ تا با همه‌ی آنها به تو اشاره کنم ، و فریاد برآورم : این محبوب ِ من است =)!^

#دوخط_منبر 🌱 مےفرمایند: استادم آقاے قاضے را درخواب دیدمـ بہ او گفتم: چہ چیزے حسرت شُما در دنیاست که‍ انجام نداده اید؟! فرمودند: حسرت میخورم چـ ـرا در دنیا فقط روزی یڪبار #زیارت‌_عاشورا مےخواندم! #آیت_الله_بهجت #حدیث_نفس 🍂

بگرد دنبالِ رفیقی كِ دلش گیرِ دنیا نباشه ، بویِ دنیا نده :)

«🕊🤍» - - ‌یہ‌عزیزےمیگفت:⇣🌱 اگہ‌میخوایدمثل‌‌بابڪ‌بمیرید بـاید‌مثل‌بابڪ‌ . . .زنـدگۍڪردھ‌بـاشید( :🖐🏿' - - #شهیدانہ

راوی مادر بزرگوار شهید بابک نوری هِریس💔 روزی که زانوم رو عمل کردم ، ماه رمضون بود . چند روزی بستری بودم. خواهرهام نوبتی کنارم می موندن . وقت اذان که میشد بابک سریع خودش رو میرسوند تا خاله هاش رو برسونه خونه تا وقت افطار پیش شوهر و بچه هاشون باشن . 🙃✨ قبلش کلی اصرار میکرد بره برای خاله هاش چیزی بخره تا افطار کنن . تو اون چند روز ،هروقت اومد بیمارستان ،دستش پر بود :کمپوت می اورد ؛ ابمیوه و بیسکویت میخرید. ☺️ همه سر به سرش می ذاشتن و میگفتن که ( چه خبره ؟! چرا این همه چیز میخری؟ مگه غریبه هستی؟) اون هم می اومد کنار تختم ، دست می کشید به سرم ، و میگفت (مامان، اینجا همه ش دراز کشیده ؛شاید یهو گشنش شد. کم کم میخوره دیگه:)🙃 #بیست_وهفت_روزویک_لبخند🌟🍀 #داداش_بابک #خاطࢪه_داداش_بابک #بابـک_شناسیـ♥️

خــدا برای دل من تــو رو نگه داره ..❤️

#قسمت_ششم #افق چرخ های تخت روی سنگ های سفید بیمارستان به سرعت حرکت می کردند مهتابی سقفی مرتب در حال خاموش روشن شدن بود و فضای راهرو را تاریک روشن می کرد یکی پرستار ها زمانی که محمد رضا در غرق در خون دید با صدای بلند پرستار : ببردیش اتاق عمل دکتر را هم خبر کنید محمد رضا وارد اتاق شد پرستار در معلق آن را بست چشم های من خیره به در ماند اشک روی گونه هایم سرایز شد پاهایم توان راه رفتن نداشتند به گوشه ای رفتم به صورت دو زانو روی پاها نسشتم و سرم را با دو دست گرفتم در فکر فرو رفتم اگر مآموران ساواک سراغ من یا محمد رضا بیایند چه کنم ؟ ماموران حتما بعد از تظاهرات بیمارستان ها را جستو جو می کنند و مجروحان را دستگیر یا شهید می کنند متوجه گذر زمان نشدم که با صدای شخصی سرم را بلند کردم فردی که روبه روی من ایستاده بود در حالی که دستش ا را روی پیشانی اش می کشید شما همراه بیمار هستید ؟ بلند شدم سری تکان دادم حالش چطور است ؟ خون زیادی ازش رفته باید منتظر بمانیم دکتر در حالی که از من دور می شد از انقالبی ها هستند ؟ تمام تنم یخ کرد فقط گفتم در درگیری تیر خورد نویسنده :تمنا 🌺 کپی در صورتی با نویسنده صحبت شود 🌿

روز #دختر نزدیکه و دوست داشتم یه هدیه جذاب برای #دخترم بخرم 😍 کلی #بازار و زیرو رو کردمو چیزی که هم جذاب باشه و هم قیمتش مناسب پیدا نکردم😢 تااینکه امروز با یه #کانالی آشنا شدم که یه عالمه ریسه های #خوشگل #جذاب و #قیمت مناسب دارن که با هر توان مالی میتونی دل فرشته ی خونتو شاد کنی🥰🤗 فقط خاص پسندان بیان لطفا 👇😍 💝💝💝💝💝💝💝💝💝 https://eitaa.com/joinchat/3317039409Cad9bfd2393💝💝 شروع قیمت از ۳۵ تومن😳

🔴سلام دوستان من از زندگیم کاملا ناامید شده بودم تا اینکه یکی از دوستام این کانال رو بهم‌معرفی‌کرد و من از مدیر این کانال خیلی خیلی متشکرم🌸☘ ✨من متوجه نبودم که پیدا کردن رسالت زندگی، چقدر ارزشمنده، تا اینکه به لطف این کانال خیلی چیزا رو فهمیدم .... 🔸#رسالت‌شخصی 🔸#هدفگذاری 🔸#برنامه‌ریزی 🔸#مدیریت‌زمان 🔸#رفع‌اهمالکاری 🔸#تنظیم‌هیجان 🔸#وکلی_دوره_باحال_دیگه.... اگر شما هم می خواهید تو زندگی موفق باشید عضو کانال ما بشید☘🌸👇 فقط کافیه کلیک کنی پشیمون نمیشی... https://eitaa.com/joinchat/2223046740C4e2fb8efd4