✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
#رمان_قبله_من
#قسمت_دوازدهم
#بخش_دوم
❀✿
چقدر خوش لباس است! اوباهمہ فرق دارد هم ریشش را نگہ میدارد و هم تیپ خوبش را! چہ ڪسے گفتہ هرڪس ڪہ مذهبے است نباید رنگهاے شاد بپوشد؟! بہ سمت مبل سہ نفره اے مے رودڪہ ڪنارش میز تلفن ڪوچڪ گردویے گذاشتہ شده. خودش را روے مبل میندازد و یڪ آه بلند میگوید و بہ بدنش ڪش و قوس مے دهد.
پناهے_ چقدر سختہ از هفت صبح سرپا باشے!
وبعد بہ مبل مقابلش اشاره مے ڪند: بشین چرا وایسادے!؟
جلو مے روم و مقابلش مے نشینم. تلفن را برمیدارد و مے پرسد: غذاچے میخورے؟!
ملایم لبخند مے زنم
_ نمیدونم!! هرچے شما میخورید!
_ نچ! دختر خوب چرا اینقد تعارف میڪنے؟
_ آخه حس خوبے ندارم! اصلا نباید مزاحم شما مے شدم
اخم ساختگے میڪند و تلفن را روے گوش چپش مے گذارد.
_ جوجہ دوس دارے؟!
باخجالت تایید میڪنم. بہ رستوران زنگ مے زند و دو پرس جوجہ بابرنج با تمام مخلفاتش سفارش مے دهد. تلفن را قطع مے ڪند و یڪ دفعه بہ صورتم زل مے زند! گر میگیرم و صورتم رااز نگاهش مے دزدم. بلند مے خندد، ازجا بلند مے شود و بہ طرف آشپزخانہ مے رود. بانگاه دنبالش مے ڪنم. پشت اپن مے ایستد و مے پرسد: آخہ تو چرا اینقدر خجالتے هستے؟!
چیزے نمیگویم. ادامہ میدهد:خب نسکافہ یا قهوه؟!
_ نہ ممنون!
_ دوست ندارے؟!
_ نہ نمیخوام زحمت شہ!
_ تاغذا بیارن طول میڪشه، الانم یہ چیز گرم میچسبہ...خب پس نسکافہ یاقهوه؟
_ هیچ ڪدوم!
_ نچ! لجبازے!
_ نہ آخہ دوست ندارم!
_ از اول بگو!... هات چاڪلت خوبہ؟
_ بلہ!
ده دقیقہ بعد با دو فنجان و دو برش ڪیڪ وانیلے ڪہ درسینے گذاشت بہ سمتم آمد و این بار با ڪمے فاصلہ ڪنارم نشست. حسابے گرسنہ بودم اما بہ آرامے یڪ تڪہ از سهم ڪیڪم رابا چاقو بریدم و با چنگال در دهانم گذاشتم. چقدر دوست داشتم خانہ خودمان بودم و تمام ڪیڪ را یڪباره در دهانم میڪردم! از فڪرم خنده ام گرفت. محمدمهدے از چند روزے ڪہ مریض بودم پرسید و خودش هم توضیحاتے ڪوتاه راجب درسها داد. آخرش هم اضافہ ڪرد ڪہ بعد از ناهار باتمرین بیشترڪار میڪنیم!
جوجہ با سالاد و زیتون ڪلے چسبید. بعد براے درس بہ اتاق مطالعہ رفتیم ڪہ بہ گفتہ ے خودش قرار بود زمانے اتاق بچہ اش باشد! پشت میز ڪوچڪے نشستیم و تمرین را شروع ڪردیم.
توضیحاتش را بہ دقت گوش میدادم و گاها بدون منظور بہ چشمان و لبش خیره مے شدم. بعداز یڪ ساعت خودڪارش را بین صفحات ڪتاب ریاضے گذاشت و مستقیم بہ چشمانم زل زد! جاخوردم و ڪمے نگاهم را دزدیدم اما ول ڪن نبود! آخر سر باخجالت مقنعہ ام را روے سرم مرتب ڪردم و پرسیدم: چے شده؟!
خودش را جلو ڪشید و بہ طرفم خم شد. بااسترس صندلے ام را چند سانت عقب دادم. لبخند عجیبش میان تہ ریش مرتبش گم شد
پناهے_ واقعا چشمات فوق العاده اس!!!
