eitaa logo
[بـــا‌ولایــت‌تــاشهــادت]
1.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
12 فایل
﷽ حال‌و‌هواۍ‌هیئت‌تـان‌خوش‌تراز‌بھشت🍀 گروه فرهنگی‌دختران‌حاج‌قاسم🧕✌️ ازسال۱۳۹۸زیرسایه‌امام‌زمان‌عج‌ بامجوزرسمی‌سازمان‌تبلیغات 📲اگر کاری بود: @Dararezoyshahadt 📲تبادل : @hxxxhxm 🍃شهرستان گناباد،کوچه باولایت تاشهادت🍃 با پلاک: @dokhtaran_hajghasem_313
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام شهید عزیز، سلام سرباز باوفای فرمانده... نامه که به آخر رسید آن را کنار مزار شهید گذاشته و از جا بلند شدیم. در همین حین آقایی وارد مقبره شد، با خودم گفتم : حتما بنده خدا آمده تا قبل از بسته شدن در فاتحه ای برای سه شهید عزیز بخواند. اما... همین که نایلون پراز شکلات را روی مزار شهدا خالی کرد، بنا گذاشت به گله که پسرم! چرا دیگر به ما سر نمیزنی😭 گفت و گفت و گفت و ما سرتا پا گوش شده بودیم به نجواهای عاشقانه پدر « فدای بدن پاره پاره ات بشم بابا فدای سر پریده ات بشم بابا فدای... چی بگم جواب بچه سه سالتو که سراغ بابا میگیره... و بعد رو به ما ادامه داد : تیکه های بدناشون یه جوری قاتی شده بود که برای تشخیصشون ناچار آزمایش دی ان ای دادن... از صحبت هایشان متوجه شدیم مادر شهید هم هستند. رزق شده بود آنهم از نوع مِن حَیثُ لَا یَحتَسِبَ اش. و نشستیم پای صحبت های خانواده شهید عزیز شهید شهروز مظفری نیا سرتیم محافظ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
دوست‌شهید‌نوری‌میگفت: بهش‌گفتم:بابک‌من‌به‌خاطرخانوادم‌ نمیتونم‌بیام‌دفاع‌از‌حرم.. گفت:توی‌کربلاهم‌دقیقا‌همین بحث‌بود،یکی‌گفت‌خانوادم یکی‌گفت‌کارم،یکی‌گفت‌زندگیم.. اینطوری‌شدکه‌امام‌حسین(ع) تنها موند..!و‌من‌واقعا جوابی‌نداشتم‌برای‌حرفش❤️❤️❤️❤️
خواهرانم! زهرا گونه زندگی کنید. برداشت من از زندگی، از آنچه خواندم و لمس کردم خلاصه اش این است که: تنها راه سعادت، رسیدن به کمال بندگی خداست. بندگیِ او در اطاعت از اوامرش و ترک نواهی او می باشد... ♥️•••|↫ ♥️•••|↫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اشک‌های مادر شهید آمر به معروف سبزوار/ پسرم چاقو خورده بود اما باز از دختر مردم دفاع می‌کرد 🔸 ۸ اردیبهشت زمانی‌که می‌خواست مانع مزاحمت اراذل و اوباش برای ۲ دختر سبزواری بشود براثر ضربات متعدد چاقو به رسید. ♥️•••|↫ ♥️•••|↫
٢٨ مرداد ۵٩ : صدیقه، خسته از مداوای مجروحین و پابه پای پاسداران دویدن، با دوستانش نشسته بود. بعد از سحری مختصری که خورده بود تا زمان افطار، سخت مشغول به کار بود. دختر دیگری (از نفوذی های ضد انقلاب) وارد شد؛ چند دقیقه ای بیشتر نشد که به بهانه ای اسلحهٔ صدیقه را برداشت و مستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد. صدیقه هجده ساله، سه ساعت بیشتر زنده نماند.... ساعاتی پس از شهادت صدیقه، محمود با چهره ای غمگین به جمع سپاهیان آمد، خبر شهادت اورا که اعلام کرد گفت : "بچه ها من هم دیگر عمری نخواهم داشت. شاید خواست خدا بود که عقد ما در دنیای دیگری بسته شود...." و حدود دو ماه بعد، ١۴ مهر ۵٩ نیز به شهادت رسید تا همانطور که خود گفته بود " عقدشان در دنیایی دیگر و در آسمان ها بسته شود." 🌹
