4_5976379376713861637.pdf
115.5K
<🌸✨>
پیدیاف #زیارت_عاشورا متنبه
همراهترجمه...
@dokhtaran_hajghasem
Ziarat-Ashura-Farahmand.mp3
16.08M
<🌷♥️>
#صوت زیارتعاشورا باصدای
استادفرهمند...
@dokhtaran_hajghasem
خیمه دختران حاج قاسم
روز دوم چله #زیارت_عاشورا🍃 -بهنیت شفای بیماران کرونایی @dokhtaran_hajghasem
روز سوم چله #زیارت_عاشورا🍃
-امروزشنیدم شهر هرات در افغانستان که یکی ازشهرهای شیعه نشین افغانستانه توسط طالبان اشغال شده که دختران شیعه را به اسارت می برند و مردان را سر می زنند
ـ امشب زیارت عاشورا به نیت آزادی هرات و سرنگونی طالبان و نابودی همه ی دشمنان اهل بیت(ع)
@dokhtaran_hajghasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 تو فقط بگو خونه امام حسین کجاست ؟ من هر شب خونه امام حسینم 🏴
.
⏰مدت زمان ۳۰ ثانیه
#با_حسین_علیه_السلام_حرف_بزن
.@dokhtaran_hajghasem
🌸🌤••
•[و تویے
آنڪه صبح به صبح
باید پنجره ےِ دل را
رو بسوےِ مُحبتًش گُشود ...]•
•°السلامُ علیڪَ یا بقیةَ الله فے ارضه •°💙🌱
#صبحتونامامزمانے
@dokhtaran_hajghasem
[💔]
میگفت↓
درمحرمزمزمهکنیم:
[ اَللَّهُمَّاغْفِرْلیالذُّنُوبَالَّتیتُحْرِمُنی
الْحُسَیْن..]
+خدایاگناهانیکهمراازحسینعلیهالسلام محروممیکندببخش...💔
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
#خیمع_دختران_حاج_قاسم
@dokhtaran_hajghasem
4_5967668109295750106.mp3
4.22M
[💔]
🎼خواب وخیالم شده کربلا....
#امیر_کرمانشاهی
#منم_بخر_ارباب
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
#خیمه_دختران_حاج_قاسم
@dokhtaran_hajghasem
دلش جور ديگرى براى او مى تپيد...
بعد از پدرش تنها كسى بود كه نگذاشت ذره اى تنها بماند..
گفت براى عمويم با هر چه دارم به ميدان ميروم...
سپر اگر نداشته باشم، باكى نيست؛
دست هايم را سپر بلايش ميكنم
#عبدالله
@dokhtaran_hajghasem
برادر تشت خون را لاله باران کرد یادم هست
و بغض خویش را در سرفه پنهان کرد یادم هست
صدا زد رفتم اما با تو در هر حال خواهم بود
برادر با تو تا هنگامهء گودال خواهم بود
برادر آنکه شمشیرش خرافات جمل را کشت
شکوهش جبتوطاغوتِجهان،لاتوهبل را کشت
برادر پای حرفش ماند و با من در سفر آمد
برادر پا به پایم با همان خونِ جگر آمد
سخن فرمود با لبهای قاسم ، مرگ شیرین شد
و ثاراللهی ام با خونِ عبدالله رنگین شد
درونِ مقتل اینک لطف خود را بیشتر کرده
برایم دست خود را سایهی سر نه، سپر کرده
بیا خواهر ببین خون جگر بر خونم افزوده
شکست آن شیشهء عطری که لبریز از حسن بوده
شمیمِ عطر او را در مشامم از ازل دارم
به عبداللهِ آغوشم، حسن را در بغل دارم
عجب پیراهنی از دست خواهد رفت در بازار
که از بوی حسین آکنده، از عطر حسن سرشار
یکی شد پیکرم با او تو هم این را روایت کن
شباب اهل جنت را بیا با هم زیارت کن