عاشقی را به وجد می آری، یوسفانه تبسمی داری
به کدامین ملیح رفتی که، چهره ای سبز و گندمی داری؟
وصف آیینه کار شاعر نیست، از لب خود شنیدنی هستی
کاش می شد خودت بگویی که از خودت چه تجسمی داری
مرهم و زخم در نگاه شماست، حلقه ی اتحاد خوف و رجاست
بر سر مهربانی چشمت، مژه هایی تهاجمی داری
با یقین می رسم به این معنی، چارده نور واحدی، یعنی؛
عشق از هر نظر خودت هستی با خودت چه تفاهمی داری
کفر را جذبه های لبخندت، چاره ای نیست جز مسلمانی
خنده کن یا مکارم الاخلاق معجزات تبسمی داری
#امام_جواد_جان♥️
#سید_حمید_رضا_برقعی
@dokhtar_asemooni313
هدایت شده از دختر آسـمانـی
هدایت شده از دختر آسـمانـی
هدایت شده از دختر آسـمانـی
عاشقی را به وجد می آری، یوسفانه تبسمی داری
به کدامین ملیح رفتی که، چهره ای سبز و گندمی داری؟
وصف آیینه کار شاعر نیست، از لب خود شنیدنی هستی
کاش می شد خودت بگویی که از خودت چه تجسمی داری
مرهم و زخم در نگاه شماست، حلقه ی اتحاد خوف و رجاست
بر سر مهربانی چشمت، مژه هایی تهاجمی داری
با یقین می رسم به این معنی، چارده نور واحدی، یعنی؛
عشق از هر نظر خودت هستی با خودت چه تفاهمی داری
کفر را جذبه های لبخندت، چاره ای نیست جز مسلمانی
خنده کن یا مکارم الاخلاق معجزات تبسمی داری
#امام_جواد_جان♥️
#سید_حمید_رضا_برقعی
@dokhtar_asemooni313