تیم حفاظتی حاج قاسم که همراه ایشان به شهادت رسیدند🌱 🌹شهید حسین پور جعفری(دستیار ویژه حاج قاسم) : دختر شهید ، از صفات مختلف پدرش که به طنز و جدی میان دوستانش مصطلح بود تعریف می کند: «مخزن الاسرار حاج قاسم»، «جعبه سیاه حاج قاسم»، «یار همیشگی» و ... اما او معتقد است حاج قاسم، بابا حسینش را برادر می‌دانست و همیشه می‌گفت: «حسین مثل پروانه دور من می‌چرخد.» از شهید پورجعفری دو دختر و دو پسر به‌یادگار مانده است. 🌹شهید شهروز مظفری نیا(سرتیم محافظت سردار : پسرش سه ماه و ۱۸ روز پس از شهادت پدرش در سال ۹۹ قدم به دنیا گذاشت. علیرضا که حالا مادرش می‌گوید می‌تواند معنا و مفهوم پدر را در یک جمله برایش خلاصه کند: پدرت قهرمان بود. از شهید سه فرزند دو دختر و یک پسر به یادگار مانده است. 🌹شهید هادی طارمی : همسر شهید هادی طارمی می گوید: ۸، ۹ سالی بود که همراه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود و به این موضوع افتخار می‌کرد. اگر چه چیزی از ماموریتهایش به ما نمی‌گفت اما پیدا بود با اشتیاق در ماموریتها حاضر می‌شد. هادی بچه هیاتی بود هر سال عزاداری ایام فاطمیه از خانه او شروع می‌شد. برای مراسم فاطمیه امسال هم، همه را به خانه‌اش دعوت کرده بود. هادی معتقد بود همه اتفاقهایی که رخ می‌دهد از جانب خداست. او می‌گفت: اگر ما توانستیم داعش را در سوریه و عراق به زانو درآوریم خواست خدا بود. 🌹شهید وحید زمانی‌نیا : تازه‌داماد بود و با ۲۷ سال سن، چهار سال در دفاع از حرم شرکت کرد و دو سال هم در معیت حاج قاسم حضور داشت. عاقبت در معیت سردار بود که همراه او پرکشید و آسمانی شد. شهید زمانی‌نیا در زمان جاری شدن خطبه عقد، چون شنیده بود دعا در آن لحظه به استجابت می‌رسد، برای شهادتش دعا کرده بود.
تولدش بود که دختر عمه اش اسباب بازی هدیه آورد، پرسید : از این هدیه راضی نیستی؟ گفت : بله، دوستش دارم اما اگر برایم کتاب هدیه می آوردید خوشحال تر میشدم.📚 به قدری با کتاب انس داشت که اگر خواهرهایش تماس می گرفتند و مسئله ای از او می پرسیدند، نشانی دقیق می داد و می‌گفت : برو سراغ قفسه کتابم، در فلان طبقه، فلان کتاب، فلان صفحه جواب سوالت را پیدا می کنی.🔍 زبان های عربی، انگلیسی و فرانسوی را نیز به طور کامل می‌دانست. می رفت زندان اوین، به بچه های فرقان آموزش های دینی می داد، بعد ها خیلی از همان بچه های گروه فرقان به جبهه رفتند و شهید شدند.🌹 در سن ٢۶ سالگی با رای مردم، به مجلس شورای اسلامی راه یافت و در سن ٢٧ سالگی توسط دشمنان انقلاب ترور شد.
