eitaa logo
—••[ دُختَرانِ سِیّد عَلی ]••—
628 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
619 ویدیو
200 فایل
﷽ [🎐]فرمانده‌گࢪدان↶ @NargeS_Sadat9 [🎐]تعاون‌گࢪدان↶ @Fghsinwins [🗂]شَرایِط‌کپے+‌تبادل⇩ @boajdh [🗳]صندوقچھ‌ی‌حرفاۍناشناستون :)🌸‌‌⇩ https://eitaa.com/joinchat/250019911C7a8f6f4e44
مشاهده در ایتا
دانلود
نمی‌گم شبتون شهدایی که‌ خیریسٺ به‌ کوتاهی‌ شب 🍃🌸 می‌گویم که‌ خیریست به‌ بلندی سرنوشت😊 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😇 ﴾﷽﴿ السلام علیک یا امیر المؤمنین السلام علیکم و ࢪحمةالله و بࢪکاتھ✨💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو از تمامِ دلگرمی‌‌ های اطرافم، ارزشمندتری..! جانم! سَرَت سلامت..؛ [ @dokhtarane_seyed_ali ]
قصه کوتاه و تلخ بود..؛ همه بودند، و علتِ تمامِ بودن‌ها، نبود..! •|ڪربݪایۍعݪـے [ @dokhtarane_seyed_ali ]
همینجوری یهویی بی دلیل دوستت دارم مهدے جان.....♥️🍃 🌊 [ @dokhtarane_seyed_ali ]
🙂🍃 ابراهیم لبخند زد و گفت:ای بابا همیشه کاری کن که اگه خداتورو دید خوشش بیاد نه مردم! !! [ @dokhtarane_seyed_ali ]
[ حال زندگی وقتی خوب میشه که اول هوای امام‌زمانت رو داشته باشی یعنی اینکه به عشقش کمتر گناه کنی..! ] [ @dokhtarane_seyed_ali ]
آنان‌ که‌ برای‌ موهای‌ باز‌ دختران شعرها سروده‌اند؛ گمان نمی‌کنم تا کنون رقص چادر را در باد دیده باشند....🙂🤞🏻 🌸 [ @dokhtarane_seyed_ali ]
✨با ولایت تا شهادت✨ ✨با اینکه جانشین فرماندهی تیپ شده بود و کل نیرو ها زیر نظرش بود، همیشه گوشه نمازخانه می خوابید. یک شب برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد نماز شب میخواند...📿 ✨آنقدر محو مناجات با خدا بود که متوجه حضورم نشد. نماز شبش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم: خب آقاجان، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم. توی کوه و جنگل بالا و پایین کردیم و خسته شدیم. کمی هم استراحت کن شما فرمانده مایی، باید آماده باشی! ✨لبخندی زد و گفت: خدا به ما به جون بخشیده، باید جونمون رو فداش کنیم... جز این باشه رسم آزادگی نیست❗️