eitaa logo
‌「دخٺࢪانـɴᴏʀᴀـ✿」‌
230 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
864 ویدیو
459 فایل
‌《شࢪو؏ـموݧ‌↯🌸》 1400/4/21 ‌《شࢪوطموݧ‌‌↯🌸》 @Shoroott ‌《ڪتابخانموݧ‌↯🌸》 @boookk ‌《هم‌پیمان↯🌸》 https://eitaa.com/Hamsangari
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿‌|•• بپوشان‌چـادࢪ‌کہ‌لبخندزند بنـتِ‌پیامبر‌فاطمہ بہ‌زیبایی‌تــو :) 🔗⃟💚|⇢
°•<📓🖇>•° ~|سرت‌روبالابگیر ~|چون‌خداسخت‌ترین‌جنگ‌هارو ~|بہ‌قوۍترین‌سربازهامیده 『 @dokhtaranchadory🦋❤️
🦋ݦیدونی فرق دختر با اناࢪچیہ؟😉 🦋ڣرقش ایݩہ ڪہ انار هزاردونہ اسٺ 🥰🦋 ؤݪےدخترفقط یہ ڊوݩہ اسٺ😌 🦋هݥوݩ دوݩہ ي بهشتی😍↷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 『 @dokhtaranchadory🌸
من شڪایت دارم…🥲 از آن ها ڪه نمے فهمند چادر مشڪے من یادگار مادرم حضرت زهرا"س"ست🙂🖤 از آن ها ڪه به سخره مے گیرند قـداسـتِ حجابِ مادرم را ؛😔 چـــــرا نمے فهمی؟ این تڪه پارچه ے مشڪے، از هر جنسے ڪه باشد «حـــُرمــت» دارد !🥺♥️ ⁦✿ ⁦⁦✧ ⁦
| 🌸 | 🦋 | 🖤 در ایـن آشوبــ تهـران ..😕 چادرمــ ..🍃 عطـر خـدا📿دارد .. هـزاران دلـبر دنـیا ..💖 چنـین عطـرے ..🔮 ڪجـا دارد؟ ..😌 ✨ 『 @dokhtaranchadory🌸
☁️⃟♥️ 🌿⃟♥️¦⇢ چــ🌸ـادࢪزیباۍ‌آسمانۍࢪو☁️🎡 •❥ باغروࢪبرسࢪڪن🧕🏻✨ نه‌خجالت‌بڪشـ🥊✋🏻 •❥ نه‌غمـگـین‌باشـ🍭🌱 چـــادࢪټ‌اࢪزش‌اسـټ‌باوࢪ‌ڪنـ😇☕️ 『 @dokhtaranchadory🌸💖
☘️ سہ‌ چہارم‌ دختران‌ حجابشان‌ حجاب نیست!! و چیزهایی‌ ڪہ‌ میپوشند واقعا حجاب‌ نیست‌ چادر میپوشند ولی‌ چادࢪشان‌ داࢪاۍ بࢪق‌ و مُد است.✨💔 «🌙»
⌋ "آقاجان‌" تمام‌این‌سالهاڪه‌درس‌خواندیم..📚 " " بہ‌مانگفت‌ڪه‌حدغربت‌شما وقتےشیعیانت‌بہ‌گناه‌نزدیڪمےشوندبےنهایت‌ است...🥀⃦😔 " " نگفت‌ڪه‌اگرعشق‌وایمان‌و معرفت‌باهم‌ترڪیب‌شوند،شرایط‌ظہورشما مهیا‌مےشود...❤️⃦🙃 " " نگفت‌ڪه‌این‌صداۍتپش قلب‌نیست؛صداۍبےقرارۍدل‌براۍ است...🍃⃦😍 " " نگفت‌ڪه‌جاذبہ‌زمین‌ اشڪ‌هاۍغریبانہ‌ۍتوست‌؛نگفت‌ڪه‌جاذبہ‌ۍ زمین‌بہ‌همان‌سمتےاست‌ڪه‌تو‌هستے...🌱⃦😃 " ازعشق‌مجنون‌بہ‌لیلے,ازغیرت‌ فرهـ‌اد‌گفت،اما‌ازعشق‌شیعہ‌بہ‌ ،از غیرتش‌بہ‌زهرا❨؏❩نگفت...💞⃦😢 " " نگفت‌ڪه‌امام‌ِمان‌امسال، سال‌چندم‌غربتش‌است؟!نگفت‌غربت‌اهل‌بیت علی❨؏❩ازڪےشروع‌شدوتاڪےادامہ‌دارد...🐚⃦😩 " " فقط‌گفت‌ڪه‌انتظارِفرج‌از بهترین‌اعمال‌است‌امانگفت‌ڪه‌انتظار‌فرج یعنےگناه‌نڪنیم‌پس‌یعنےگناه‌نڪردن‌ازبهترین‌ اعمال‌است...🍒⃦🤭 " " بہ‌مایاددادڪه اسمِ خاصےاست‌ڪه‌تنوین‌پذیراست!اما‌نگفت‌ڪه خاص‌ترین‌اسمِ‌خاص‌است‌ڪه‌تمامِ‌ غربت‌و‌تنهایےراپذیراشده‌است...🎈⃦😊 ‌
39 : چشم هایم را باز میکنم. پشتم یکباردیگرمیلرزداز فکری که برای چنددقیقه از ذهنم گذشت... سرما به قلبم نشسته... ودلم کم مانده از حلقم بیرون بیاید. به تلفن همراهم که دردستم عرق کرده؛نگاه میکنم.