🌹وصیت نامه شهید نخبه، مهندس مصطفی ابراهیمی مجد : بسم الله الرحمن الرحیم. استغفرالله. من مصطفی ابراهیمی مجد،دعای فوق را که در زیارت حضرت صاحب الامر آمده تا به انتها جزو اعتقاد خود دانسته و این زیارت را به این جهت بیشتر متذکر شدم چون در انتهای دعا امام عصر (عج) را شاهد و گواه بر شهادتین خود می گیرم و از شما می خواهم که دعای فوق را خوانده و در آنجا من شهادتین را به طور کامل پذیرفته ام و علت ذکر نکردن فقط به خاطر طولانی شدن وصیت نامه است. اُشهِدُکَ یا مَولای أنّی اَشهَدُ أن لا إلهَ إلاّ الله وَحدَهُ لا شَریکَ لَهَ وَ اَشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه لا حَبیبَ إلاّ هُوَ وَ أهلُه وَ اُشهِدُکَ یا مَولای اَنَّ علیّاً أمیرَ‌المُؤمِنینَ حُجَّتُه وَ الْحَسَن حُجَّتُه وَ الْحُسینَ حُجَّتُه وَ عَلیَّ بنَ الْحُسینِ حُجَّتُه وَ مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه وَ جَعفَر بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُه وَ موسَی بنَ جَعفَرٍ حُجَّتُه وَ عَلیَّ بنَ موسی حُجَّتُه وَ مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه وَ اَشهَدُ اَنَّکَ حُجَّةُ الله  أنتُم الاوَّلُ وَ الاخِِر... الی آخر... و سپس سلام بر نائب الامام الخمینی بزرگ و سلام بر شما همه بندگان پاکباز خدا و سلام بر شما شهیدان راستین اسلام. برادران و خواهران در این زمان،رحمت خدا به تمامی بر ما نازل گشته و در این روزها خداوند بزرگترین لطف را بر ملت ما کرده است و اسباب لقاء خود را برای ما فراهم ساخته است.مبادا که غافل باشید. خدایا تو را شکر می کنم که عشق حضرت مهدی (عج) را در دل من جای دادی و خدایا تو را شکر می کنم که مرا به زیور ایمان آراستی و قبل از هر چیز لازم است از آنان که واسطه کسب معارف الهی من بوده اند از خدا برای این بزرگواران طلب اجر و علو مقام کنم و اینان بودند که قلب مرا روشن ساختند تا توانستم کلام پاک و گوهر بار امام امت ،خمینی بزرگ را با تمام وجود دریابم که چه بسا دیگران را در درک کلام او عاجز می دانم خدایا این بزرگوار را برای مردم شیعه نگهدار باش. بگذارید بعد از مرگم بدانند که همانطور که اساتید بزرگمان می گفتند:نوکر محال است صاحبش را نبیند من نیز صاحبم را،محبوبم را دیدار کردم اما افسوس که تا این لحظه که این وصیت را می نویسم دیدار مجدد او نصیبم نگشت. بدانید که امام زمانمان حی و حاضر است و او پشتیبان همه شیعیان می باشد از یاد او غافل نگردید دیگر در این مورد گریه مجالم نمی دهد بیشتر بنویسم و تا این زمان دیدار او را برای هیچ کس نگفته ام مبادا که ریا شود و فقط که دیگر می گویم که از آن دیدار به بعد چون دیگر تا این لحظه او را ندیده ام تمام جگرم سوخته است،و اکنون به جبهه می روم تا پیروزی اسلام را نزدیک سازم و راه را جهت ظهور آن حضرتش باز سازم و امیدوارم که حکومت آن حضرت را در زمان حیاتم ببینم و ان حال بینی و بینه الموت و خدایا اگر مرگ بین من و او حائل شد مرا از قبر خارج ساز هنگامیکه ظهور آن حضرت انجام گرفت در حالیکه کفن بر تن دارم و دعا را در ابتدا نوشته ام. باری برادران می روم برای پیروزی و اگر در این راه شهادت بال هایش را گشود و مرا همراه خود به پرواز در آورد چه خوب و نیکوست. و مادر با تو می گویم مادر:از اینکه فرزندی را به پیشگاه خدا تقدیم داشتی رنجور و غمین مباش بلکه شاد و سراپا سرور باش مادر تو بر گردن من حق هایی داشتی و نیز تو پدر متأسفم از اینکه حقوق شما را آن چنانکه خدا بر من قرار داده بود نتوانستم انجام دهم مرا ببخشید و از خدا بر من طلب عفو کنید و نیز بخواهید که هر