#سلامارباب •°💛
•بوسھ بر کنج ضریحت نشده قسمت باز
○از همین فاصله عکسی ز حرم میبوسم🕊🕌
"السلامعلیڪیاحسینبنعلۍ "✋🏻
#صبحٺون_حسینۍ 🌤
#حسینجانم♥️
#واحد_تربیتی_خواهران
#دختران_مکتب_عشق
بسمربالشهداوالصدیقین
قسمتي از زندگينامه شهيد حميد زرگوشي »
شهيد در سال 45 در يك خانواده مذهبي در هرمزآباد مهران چشم به جهان گشود . دورة ابتدائي را قبل از انقلاب در مهران به پايان رسانيد ، با ورود به دورة راهنمائي انقلاب شكوهمند اسلامي آغاز گرديد كه در راهپيمائيها شركت فعال داشتند و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي جنگ تحميلي عليه ايران آغاز گرديدكه همراه خانواده به ايلام مهاجرت كرد . با توجه به مشكلات خانوادگي و آوارگي در ايلام ايشان به ادامه تحصيل پرداختند كه بعد از موفقيت و دريافت ديپلم درامتحانات تربيت معلم شركت نمود و در دانشگاه شهيد اشرفي كرمانشاه قبول گرديد ، پس از ورود به دانشگاه شش ماه نگذشته بود كه داوطلبانه عازم جبهه ها شد و او با چند نفر ديگر از دانشجويان عازم جبهه هاي كردستان شدند ، در عمليات والفجر 9 بود كه شهيد در آن عمليات مفقودالاثرگرديد و با توجه به گفته بعضي از همرزمان شهيد ايشان در همان منطقه به دست مزدوران بعثي اسير و بعد شهيد شده و به خيل شهيدان پيوست .
( روحش شاد و يادش گرامي باد
(مادرشهید)هر وقت به بهشت رضا(ع) می روم، آقایی که مسئولیت رسیدگی به فضای سبز آن منطقه را برعهده دارد به نزد می آید و می گوید: دیشب مانند هرشب به مزار شهدای گمنام آمدم، صدای قرآن از اینجا (قبر شهید زرگوشی) در ساعت سه شب تا اذان صبح می آید و تمام دشت را منور می کند، مگر این آقا کیست؟ من هم جواب می دهم: پسرم است، بیست ساله بود که به سرورش پیوست، دانشجو بود، اکنون که در معیت من نیست روشنایی چشمانم در ظلمت فرو رفته است.
بعد از رفتن مرحوم ابراهیم زرگوشی من نیز تنها شدم، خانه را تقسیم کردیم، به دخترها زمین دادم، پسرها نیز در کنار خودم هستند.
به رضای خدا و آنچه برایمان مقدر کرده است، راضی هستم، فرزندم رفت تا آبرو و عزت زنان و مردانمان بماند، اخبار داعش را می بینم خدا را شکر می کنم که خون حمیدم زمینه را برای حفظ آرامش این مردم فراهم کرد
#واحد_تربیتی_خواهران
#دختران_مکتب_عشق
هدایت شده از یازهرا
💝#سلام_مولای_من
مهدی جان
برای آمدنت!
نه! برای آوردنت!
جمعه به جمعه ایستاده رو به روی کعبه
ندبه های انتظار خوانده ایم "متی ترانا و نراک؟!"
برایمان حکم انتظار بریده اند عجب سخت می گذرد... حبس در زمانه ای شده ایم که امام ما غائب است...
یار مهدوی من!
بیا تا برای آوردن اماممان هم پیمان
شویم، بیا تا میله های قفس نفسمان
را بشکنیم، بیا تا دست در دست هم
برای دیدن روی گل مهدی فاطمه دعا
کنیم، بیا تا ماهم زمینه ساز پایان یافتن
ناآرامی های دوران باشیم. عجب حس خوبی است... سازندگی برای ایجاد دولت پاینده ی مهدی موعود.❤
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#صبحتون_مهدوی❤️🌹
#واحد_تربیتی_خواهران
#دختران_مکتب_عشق
#گزارش_تصویری
🌹کلاس تربیتی (معرفتی و تخصصی) ویژه متربیان دوره اول .
🌸 نور باران (همراه با تفکر کردن در آیات )
🌸کارگاه آموزشی (بلد باش عاشقی کن) با حضور آقای پاک طینت
🌸اقامه نماز جماعت ظهر و عصر
⚠️با رعایت دستورالعمل های بهداشتی
📆پنجشنبه مورخ ۹۹/۷/۱۰
🕌مسجد امام سجاد علیه السلام
#قرآن_سرچشمه_زندگی
رسیـدن، رفـتـن مےخـواهـد!💙🦋💦
یه وقتایی
واقعیت یه چیزایی رو میدونی ولی حس شون نمی کنی!!
😶
اما
یکی از چیزایی که من تو رزمایش اربعین دیدم و برام جالب بود،
😳
این بود که
آدم اونجا حقیقت چیزایی که نمی فهمه رو می فهمه!!
😏
وسطای راه که خسته ی خسته می شی،
و اصلا اصلا حال نداری که خودت رو هم راه ببری،
اونجاست که حس می کنی وسایلی که پشتته چقد اضافیه!
دوست داری کوله ات رو بذاری زمین و سبکبال بری...
با اینکه همون لباسا و وسایل قشنگت توشه...
😒
قشنگ لمس می کنی که
بعضی دوست داشتنی هات چقد دست و پا گیرن...
😵
#خاطرات
#رزمایش_اربعین
#دختران_مکتبِ_عشق
#واحد_تربیتی_خواهران