هول ڪردم و جای تڪر سریع گفتم: مال شما هم!!!!
و خودم متعجب از حرف مزخرفے ڪہ زده بودم، سرم راپایین انداختم و دستهایم را باحرص مشت ڪردم...
❀✿
💟 نویسنــــــده:
#میم_سادات_هاشمی
#ادامه دارد...
👈 ڪپے تنها با ذڪر #نام_نویسنده مورد رضایت است👉
@dokhtaranchadorii
ورود امام زمان ممنوع!!!
شوخی نبودکه،شب عروسی بود!!
همان شبی که هزارشب نمیشود
همان شبی که همه به هم محرمند...
همان شبی که وقتی عروس بله میگوید
به تمامی مردان داخل تالارکه نه،به تمام مردان شهرمحرم میشود!
این را ازفیلم هایی که درفضای سبزداخل شهرمیگیرندفهمیدم!!
همان شبی که فراموش میشودعالم محضرخداست...
آهان یادم آمد،
این تالارمحضرخدانیست،تامیتوانید
معصیت کنید!!
همان شبی که دامادهم آرایش میکند...
همه وهمه آمدندحتی خان دایی...
اما ای کاش امام زمانمان هم می آمد،حق پدری دارندبرما...!!
مگرمیشوداونباشد؟!
عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود،اما آقا آمده بود...
به تالارکه رسیدسردرتالارنوشته بودند:ورودامام زمان ممنوع!!
دورترهاایستادوگفت دخترم عروسیت مبارک ولی...
ای کاش کاری میکردی تامن هم میتوانستم بیایم...
مگرمیشودشب عروسی دختر،پدرنیاید؟!من آمدم اما...
گوشه ای نشست وبرای خوشبختی دخترکش دعاکرد...
چه ظالمانه یادمان میرودکه هستی!
ماکه روزیمان راازسفره تومیبریم ومیخوریم،باشیطان میپریم ومی گردیم...
میدانم گناه هم که میکنیم،بازدلت نمی آید نیمه شب درنمازدعایمان نکنی
اشتباه میکنند
این روزها نه مانتوهای تنگ و جلو باز مد است
نه ساپورت های رنگاوارنگ
نه انواع شلوارهای پاره
و مدل های موی غربی
و نه روابط نا مشروع و دزدی
این روزها
فقط
در آوردن اشک مهدی فاطمه (عج) مد شده!!
اللهم عجل لولیک الفرج.... میخام ببینم ب عشق امام زمان چندتا کپی میکنی
@dokhtaranchadorii
.برچهره دل ربای مهدی صلوات
❤️ شهید ...
#شهید ، گنگ ترین کلمه در تاریخ #انسانیت است !
گنگ ترین کلمه در دایره لغات من ...
کلمه ای که هیچگاه مفهومش رانفهیمدم ...
نفهمیدم دل کندن ، قید دنیاو لذت هایش را زدن یعنی چه ؟؟
نفهیمدم سیزده ساله بودن و زیر تانک رفتن یعنی چه ؟
نفهیمدم قمقه ی خالی ، زبان تشنه و جنگیدن یعنی چه ؟
نفهمیدم ریش های خضاب شده به خون یعنی چه ؟
نفهمیدم آب سرده شَطّ ، لباس نازک غواصی ، شب تاری، تیر در قلب
و غرق شدن یعنی چه ؟
نفهمیدم خمپاره سر را بردن یعنی چه ؟
نفهمیدم بدن دوخته شده به سیم خاردار یعنی چه ؟
نفهمیدم #مفقودالاثر یعنی چه ؟
نفهمیدم استخوان های جوان رعنا در آغوش مادر یعنی چه ؟
اصلا میدانی شهید ...
من هنوز خیلی چیزها را نفهمیدم ؛
که اگرفهمیده بودم باید در کنار نامم شهید بود😔
@dokhtaranchadorii
♥️🍃
•| #حتما_بخونید
دعوا شده بود،
آقا امیرالمومنین رسید.
گفت: آقای قصاب ولش ڪن بزار بره.
گفت: به تو ربطی نداره.
گفت: ولش ڪن بزار بره به تو ربطی نداره.