کس که بر گردن من حقی داشته که نتوانستم ادا کنم مرا ببخشد و اما مادر بر گردن تو حقی را می گذارم و آن این است که اگر من شهید شدم که خود را لایق شهادت نمی دانم بلکه باید بگویم مرگ یا اجلی به سراغ من آمد مادر چون تو روزی آرزو داشتی که من ازدواج کنم و امر خدایی را انجام دهم ولی تا کنون اینطور نشده بعد از مرگم به جای آنکه گریه و زاری کنی کارت عروسی تهیه کن در یک طرف اسم و در یک طرف دیگر نام شهادت را بنویس و مانند دیگر کارتهای عروسی و کاملاً شبیه به آنها با کلمات سرور و شادی زینت بده و برای آشنایان و دوستان بفرست و آنها در جشن این موهبت الهی که نصیب من و تو شده دعوت کن و با شیرینی و شربت از آنها پذیرایی کن. مادر اشک را بر چشم تو هیچ کس نباید ببیند زیرا هر قطره اشک ما چون دشمن اسلام را شادان می کند پس گریستن در این مورد امری است ناشایست. مادرم از اینکه شیر پاکت را حلالم کردی متشکرم و از اینکه چنین فرزندی داشتی سر افراز باش و لباس سرور به تن کن. شما برادران و خواهرانم:فرزندانتان را به عشق مهدی (عج) آشنا سازید و آنان را برای جهاد در راه آن حضرت همیشه آماده نگهدارید. والسلام...
☘ شما ای دوستان و ای همسنگران! خود را آماده کنید برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)... ☘ شما ای ملت قهرمان ایران! پروردگار شما را انتخاب نموده تا دین اسلام را در روی زمین حاکم و زمینه را برای ظهور ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مهیا سازید تا مستضعفان بر مستکبران پیروز بشوند. ☘ بدانید که قیام شما دنباله کربلا می باشد. ☘ استوار و مصمم همان گونه که تاکنون بوده اید، باشید. این همبستگی و وحدت الهی را حفظ نمایید. ☘ قدر این نعمت رهبری که غیر از لطف خدا هیچ چیز دیگری نیست و تاکنون جامعه اسلام نظیرش را ندیده بدانید... 🤲 به امید پیروزی اسلام و برقراری پرچم «لا اله الا الله» در سراسر جهان.
🌹 ☘ روی سخن من با افرادی است که در گوشه و کنار زمزمه های معصومانه سر می دهند و می گویند باید امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیاید و کارها را درست کند و باید منتظر او بود. ☘ اول بدانید که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) منتظر شماست تا شما را بشناسد. ☘ پس قلب خود را پاک کنید و همچنان محکم بر ایمان و عقیده ی خود استوار باشید و زمان را برای ظهور حضرت آماده سازید تا خدای ناکرده تحت تأثیر افکار نادرست کافران و منافقان قرار نگیرید و دست از یاری امام امت برندارید که زمان، زمان امتحان وآزمایش است. (1361-1340 مرکزی)
"☘فاطمه نیک" یکی از شیر زنان جزیره هرمز در جنوب ایران، شخصیتی است که هشت شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرد و برای چنین شخصیتی بازماندن از کاروان شهدا سخت بود و براستی فاطمه، فاطمه بود و جا داشت در سرزمینی به شهادت برسد که در گذشته های دور اجداد آل سعود نیز فاطمه زهرا (سلام الله) را به شهادت رسانده بودند. 🌹محمد، علی و غلام گلزاری سه فرزند شهیده فاطمه نیک هستند که محمد و علی به ترتیب با 30 و 25 سال در کسوت پاسدار انقلاب اسلامی نخستین شهدای این خانواده بودند که هر دو در عملیات فتح المبین به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. 🕊 "فاطمه نیک" یا به قول هرمزی ها "ام الشهدا" که به همراه خواهر زاده خود حاج سلیمان مدنی جانباز 75 درصد جنگ تحمیلی (از دست دادن یک چشم و دو پا) در موسم حج سال 1366 در صف راهپیمایی برائت از مشرکین و به هنگام سردادن شعار وحدت، در مکه مکرمه مورد تاخت و تاز وحشیانه مزدوران آل سعود قرار گرفت و به شهادت رسید.
