eitaa logo
دخترانِ ماه
302 دنبال‌کننده
224 عکس
102 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین: @Kazemii65 @Ansari_nia 🌺ادبستان صدرا، محفلی برای تربیت شخصیت‌های قدرتمند ما دخترا‌ن‌ماه،شاخه‌ای از تنه‌ی قدرتمند‌ مجموعه‌ی ادبستان صدرا هستیم😍 اینجاییم تا در کنار هم لحظات جذاب وپرماجرایی رو سپری کنیم🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد.....💐 با من بیا😉...
3.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همون اول ،یه کم از حال و هوای بدو ورودمون به هیأت نوشتیم 🔸خسته بودا اما هیأت رو از دست نداده بود👏👏😁
شکلک تُ چیه😜؟!! صورتکای خوشگل و بامزه‌‌ای که روی میز‌ا چیده شده بودن تا حال و هوامونو رو موقع ورود ثبت کنیم 😍😮🙄😵‍💫🥰🤩 خادم مهربونی که‌ کنار میزها ایستاده بود برامون توضیحاتو میداد و.. جلوی هر شکلک جذابی که به حسمون نزدیک‌تر بود، حسمونو✍😍 بنظرتون کدوم شکلک بیشتر ازبقیه روش نوشته شده بود؟؟؟🤔 🤤
💎 با نوشیدن چای در استکان‌های مزین به نام حضرت ماه، رسما وارد بهشت شدیم . . . . . 🪴🪴یه گلدون چشم‌نواز با گلای نرگس خوشبو و خوشگل بهشتو تکمیل می‌کرد و چشامونو قلبی قلبی 😍😍 ادامه داره....
💎و بالاخــــرههههه.....😍 نشسته بودیم ومنتظر شروع هیات که یه خادم مهربونی اومد و گفت دلمون میخواد تو بسته بندی بهشون کمک کنیم؟ما هم از خدا خواسته رفتیم کنار سفره ی حضرت نشستیم. واووووو 🤩🤩چه رنگی پنگی😋 خوراکی‌ها رو راهیِ قیفای خوجل موجل کردیمو با یه‌ روبان خوشرنگ اونا رو پاپیون زدیم و بردیم‌ برای پذیرایی از خودمون و بقیه🤩😋🎀 . . . .
❤️❤️بهترین بابایــــ دنیا❤️❤️ اون گوشه‌موشه‌ها یه بنر‌ گل‌گلی بود، با کاغذای رنگی، که حسابی حس‌ کنجکاوی ما رو‌ قلقلک میداد...!!🙈🤨 بنری که خیلی دلمون میخواست بدونیم تو کاغذا چی نوشته شده 😁😅 تصمیم‌ گرفتیم‌ بریم جلوتر وکشفش‌ کنیم...😌 روی کاغذا جمله های قشنگی نوشته شده بود🥺 بعضیاش انگار دقیقااا داشت درمورد بابای ما صحبت میکرد...بابای من ،بابای دوستم ،بابای دوستِ دوستم..!!! یه عالمه ماژیک رنگی اون‌جا بود..👀🖍 تصمیم گرفتیم یه یادگاری روی بنر بنویسیم ... یه جمله عینِ یکی از همونایی‌که اون بالا بود 😍 جمله‌هایی برای‌باباهای مهربونمون👨🫀 وبعد میدونیدچیشد⁉️👇 . . . . . ادامه داره...
جشن،به اوج خودش رسیده بود...🎊 مولودی شروع شد و لحظه به لحظه شور وشوقمون رو بالاتر وبالاتر برد..🥳✈️ صدای‌ِ شادی و دست وکِل و جیغ‌ و هورااا کل‌ حسینیه‌ رو گرفته بود ...😍 دلامون پر از نور شده بود ،نورِ جشن تولد بهترین بابا..🥺❤️🤩 +حسابی‌کیفمون کوک شده بود 😜🥳 حیف و صد حیف که نمیشه همه ی لحظات فوق شاد و توپ دخترونه رو بهتون نشون بدیم...🥰 ادامه داره...
وامااا نوبت میرسه به شگفتانه دختران ماه 🙈😍 . . . . درست‌بالای‌سرمون یه ابر بزرگ بود‼️ یه ابر پراز بادکنای خوشرنگ 🎈😃 بعد از مولودی همون موقع که دیگه فکر می‌کردیم آخرای جشنمونه... یهو دیدیم چند نفری در حال کشیدن ابر به پایین هستن ما هم با پرش وجهش کمکشون کردیم تا ابرو کندیم و بادکنک ها پخش زمین و زمان شدن😍😍 وقتش بود که با چنگ و دندون بترکونیمشون😁💣 عه عه.. تموم شد؟!نه توی بعضی بادکنکا تکه‌های پازل بود🤩 پهن زمین شدیم و اینقدر توی سرو کله‌ی خودمون و همدیگه زدیم تاتکه‌های پازلو روی بوم چسبوندیم💪 واااااو پازل چی بود⁉️⁉️ 👇👇👇👇