دستشو برد بالا، محکم گذاشت تو
صورت علی(ع) آقا سرشو انداخت پایین رفت.
مردم ریختن گفتن فهمیدی
کیو زدی؟! گفت: نه فضولی میڪرد
زدمش گفتن: زدی تو گوش علی خلیفه مسلمین.
ساتورو برداشت دستشو قطع ڪرد،
گفت: دستی ڪه بخوره تو صورت علی(ع)
دیگه مال من نیست. دستی ڪه
بخوره تو صورت امام زمانم نباشه بهتره
امام زمان(عج) فرمود: هر موقع گناه
میکنی یه سیلی تو صورت من میزنی..
•| #بحارالانوار_ج۴۱_ص۲۰۳
@dokhtaranchadorii
بچه بود 👧چادرسر می کرد...😇
همه گفتند:
بچه است نمی فهمد...😶
بزرگتر شد بازهم چادر بر سر داشت ...😎
همه گفتند:مادرش مجبورش می کند...😑
ازدواج کرد👰 باز هم چـادر برسر داشت...😋
بازهم همه گفتند:
از ترس همسرش😥 چـادر سر میکند ...😟
همیشه دنبال دلیلی براے تخریبش بودند...😒💔
ولے هیچ گاه نفهمیدند : ( عاشـــــ❤️ـــــق استـ )
عـاشــــــــق حجاب حضرت مــــــــــــــــــــادر (س)❤️❤️❤️
نفهمیدند تمام عمرش را وقف این عشـــــــــــق کرد...😍
چـــــــادر همان حـجابی بود که پشت در سوخـــــــت...😣😖
اما از سرحضرت زهرا"س"نیفتـــــــــاد...❤️❤️❤️
حقیقت ایـــــــن است چــــ❣ــــادر حجاب کامل ایستـ ...💜💙💚💛❤️
حداقل اگرهم چادرے نیستیم این حقیقت را کتمان نکنیم...
پرچم باحجاب هاپیش اون بالایی، بالاست...😍😌☺️
@dokhtaranchadorii
چادریعنےبیرقحسین
❤
دعا کنید...
دعا کنید شهیـــد " باشیم"
نه اینکه فقط شهیــــد" بشویم".
🌹
اصلا تا شهیـــد نباشیم،
شهیــــد نمیشویم. .
تا حالا فکر کرده اید،
پشت بعضی دعاهای شهادت،
یک جور فرار از کار و تکلیف است.
🌹
سریع شهیـد شویم تا راحت شویم!
اما ..
دعا کنید قبل از شهیـــد بشویم،
یک عمر شهیــــد باشیم.
🌹
مثل حاج قاسم که حضرت آقا به او می گوید تو خودت شهید زنده ای برای ما...
مثلا هشتاد سال شهیـد باشیم.... !!!!
شهیـد که " باشیم"، خودش مقدمه میشود تا شهیـد هم "بشویم"
* ان شاءالله*
🌷بــــه یـــاد شهــــدا🌷
@dokhtaranchadorii
🍂
پسرے
عاشق دخترے نابينا ميشہ هرروز وقتےبہ ديدارش ميرفت دختره ميگفت:اگہ چشام ميديد بهترين گلهاے دنيا رو برات ميچيدم شبانہ روز نگات ميكردم لباستُ خودم انتخاب ميكردم تورو خوشبخت ترين مرد عالم ميكردم بعد مدتٌ يكے پيدا شد چشاشو هديہ داد به دختره اولين بار كہ پسر رو ديد فهميد پسر نابيناست گفت عمرے خودم نابينا بودم نميتونم با يہ نابينا زندگےكنم خواست كہ پسر رو ترڪ كنہ پسره تنها يك جملہ گفت :
"هر جا رفتے مواظب چشام باش... ♥دختران چادری♥:
@dokhtaranchadorii
🍂
تلنگر :
دختر دستش را بریده بود اندازه ای که نیاز به بخیه زدن داشت.
باشوهرش آمده بود.
وقتی خواست روی تخت دراز بکشد شوهرش نشست و سرش را روی پاهایش گذاشت.
تمام طول بخیه زدن دستش را گرفت و نازش را کشید و قربان صدقه اش رفت.
وقتی رفتند
هرکسی چیزی گفت
یکی گفت زن ذلیل
یکی گفت لوس،
یکی چندشش شده بود
و دیگری حالش بهم خورده بود!