  چشم‌هایش🌼 🥺از وقتی سلمان شهید شده، محمدصالح هر شب تب می‌کند. بهانه بابا سلمان را می‌گیرد. چشمان اشک بار فرزند شهید سلمان امیر احمدی سوژه عکسان مراسم تشییع شد. حالا مادر مستأصل است. نمی‌داند چطور می‌تواند تسلای دل داغدیده فرزندان خردسالش باشد. 🌹حالا بماند که خودش تصور نمی‌کرد دفتر عاشقانه‌هایش با سلمان به همین زودی بسته شود. چه نقشه‌ها که نکشیده بودند برای زندگی و آینده‌شان. سلمان فوق لیسانس مدیریت بود و کارمند بیمارستان لبافی نژاد و یک بسیجی مخلص و عاشق مردم و دوستدار وطن. یک روزی قرار بود به سوریه برود و بشود مدافع حرم. اما جا ماند از قافله رفیقانش و وقتی فهمید همه آنهایی که قرار بود همراهشان در یک گروه عازم سوریه شود، شدند شهدای خان طومان دلش بیشتر گرفت از جا ماندن از قافله عاشق‌ها. ☘حالا سلمان پیوسته به دوستانش و نام شهید برازنده‌اش شده اما چطور و چرایش را که خانواده‌اش می گویند غم عجیبی می‌نشیند روی دل شنونده و خواننده. سلمان در محله امامزاده حسن توسط اغتشاش گران با شلیک یک تیر و ۵۲ گلوله ساچمه‌ای به شهادت رسید. روز تشییع پیکر او چشمی نبود که نگرید. اما روایت مادر شهید از خاطره جوانمردی سلمان شنیدنی است و آبی می‌ریزد روی آتش دل داغداران خانواده امیر احمدی؛ «معصومه ابراهیمی» از خانمی می‌گوید که روز تشییع سراغش آمده. او را در آغوش گرفته و اشک ریزان گفته است: «در درگیری‌ها اغتشاشگران حمله کردند که چادرم را از سرم بکشند اما پسر شما نگذاشت. دخترم آن طرف خیابان گیر افتاده بود نمی‌توانستم او را پیش خودم بیاورم. آقاسلمان کمکم کرد.»
اگر فردی در جمهوری اسلامی ایران بخواهد مسئولیت داشته باشد، نباید نازپرورده باشد... در برابر دنیایی که روبه‌روی ما قد علم کرده، باید قوی بود؛ اراده باید قوی باشد.
. 🌹شهید انشایی دیدبان ارتش بود و موقعیت نیروهای عراق رو به توپخانه گزارش میکرد و عراقی ها بمباران می‌شدند. نیروهای عراقی محل دیدبانی انشایی را محاصره کردند و قصد اسیر کردنش رو داشتند. ولی این شهید موقعیت استقرار خودش رو به یگان توپخانه ارتش ارسال کرد، توپخانه ارتش که متوجه شده بود این موقعیت خود دیدبان هستش، مجددا بیسیم زد و درخواست اصلاح موقعیت رو کرد. ولی شهید انشایی در جواب گفت، موقعیت درست است و بمباران کنید. به مادرم بگویید: شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید... (شیاکوه محل دیدبانی بود)
شکایت دارم از خودم؛ از همتم شکایت دارم؛ همتم محکوم است. در دادگاه عقل انصاف نسبی است. همتم نسبت به آرمانم محکوم است. تلاش و جهدم نسبت به تکلیفم محکوم است. همتم نسبت به ادعایم محکوم است.
