🚫 از خشکسالیِ آب، تا خشکسالیِ دلسوزی‼️ ضرورت "توسعه معنایی" در فریضه مقدس امر به معروف 🔸امروز ماشینمو بردم تعمیرگاه؛ کارش زیاد بود. کلی قطعه باز و بسته شد و تعمیرکار حسابی زیر و روی ماشین رو بررسی کرد. وقتی بالاخره کارش تموم شد و ماشینو تحویلم داد، رفت سُراغ شستن دستاش!! ▪️شیر آبو باز کرد؛ یه مقدار از مایع دست‌شویی رو ریخت رو دستاش و شروع کرد به مالیدن و سابیدن. خُب طبیعی‌ ام بود. دستاش پر از روغن و سیاهی بود؛ اونم از اون مدل روغنایی که انگار خودشونو چسبوندن به پوست و تا هفت بار نشوری ولت نمی‌کنن☺️ 🔸 از همون لحظه‌ی اول چشمم رفت سمت شیر آب. با خودم گفتم الان یه لحظه دستشو دراز می‌کنه و شیر رو می‌بنده که آب همین‌جوری هدر نره. ولی نه... انگار این دستا فقط قرار بود به هم مالیده بشن و تصمیمی برای برخورد با اهرم شیر نداشتن!😔 ▪️حدود دو دقیقه #آب همین‌طور بی‌وقفه داشت می‌ریخت... آب زلال، طیب و طاهر... همین‌جوری مستقیم می‌رفت توی فاضلاب و تبدیل می‌شد به نجاست😔 🔸هر ثانیه‌ای که از اون دو دقیقه می‌گذشت، انگار یه سوزن فرو می‌کردن توی قلبم... نه بابا سوزن چیه! یه چاقو... انگار هم‌زمان داشتم دو هزار تا زن مکشفه رو می‌دیدم، کأنه جلو چشمم داشتن بدترین صحنه‌های ممکن رو پخش می‌کردن. همون‌قدر آزاردهنده، همون‌قدر تلخ... ❌اما از همه‌ی اینا دردناک‌تر، اون تردیدی بود که داشت مغزم رو می‌جوید. یه جنگ کامل توی دلم راه افتاده بود. می‌گفتم بهش تذکر بدم یا نه؟ نکنه ناراحت بشه؟ نکنه فکر کنه دارم فضولی می‌کنم؟ نکنه شأن امر به معروف بیاد پایین اگه موضوعش صرفاً هدر رفتن آب باشه؟ ▪️ولی خُب، آخرش دلو زدم به دریا. یه نفس عمیق کشیدم، رفتم جلو، لبخند زدم و گفتم: اخوی جان، برادر عزیز، باصفا، با مرام... 👈می‌دونی پنج ساله کشور با #خشکسالی دست‌وپنجه نرم می‌کنه؟ 👈خبر داری که خیلی از شهرها با #بحران_آب‌شُرب مواجهن؟ 👈در جریانی بعضی جاها #آب فقط چند ساعت در روز هست، اونم با کلی سختی!! 👈از وضع آب پشت سدها خبر داری؟ 👈 آمار مصرف و ذخایر رو شنیدی؟ 🚫ما واقعاً تو شرایط قرمزیم، و تنها راه نجات از این وضعیت، #صرفه‌جویی جدیه… تو رو امام حسین(ع) این آبو اینجوری حیف‌ومیل نکن رفیق... 🟥 نگام کرد. یه نیشخند زد. گفت: دمت گرم حاج آقا! من فکر می‌کردم شما آخوندا فقط بلیدین گیر بدین به #بی‌حجابی و این‌جور چیزا! اصلاً فکر نمی‌کردم #آب هم براتون مهم باشه!😔 ▪️از مغازه اومدم بیرون داشتم با خودم فکر می‌کردم که وای بر من و امثال من... ما اون‌قدر در نشون دادن هدف اصلی #امر_به_معروف ضعیف بودیم، که مردم فکر می‌کنن این کار فقط مخصوص تذکر درباره‌ی #حجاب و مسائل خاصه. ✅ این تصور در حالی تو ذهن مردم نقش بسته که اصل این ماجرا یه ارتباط مؤمنانه‌ست. یه نشونه‌ی دلسوزی، یه علاقه‌ی عمیق به اینکه حالِ افراد برای همدیگه مهمه! به همین دلیله که #مومن نمیتونه نسبت به غفلت هم نوعانش نسبت به زندگی خودشون و دیگران بی تفاوت باشه👌 ❌متأسفانه به‌خاطر رفتارهای اشتباه ما، #امر_به_معروف به‌جای اینکه یه پُل باشه بین دل‌ها، شده یه دیوار‼️ شده یه ابزار گاها تلخ که فقط تو موضوعات خاص استفاده می‌شه و هیچ #حسّ_مهربونی_و_برادری توش نمونده😔 🗯الغرض... کُل این ماجرا رو تعریف کردم که بگم: بعضی بحران‌ها، اگر دُرست بهشون نگاه کنیم، می‌تونن تبدیل بشن به فُرصت‌هایی طلایی.💫 مثلاً همین #بحران_بی‌آبی، یه فُرصت واقعیه برای اینکه از نُو معنای #دلسوزی_مؤمنانه رو تو دلِ جامعه زنده کنیم. یه بهونه‌ برای اینکه نشون بدیم #امر_به_معروف یعنی مُراقبت، یعنی دغدغه، یعنی عشق… نه صرفاً تذکر درباره‌ی پوشش یا ظواهر ... 📣تا دیر نشده زیبایی هایِ #امر_به_معروف رو به مردم نشون بدیم.... 📝سید مهدی حسینی https://eitaa.com/dokhtarane_fatemi_bandare_lengeh