یادم افتاد به خاطره ای دور روی همان تخت.
خاطره ی زنی با سر شکسته که هرچه گفتم چطور شکست فقط گریه کرد و مردی که می ترسید از پاسخ زن.
زن آنقدر از بخیه زدن ترسیده بود که بازهم دست مرد را طلب می کرد و مرد آنقدر دریغ کرد که من کنارش نشستم و دستش را گرفتم و آرام در گوشش گفتم لیاقت دستانت بیشتر از اوست.
اما وقتی آن ها رفتند کسی چیزی نگفت! هیچکس چندشش نشد و هیچ کس حالش بهم نخورد...
همه چیز عادی بنظر آمد ....
و من فکر کردم ما مردمی هستیم که به ندیدن عشق بیشتر عادت داریم تا دیدن عشق... ♥دختران چادری♥:
@dokhtaranchadorii
...یه نصیحت برای شما آبجیام... ❗️😍
•
•
ﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮﯼ
ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮ ﺟﻠﻒ ﺧﻮﺷﺶ ﻧﻤﯿﺎﺩ ❗️
ﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮﯼ
ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺩﻟﺒﺮﺍﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺷﺶ ﻧﻤﯿﺎﺩ ❗️
ﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮﯼ
ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ . .
ﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮﯼ
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻫﻞ ﺣﺎﻝ ﺑﻮﺩﻧﺘﻮﻥ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯾﺘﻮﻥ❗️😳
ﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮﯼ
ﺩﻭﺱ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﮐﻪ
ﻣﺜﻞ ﯾﻪ ﺩﺍﻑ تیپ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﻭ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻣﯿﮑﻨﻪ❗️💄
✔️ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﺪ ﮐﻪ :
ﭘﺴﺮﺍ🔹ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺠﺎﺑﺖ ﺷﻤﺎ🔹ﻣﯿﺸﻦ😉
ﻧﻪ ﻟﻮﻧﺪﯾﺘﻮﻥ !😒
ﻋﺎﺷﻖ🔹ﻭﻗﺎﺭ ﻭ ﻏﺮﻭﺭ ﺷﻤﺎ🔹ﻣﯿﺸﻦ☺️
ﻧﻪ ﺳﺒﮏ ﺑﺎﺯﯾﺘﻮﻥ !😕
ﻋﺎﺷﻖ🔹ﺳﺮ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﯾﮕﺎﻧﮕﯽ ﮐﻼﻣﺘﻮﻥ🔹ﻣﯿﺸﻦ☺️
ﻧﻪ ﯾﻪ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﯾﻪ ﺷﺒﻢ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﻮﺩﻧﺘﻮﻥ😱
ﻋﺎﺷﻖ🔹ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺷﻤﺎ🔹ﻣﯿﺸﻦ
ﻧﻪ ﻓﯿﺲ ﻭﺍﻓﺎﺩﻩ ﺷﻤﺎ😒
ﭘﺲ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﺪ :
ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﯿﺪ ﺩﻝ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﺒﺮﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﺑﺎﺷﯿﺪ .
ﺍﮔﺮﻡ ﭘﺴﺮﯼ ﺍﯾﻦ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻪ❗️😒
ﻭ ﺷﻤﺎﺭﻭ ﯾﻪ ﮔﻮﺷﺖ ﻣﯿﺒﻨﻪ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﻭﺍﺳﻪ
ﯾﻪ ﻫﻤﺒﺴﺘﺮﯼ ﭼﻦ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩﺗﻮﻥ !!😱😰
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻤﻮﻡ ﭘﺴﺮﺍ ﺻﺪﻕ ﻣﯿﮑﻨﻪ . .😐
جز نامرداش.☆. بی رگاش.★.گلابی هاش.☆.