🌹در این موقعیت زمانی و مکانی، جنگ ما جنگ کفر است و هر لحظه مسامحه و غفلت، خیانت به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و پشت پا زدن به خون شهداست. ملت ما باید خودش را آماده هر گونه فداکاری بکند… 🌹در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام و با خلوص نیت پیدا کنیم…
🍂خودش لب هایش ترک خورده بود.خشک خشک بود دهنش. قمقمه آب را گرفته بود بغل دنبال تشنه ها می گشت... 🕊 ♥️
بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 ☘ اگر چه خود را بیشتر از هر کس محتاج وصیت و پند و اندرز می‌دانم، قبل از آغاز سخن از خداوند منان تمنّا می‌کنم قدرتی به بیان من عطا فرماید که بتوانم از زبان یک شهید‌، دست به قلم ببرم چرا که جملات من اگر لیاقی پیدا شد و مورد عفو رحمت الهی قرار گرفتم و توفیق و سعادت شهادت را پیدا کردم، به عنوان پرافتخارآفرین وصیای شهید خوانده می‌شود. ☘ خدایا تو را گواه می‌گیرم که در طول این مدت از شروع انقلاب تاکنون هر چه کردم برای رضای تو بوده و سعی داشتم همیشه خود را مورد آزمایش و آموزش در مقابل آزمایش‌ها قرار دهم. ☘ امیدوارم این جان ناقابل را در راه اسلام عزیز و پیروزی مستضعفین بر متکبرین بپذیری. ☘ خدایا هر چند از شکستگی‌های متعدد استخوان‌هایم رنج می‌برم،‌ ولی اهمیتی نمی‌دادم؛ به خاطر این‌که من در این مدت چه نشانه‌هایی از لطف و رحمت تو نسبت به آن‌هایی که خالصانه و در این راه گام نهاده‌اند، دیده‌ام. ☘ خدایا،‌ ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم، نمی‌دانم در برابر عظمت تو چگونه ستایش کنم ولی همین قدر می‌دانم که هر کس تو را شناخت، عاشقت شد و هر کس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو می‌شتابد و این را به خوبی در خود احساس کردم و می‌کنم. ☘ خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب چنان در وجودم شعله‌ور است که اگر تکه‌تکه‌ام کنند و یا زیر سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار گیرم، او را تنها نخواهم گذاشت. ☘ و به عنوان یک فردی از آحاد ملت مسلمان به تمامی ملت خصوصاً مسئولین امر تذکر می‌دهم که همیشه در جهت اسلام و قرآن بوده باشید و هیچ مسئله و روشی شما را از هدف و جهتی که دارید، منحرف ننماید. ☘ دیگر این که سعی کنید در کارهایتان نیت خود را خالص نموده و اعمالتان را از هر شرک و ریا، حسادت و بغض پاک نمایید تا هم اجر خود را ببرید و هم بتوانید مسئولیت خود را آن‌چنان که خداوند، اسلام و امام می‌خواهند، انجام داده باشید این را هرگز فراموش نکنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم، جامعه ساخته نمی‌شود. والسلام و علیکم و رحمه الله و برکاته
... کنار همان دفترچه ‌یادداشتی که بعد از مجروحیت حامد در جیب لباسش ‌پیدا کردند،‌ همان که نقاشی یک رزمنده بود بدون دست... همان نقاشی‌ای که حامد قبلا هم یکبار وقتی دانشجوی رشته علوم قضایی دانشگاه امام حسین(ع) بود کشیده بود؛ رزمنده‌ای که دست‌هایش قطع شده... انگار که دیده باشد خودش را و آینده‌اش را... انگار که از همان موقع معامله‌کرده باشد دست‌هایش را با یک جفت بال برای پریدن آسمانی شدن شهید شدن...
