#شنبه_ارام 😄 #طوفان_الاقصی

بی خبر بودم سرم توی کلاس های مجازی بود و در ایتا نچرخیده بودم. یکی از دوستان گفت برای فلسطین شعربداهه بنویسیم. گفتم چه خبر است؟ و بدون اینکه منتظر پاسخش باشم پریدم توی کانال های خبری و تند تند تیترها را بالا پایین کردم. تپش قلب گرفتم. داشتم بال در می آوردم. یک تصویر از اسارت یک سرباز اسراییلی دیدم. رزمنده فلسطینی گردنش را به تحقیر گرفته بود و میکشاندش. هرچه نگاهش میکردم سیر نمیشدم.چشم هایم آنقدر برای دیدن تصاویر ولع داشت که نمیدانستم کدام را نگاه کنم. آسمان موشک باران را یا ذلت اسراییلی ها را در فرار و اسارت. آن تصویر را گذاشتم بک گراند. زهرا اینجور خوشحالی های عجیب غریب مرا میشناسد.که یکجا کل خوشحالی مینشیند توی چشم هام و لبخند کشیده ای میفتد روی صورتم که نمیتوانم جمعش کنم. گفت مامان چی شده؟ گفتم آدم خوبا به آدم بدا حمله کردن. دیدی تو راهپیمایی میگیم مرگ بر اسراییل؟ حالا ادم خوبا اسراییلیا رو زدن. زهرا کلا نمیتواند جنگ را خوب ببیند. کودک است و دل کوچک.سعی کردم بهش بفهمانم خوشحالیم. زنگ زدم به این و آن که اخبار ساعت 2 را ببینند. ولی انگار همه از کله صبح باخبر بودند جز من. اخبار را که دیدم مدام الحمدلله میگفتم. بعد از اخبار درجا کل برنامه روز را عوض کردیم. همسرم که آمد گفتم غروب با جعبه شیرینی می‌رویم سر صفاییه. هرکس گفت چه خبر است تعریف میکنیم که سنگ های انتفاضه شده 5000 موشک بر سر اسرائیل. شوهرم بلند نظر تر بود. زنگ زد به بر و بچه های هییت و برنامه جشن شهر را راه انداختند. پوستر را طرح زد و فرستاد و نشر دادیم. غروب با عجله رفتیم میدان سلام جمکران. مردم زودتر آمده بودند. هرکس یک زیر انداز از ماشینش درآورد. ماشین هارا طوری چیدند که برای نماز گزاران حفاظ شود. همه راهنمای ماشین ها را روشن کردند. پرچم هارا روی ماشین ها بلند کردند. معلوم شد اینجا خبریست. یک روحانی پیدا کردند. همسرم رفت و کلی سنگ جمع کرد برای نماز. نماز جماعت برگزار شد. خیبر خیبر یا صهیون رسولی را با ضبط ماشین پلی کردم. صدایش در نمیامد. همیشه آرزو داشتم ماشین را باند ببندیم تا بتوانیم شادی توی دلمان را داد بزنیم. ماشین های دیگر ولی بسته بودند.صوت های حماسی پخش کردند. کم کم جو شادی نمایان شد و مردم از دور و نزدیک رسیدند. راه افتادیم چند دور، دور میدان سلام زدیم و یک باند بلند گو هم در خیابان بستند و وفضا حماسی تر شد. شلوغ که شد با ماشین راهنمایی رانندگی جلو افتادیم و کاروان ماشین ها راهی شدند. ماشین صدا و سیما آمد و در حال حرکت فیلمبرداری کردند و شبکه قم پخش زنده گذاشت. پلیس همه جوره پایه بود و حتی مسیر را به اختیار گذاشت. اولین بار بود صورت ماموران نیروی انتظامی را انقدر بشاش میدیدم. کاروان جشن حسابی جان گرفته بود. موتور و ماشین. کوچک و بزرگ. زن و بچه. کلی پرچم حزب الله و فلسطین و ایران. یاحسین و یا علی ابن ابیطالب. در خیابان های میان شهر که افتادیم یک خانم داد زد الان که زن زندگی آزادیه! و قهقهه زد. اصلا نمیدانست داستان چیست. یک موتوری پرسید پررسپولیس گل زده؟ گفتیم غزه گل زده. چند تا دری وری گفت که یعنی اجاره زیاد است.تا من پول ندارم بقیه دنیا به درک. که خب! نمیدانست اگر این روحیه مقاومت نبود الان غیر مال، جان و ناموس هم نداشت. یک موتوری دیگر پرسید اقا چه خبر شده؟ فوتباله؟ گفتیم اسراییل را زدند. خوشحال شد و شروع کرد بلند بلند مرگ بر آمریکا گفتن و بوق زدن. خیلی ها هم خبر داشتند. اکثر شهر... سرعت گرفتیم، جلوتراز کاروان رفتیم و سر دور برگردان ایستادیم تا مسیر را تغییر دهیم. پیاده شدم و پرچم را بالا گرفتم و تکان دادم. ماشین کامیون رد شد و پرچم قدس را که دید شروع کرد بوق عروسی زدن. مردم رد میشدند و با نشان دادن علامت پیروزی و بوق شادی همدلی میکردند. کاروان رسید و دور زد و پریدیم توی ماشین. خوشحال بودم. نه ازین خوشحالی های عادی. واقعا خوشحال بودم. سلول به سلولم خوشحال بود. نفسم با خوشحالی بالا می آمد و و رها میشد. گاهی فکر میکنم چه چیز برای خودم بخرم یا چکار کنم که خوشحال شوم. ولی میبینم هیچ چیز برایم شادی آور نیست. اما آن لحظه در حد بال در آوردن خوشحال بودم. خوشحالی ای که هیجان نبود. حقیقت بود. عشق بود. خوشحالی برخاسته از دین و فطرت بود. با خودم گفتم الهی همسرم رزمنده ی همین جنگ باشد و کارشان را تمام کنند.... ما این جشن گرفتن هارا تمرین میکنیم تا جشن نهایی. تا جشن پیروزی تا جشن انتقام تا جشن ظهور... ✍ ر.ابوترابی 📝 متن ۰۶_۰۳ #خط_روایت #روایت_مردمی #طوفان_الاقصی @khatterevayat

سخنان بسیار مهم و طوفانی حاج آقا #محسن_عباسی_ولدی دربارۀ عملیات #طوفان_الاقصی به نظرم گوش دادن به این فایل رو به فردا واگذار نکنید. همین امروز گوش کنید. با انتشار این فایل در روشنگری مردم عزیزمون سهیم باشید. @abbasivaladi

📣 پیشنهاد «علی علیزاده» در این ایام به شما ⭕️ چرا باید سمت فلسطین ایستاد؟! / مستندی که برای آگاهی از مسائل اخیر اسرائیل و فلسطین حتما باید ببینید. ۴۰ سال پیش در «صبرا و شتیلا»، اردوگاه فلسطینی‌ها در لبنان، جنایتی رخ داد که دنیا را شوکه کرد! 🎥 برای تماشای مستند سینمایی #وداع_با_اسلحه به سایت عماریار مراجعه فرمایید🔻 🌐 B2n.ir/vdba #حقیقت_اسراییل #طوفان_الاقصی ✅ در #عماریار با خانواده فیلم ببینید 🆔 @AmmarYar_IR

▪️حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: برای نجات مردم فلسطین قرائت ختم "اَمَّن یُجیب" موثر است چون این‌ها خیلی مضطر هستند... #غزه #فلسطین #طوفان_الاقصی 👈🏻 نشر حداکثری، به منظور کمک به مردم مظلوم فلسطین... ▪️ @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