هه▪▼▪
♡ﭘﺴﺮ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﺒﻨﺪﻩ♡
↓ . ↓
☜ﺣﺴﻮﺩ ﻣﯿﺸﻪ .غیرتی میشه💞
💞💘💞💘💞💘💞💘
@dokhtaranchadorii
دیدم شیطان صفتان, برای پاکی قلب معصوم خواهرانم نقشه کشیده اند😡😡😡😡
دیدم به اسم آزادی جسم؛ انسانیت را به اسارت می کشند تا حیوان بسازند😡😡😡
دیدم عمق نگاه ها را کوتاه می کنند تا آن بالاترین را از یاد همه ببرند😡😡
دیدم چادر را نشانه گرفته اند😔😡
دریغم آمد نگویم از لذت بی نهایت این انتخاب خدایی🌹☺️
دریغم آمد نگویم از زیبایی بی نهایت این وقار😍🌺
دریغم آمد نگویم که یک بار امتحان کنید لذت باخدا بودن را🌹😍
برای خدا انتخاب کردن را
و تیر در چشمان شیطان شدن را💪
میگویم تا همه بدانند:
خواهرم
چادر مشکی تو
برایت امنیت می آورد✅💐
@dokhtaranchadorii
ٺلنگـــــر😊👌
👈 درســـــت است !!...
👈 چـــــشم براے دیدن است...
👈 اما...
👈 نہ هر کـــــس !!... 📛
👈 چشمان تو لایق دیدن بهترین چـــــهره هستند !!... 👀
👈 یعنے :...
🌼 مـــــهدے_فـــــآطمه 🌼
.
👈 نہ چهره رنگ شده افرادے کہ عقده
دیده شدن دارند !!... 🙂
👈 یڪ نفر با زبانش گدایـــــے میڪند !!...
👈 یڪ نفر با دســـــتش !!... 👋
👈 و یڪ نفر با نـــــگاهش !!... 👀
👈 مراقب این یکے باش !!... 😕
👈 آن دو را با اسڪناسے میتوان رد ڪرد !!...
👈 ولے این را نہ !!...
👈 ڪسے کہ با #چشمانش اندامت را
گدایے میڪند !!... 😏
@dokhtaranchadorii
.
.
👈 خواهرم ؛...
👈 تو خودت حرمی ، بیا و با چآدرت #مدافع_حرم باش...✌️
🌺الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج🌺
______________
📣 دوباره بیا بگو ‼️
پارسال ماه رمضون کلاس کنکور میرفتم.👨🏫📚✏️ کلاسها تو یه دانشگاه برگزار میشد.🏢
خیلی از بچهها مقید روزه گرفتن نبودن. ⚠️
❌ متاسفانه بعضی هاشون ناهارم میخوردن و قبح اینکار شکسته شده بود. بین دو تا کلاس مینشستن به ناهار خوردن 🍔 و بعضاً با آبمعدنی 💧 میومدن سر کلاس...
متاسفانه تقصیر آموزشگاه بود و رسیدگی نمیکرد! ♂ لذا جری شده بودن و اصلاً روزه خوری داشت تبدیل به کلاس و تریپ میشد تو جمع بچهها! 😡
☑️ من با یکی دو تا بچه مذهبی که تو کلاس بودن فکر کردیم چه کنیم؟ البته اونا هم خیلی دغدغه نداشتن و چیزی نمیگفتن. ♂
⁉️ یه بار تو کلاس به یه بنده خدایی گفتم: میخوای آب بخوری بخور 🍶 چرا آب معدنی میاری تو کلاس!؟ 🎒
اصلاً شوکه شد... 😯 کاملاً تعجب کرد!!! ولی هیچی نگفت. 😶
اما انقدر شایع شده بود که با سختی میشد به همه بگی! 📈
👨رفتم سراغ مسئول پیگیریهای کلاس؛ گفتم: آقا شما مسئولید! اینطوری روزهخوری میشهها!⚠️
گفت: ما گفتیم نخورن، یا برن تو یه کلاس در بسته بخورن...
📢 گفتم: دوباره بیا بگو!
آقا این بنده خدا اومد و دوباره گفت.
✅ کلی اوضاع بهتر شد...
💠 به نظرم با فشار آوردن به مسئولین هر محیط عمومی و تکرار مشکلات اجتماعی مثل بیحجابی و روزه خوری، بسیار نتیجه بهتر و کم هزینه تری میگیریم. ⬅️ البته در کنار تذکرات فردی که وظیفه شخصیمونه.
🔸اگر مسئولین بیان بگن قانون اینه و باید رعایت بشه، حرمت شکنی رویه نمیشه و قبح قانونشکنی و گناه نمیریزه...
خاطرات امر به معروف و نهی از منکر👆👆
@dokhtaranchadorii