🦋«رفیق شهید شهیدت میکند»🦋 سلامی خدمت شما 😊 🦋خدمت شمایی که داری این پیامو میخونی... 🦋خدمت شمایی که شک نکن نظر کرده شهدابودی که این پیام رو دیدی... ❤️میخوام یه کانالی رو بهت معرفی کنم با محتوای آرامش بخش و مذهبی👇 ✅تو این کانال با شهدا آشنا میشی ✅ با خدا بیشتر رفیق میشی ✅برای امام زمانت بیشتر وقت میزاری...میدونی چرا؟؟؟👇 چون کپی مطالب در کانالمون کاملا آزاده 😍یعنی میتونی یه صلوات به نیت ظهور امام زمان«عج» بفرستی و کپی کنی🌟 ✅در ضمن ما هر چند وقتی چله میزاریم ومیتونی در چله ها شرکت کنی... ✅وکلی حال خوب و معنوی دیگه که ممکنه ازش جابمونی😉 می تونی یه سر بزنی یا یه چند روز عضو باشی 👈تا متوجه تغییر حالت وتحول درونیت بشی👀 البته من به عنوان مدیر کانال فقط وسیله ام و کار اصلی دست خداست👌حالا هم از من گفتن بود امتحان کنی ضرر نمی کنی😎 اینم لینک کانالمون بااحترام تقدیم شما👈 @yazahrmadada313
14.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدرش می‌گفت : « فائزه خیلی دوست داشت بیاید مشهد و بنا بر این بود که بعد از سفر کرمان، با خانواده مشرف شویم خدمتِ امام‌رضا علیه‌السلام. » میشنوی ..؟ صدای قدم های ۱۳ دی .. آمده است تا دردمان را تازه کند .. آمده است تا داغ دلمان را تازه کند .. آمده است تا نمک به روی زخممان بپاشد . آمده است تا یادمان بندازد نبودنتان را .. آخَر ، ما که هنوز باور نداریم نبودنتان را .. ما هنوز باور نکرده ایم بغض سید علی در نمازِ بر سرِ تابوتِ شما را ، ما هنوز باور نکردیم پر کشیدن شهیده‌ی کاپشن صورتی را و رفتن فائزه و چندین تن دیگر که در ولادت مادر سادات به شهادت رسیدند . . هنوز باور نکرده ایم آن زیارتگاهِ کوچکِ مُزَیَّن شده به نام شما در گلزار شهدای کرمان را . فیلم حاوی اشک ، بغض و دلتنگی ست با احتیاط ببینید :))))))* 🖤❤️🌱 • @ir_naeboshahid
یادت باشه شهید اسم نیست، رسم است!!! شهید عکس نیست که اگر از دیوار اتاقت برداشتی فراموش بشود!!!💔 شهید مسیر است زندگیست، راه است، مرام است! شهید امتحان پس داده است...👌 شهید راهیست به سوی خدا!!!🕊
مۍ‌گفت: اخم‌توۍ‌محیطۍ‌ڪه‌پراز‌ نامحــرمھ،خیلۍ‌هم‌خوبھ:) شهید مصطفی صدر زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه پاهات نلرزید، نترسیدی، قبوله شهید‌احمد‌مشلب 🇮🇷کانال‌دختران‌حاج‌قاسم ˹◉@dokhtaran_hajghasem_313 ♡"!
یہ‌بنده‌خدایۍمۍگفت‌(: گلزاࢪشھدا‌ڪہ‌ࢪفتۍبا‌خودت‌فڪࢪڪن... تصوࢪڪن‌اگࢪاین‌شھدااز‌جاشون‌بلند‌بشن‌ چہ‌جمعیتۍمیشن‌...! چہ‌جمعیتۍپࢪپࢪشدن‌ڪہ‌ما‌ امنیت داࢪیم..! خیلۍنامࢪدیہ‌یادمون‌بࢪه‌چقدࢪشھید‌دادیم! شࢪمنده‌شھدائیم..💔
هدایت شده از آقامصطفی؛
•°~💌🕊 اگر‌کسی‌درجنگ‌شھید‌شود،‌یکبار‌شھید‌ شده؛اما‌اگر‌کسی‌با‌هوای نفس‌خودش‌ بجنگد،‌هرروزشھید‌می‌شود ...🌱!
یه‌باراومدپیشم‌گفت: جایی‌کارسراغ‌نداری؟! گفتم: اتفاقااین‌قنادی‌که‌ کارمیکنم‌نیرو میخواد. نپرسیدحقوقش‌چقده،بیمه‌میکنه‌یا نه،یاحتی‌ساعت‌کاریش‌به‌چه‌شکله؛اولین‌سوالش‌این‌بود:موقع نمازمیزاره‌برم‌نمازبخونم؟! حقوق‌کمترگرفت‌اماموقع‌نمازبه مسجدمیرفت...