منتظر بودن یعنی...
بتوانی نگاه مهدی را بخری... 💐
💠گاهی اوقات...
وقتی پنجره #نگاهت را میبندی...
پنجره نگاه مهدی به رویت باز میشود...💠
معامله زیباییست... 🌷
#چند_لحظه_ای سرت پایین است...
ولی نگاهی را میخری...
که سرت را #یک_عمر جلوی همه بالا نگه میدارد...
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات💛
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
♥️🍃
چگونه امام زمانی شویم ❓
🌟قدم هایی برای خودسازی یاران امام زمان (عج)🌟
👈قدم اول: نماز اول وقت
👈قدم دوم: احترام به پدرومادر
👈قدم سوم: قرائت دعای عهد
👈قدم چهارم: صبر در تمام امور
👈قدم پنجم: وفای به عهد با امام زمان(عج)
👈قدم ششم: قرائت روزانه قرآن همراه بامعنی
👈قدم هفتم: جلوگیری از پرخوری و پرخوابی
👈قدم هشتم: پرداخت روزانه صدقه
👈قدم نهم: غیبت نکردن
👈قدم دهم: فرو بردن خشم
👈قدم یازدهم: ترک حسادت
👈قدم دوازدهم: ترک دروغ
👈قدم سیزدهم: ڪنترل چشم
👈قدم چهاردهم: 💫دائم الوضو بودن
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
AudioCutter_VID_20190127_161406_703.m4a
8.92M
#نوای_عاشقی
"بریم باهم بهشت ؟ بیسیم رو بردار و صحبت کن...
بهشت! بهشت! زمین!
آی شهدا... اینجا همه زمینگیر شدیم"
🎙روایتگری زیبای استاد #جلالیان
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
☀️ #ماجرا | دیدار با امام پس از زندان
🕊 وقتی از زندان خارج شدم، شنیدم برخی روحانیون جوان که در بازداشتگاههای مختلف زندانی بودند، چند روز پیش از من آزاد شدهاند و ساواک آنها را برای ملاقات با امام خمینی، به محلّ اقامت اجباری ایشان در منطقهی قیطریّهی تهران برده است.
😊 شور و شوق دلم را فراگرفت و گفتم من هم توکّل به خدا کنم و به محلّ اقامت امام بروم؛ شاید به من هم اجازهی ملاقات بدهند.
🚕 من به خانهی امام نزدیک شدم. نگهبانان تمام اطراف خانه را گرفته بودند. به یکی از آنها گفتم: من تازه از زندان آمدهام و میخواهم مانند سایر زندانیان با آقا ملاقات کنم. آنها با یکدیگر اختلاف نظر پیدا کردند. برخی گفتند: این مرد، مردی ساده است که سختی راه را تحمّل کرده و به اینجا آمده؛ پس به او اجازه دهیم. برخی دیگر هم مخالفت کردند. بالاخره توافق کردند که به من اجازه دهند فقط برای چند دقیقه وارد شوم.
🏡 در زدم. حاج آقا مصطفی ـ فرزند امام ـ در را باز کرد و از دیدن من دچار شگفتی شد. از من پرسید: کِي آزاد شدید؟ گفتم: دو روز پیش.
😍 وارد یکی از اتاقها شدم و آقا را در برابر خود یافتم. عواطفم در برابر امام سرریز شد. برای آقا وضع امّت و دوستان را در غیاب ایشان بیان کردم و اظهار داشتم که موسم رمضانِ امسال بدون بازده به هدر رفت؛ و لذا باید از هماکنون برای موسم محرّم برنامهریزی کنیم.
چند دقیقه بعد، از منزل ایشان خارج شدم.
🔰 بخشی از خاطرات دوران جوانی و مبارزات آقا به نقل از کتاب «خون دلی که لعل شد»
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
4_5857087656499872140.mp3
1.97M
🎵 این پیشنهاد را عملی نکنید!
🔻دیگه باید چیکار کنن تا ما اهمییت این موضوع رو متوجه بشیم؟!
#کلیپ_صوتی #غدیر
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
♥️دختران حاج قاسم♥️
#معرفی_شهید #شهید_حسین_هریری نام پدر:عباس تاریخ تولد:۱۳۵۸/۸/۳ محل تولد:مشهد تاریخ شهادت:۱۳۹۵/۸/۲
#وصیت_نامه_شهید_حسین_هریری
بسم رب الشهداوالصدیقین
اینجانب حسین هریری فرزندعباس در صحت و سلامت کامل عقل و روح وجسم،اهدافم رااز رفتن به کشور سوریه ومبارزه در آنجا،میگویم:
می روم تا انتقام سیلی مادررابگیرم.همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر دوستت دارم وبهترین و شیرین ترین لحظات را درکنارهم سپری کرده ایم وجدایی بسیار سخت است اما عشقی فراتر از هرعشق دیگری،در قلب هردوی ما وجود دارد که آن، عشق به بانوی دوعالم بی بی زینب سلام الله علیها است و باید برای این عشق فراتر،از وابستگی ها و عشق های دیگر،گذشت.میدانی که چقدردوست دارم که عاقبت باشهادت از این دنیا بروم.و من جز شهادت،از خداند مرگ دیگری را نمیخواهم.اما نمیگویم که دعاکنید بروم وشهید شوم..آرزویم شهادت است اماهدفم از رفتن،فقط و فقط دفاع ازحرم عمه جان حضرت زینب سلام الله علیها است.مگر عمریست که در روضه هاو عزاداری های اهل بیت (ع) دم نمیزنیم که، ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند،پس بایدتنها شعار ندادبلکه عمل هم باید کرد.الان زمان عمل فرا رسیده است.من نمیتوانم آن روزی را ببینم که ما باشیم،نسل بعداز ما هم باشد اما اثری از حریم اهل بیت ع نباشد.آنوقت نسل های بعد از ماهم،مارا مثل مردم کوفه مورد لعن قرار میدهندو میگویند،شماها بودید،جوان بودید،توانایی و آگاهی اش را داشتید و گذاشتید تا به حرم حضرت زینب سلام الله علیها جسارت بشه...؟!آنوقت چه جوابی باید به آنها بدهیم؟؟ نه،من نمیتوانم چنین روزی را ببینم،حداقل اگر میخواهدروزی برسدکه نسل های ماباشند و خدایی ناکرده،حرم نباشد، پس ماهم، نباشیم.
حرم حضرت زینب س،خود ایشان هستند.چه فرقی میکند.نمیتوانم تماشاچی باشم،نمیتوانم بنشینم و ببینم که به حریم اهل بیت دارد جسارت میشود.بیقرارم...بیقرار..باید بروم تاانتقام سیلی مادربگیرم.بروم تا حداقل یک کاری برای دفاع از حریم اهل بیت انجام بدهم،فقط نمیخواهم تماشاچی باشم.حال اگر خداوند شهادت را لیاقت من دانست چه بهتر که به آرزویم میرسم.خودت هم میدانی که بارهابه شما گفته ام که ان شاءالله در آخر،شهادت نصیب من خواهد شد.همسرم من که شهید شدم نمیگذاری صدای گریه هایت را مرد نامحرم بشنود،نمیگذاری که زنان ومردان نامحرم،اشک هایت را ببینند که دوست را ناراحت کنی و دشمن را خوشحال...
و از پدرو مادرم،همسرم،خواهرو برادرانم طلب حلالیت میکنم و بعد از دعا برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت ولی عصر(عج)خودو همه ی شمارابه پشتیبانی از ولایت فقیه توصیه میکنم ومبارزه با نفس را همیشه در خود تقویت کنیدوسرلوحه ی همه ی اعمال،انجام واجبات و ترک محرمات میباشد.
همسرمهربانم،برای هردویمان دعای عاقبت بخیری میکنم و ان شاءالله که هرآنچه که خداوندمیخواهد،برای سرنوشتمان رقم بخورد.
و ان شاءالله عاقبت هردویمان،ختم به شهادت باشد.
التماس دعای شهادت
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 اهلبیت؛ مظهر مهربانی خدا
➕عاقبت کسانی که درباره مؤمنين بدگویی میکنند!
#تصویری
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 گذشتن از اسماعیلهای زندگی
👈 جایی که بسیاری از بچه مذهبیها مشکل دارند!
#علیرضا_پناهیان
#پیشنهاد_دانلود
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
@shahed_sticker۲۷۸.attheme
143.9K
#تم_شهدایی
#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
#تم_رفیق_شهید
#تم
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
26.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬روايت#حاج_حسين_يكتا از عارف١٢ ساله!
📍برشي از شب هاي بله برون
⏱اسفند ١٣٩٧ - شلمچه
.✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
🔹نام کتاب: #مربع_های_قرمز
(( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس))
🔹نویسنده: #زینب_عرفانیان
🔹#انتشارات_شهید_کاظمی
.
.
✂️برشی از کتاب:
.
وقتی فرمان برگشت دادند حس میکردم تمام دنیا با من در افتاده است. یک راه طولانی را یک نفس دویده بودم، حالا میگفتند درها بسته است، راهی را که آمدهای برگرد.
دلم میخواست یک تنه به خط عراق بزنم. دنبال کسی میگشتم که التماسش کنم نجاتم دهد؛ اما حال و روز همه مثل من بود.
بهتزده به یکدیگر چشم دوخته بودیم.
باز روزهای مرخصی، مقابلم شروع به رژه رفتن کردند. نکند گلوله ای که میخواست مرا راهی آسمان کند در عملیاتهایی که شرکت نکرده بودم شلیک شده بود. گلولهای که حاضر بودم دنیا را به پایش بریزم تا بیاید و کار را تمام کند.
فکر و خیال مغزم را میجوید. حس میکردم یک نفر وسط سرم ایستاده و فریاد میزند:
- دیگر تمام شد. جا ماندی....
.
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
#دلتنگی_شهدایی
❣️برای چند ثانیه #به_تو فکر میکنم..
★زنـدگــیام گلسـ🌺ـتان مــیشــود
❣️بعضیها عجیب هستند.
با یک #اتفاق میآیند و
مینشـینند تــه تـه دلت💗
خوب #میخندند خوب گوش میکنند
★اصــلا انــگـار آمــدهانـد
کـه مایه دلگرمیت باشـند😍
حـ💥ـتی اگر #نباشند
❣️رد پایـشان👣 روی دلت میماند
تا تمام عمر عشـ💖ـق میورزند
بعضیها عجیب #خوبنــد
یادشـان که میافتی روحت😇
جانـی دوبــاره مـیگــیــرد
★یـادشان که میافتی #بیاراده
لـبخنـد🙂 به لبـانت مینشیند.
❣️بعضـیها عجیـب #مـیآیند و
عجیبتر آنکه دیگر نمیروند❌
حتی وقتی که از کنارت رفتهاند
#میمانند
●⇜لبـخندشان
●⇜تصـویرشان
●⇜صـدایـشان
●⇜ #حـرفهایشان
همه را پیشت امانت میگذارند
بعــضیها #عجیب_خوبند🌺
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
🌷هرشب یک صفحه از قران
به نیابت ازشهیدعلی خلیلی🌷
رزق امشب:
❣️جزء دو
صفحه 25 👇
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