eitaa logo
دختران آفتاب
210 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
113 ویدیو
15 فایل
بهانه جمع صمیمی مان فرزندان معصومی هستند که آینده دنیا در دستان کوچکشان موج می زند... راه های ارتباطی با کانون: ۰۹۱۳۵۱۶۴۳۵۸ @armankhah313
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست دارم مثل پیامبر رحمت و مثل ائمه مهربان دلم برای همه بچه ها بتپد، وقتم را با بازی و توجه به حرف های آنها بگذرانم و از شور و شوق کودکانه آن ها لبریز شوم و حیات دوباره بگیرم، اما نمیدانم روش تربیت معصومین چگونه بوده تا با الگوگیری از آن ها فرزندانی شاد و عزیز تربیت کنم. دوست دارم وقتی با فرزندان عزیزم صحبت می کنم و آنها با فکر و دقت از خدا و قرآن و نماز و... سؤال می پرسند، بتوانم با صبر و حوصله و به درستی طوری که متوجه شوند، به آنها جواب دهم. دوست دارم بتوانم راهی پیدا کنم تا فرزندانی متفکر و خلاق تربیت نمایم و از آن ها افرادی مفید و سازنده و تولیدگر بسازم. دوست دارم فرزندانم با دست های کوچک اما سازنده شان در خانهی کوچکمان به بذرهای گیاهان حیات بدهند و در کنار سبزی و نشاط آن ها از بودن کنار فرزندانم لذت ببرم. .... اگر شما هم چنین دغدغه هایی دارید، با ما همراه شوید در کانون فرهنگی-تربیتی-هنری دختران آفتاب. این کانون، تجربه ای نو در زمینه تربیت اسلامی فرزندان به شما ارائه خواهد داد و به شما کمک میکند تا قدم به قدم در راه تربیت درست و اسلامی فرزندان و متربیانتان قدم بردارید. ما کار را از مقطع دبستان شروع می کنیم؛ چرا که تجربه دو ساله در تربیت متربیان دبستانی به ما نشان داده که: 1. والدین دغدغه و سؤالات بیشتری برای تربیت فرزندانشان در این مقطع سنی دارند. 2. فرزندان در این مقطع سنی به والدین وابسته تر هستند و از آن ها بیشتر تأثیر می پذیرند. 3. فرزند در این مقطع سنی به دلیل عدم شکل گیری کامل شخصیتش تأثیرپذیری بیشتری دارد. 4. دوره دبستان مهمترین دوره در ساختن شخصیت یک انسان است. با ما همراه باشید. @dokhtaranyazd
دومین #طرح تابستانه کانون دختران آفتاب "تابستان آفتابی" ویژه دختران دبستانی ظرفیت تکمیل شده است. پذیرای فرزندان دبستانی شما در طرح بعدی هستیم. @dokhtaranyazd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امیدوارم براتون اتفاق نیفته!!! . بعضی آدما خیلی سخت حرف میزنن بعضی آدما هم خیلی سخت مینویسن بعضی آدما هم خیلی سخت زندگی میکنن... . سر و کله زدن با این دسته آدم ها کمی سخته! آدم خوبه با بقیه متناسب با فهمشون صحبت کنه دقیقاً این روش رو در سیره نبی خدا می بینید! . لطفا مراعات حالِ آدمای اطرافتون رو بکنید... . مخصوصاً بچه ها! . در روایات ما مکرر اشاره شده است که با کودکان کودکانه سخن بگویید و خود را به کودکی بزنید... . و ما أرسلنا من رسول الا بلسان قومه هیچ فرستاده ای جز به زبان قوم خود فرستاده نشده است... تربیتی الاسلام فاطمی پور @dokhtaranyazd
کودک در هفت سال اول و دوم.mp3
3.03M
تربیت کودک در هفت سال اول و دوم الله حائری شیرازی (ره) برگرفته از @hatef_app @dokhtaranyazd
امروز با داستان #سنجاب کوچولو همراهتون هستیم.
کوچولو -باید جلوی اون ها رو بگیریم . -آره راست میگه باید یه کاری کنیم . -مثلا چی کار کنیم ؟ ندیدین چه ماشین بزرگی داشتند، نشنیدین چه صدای وحشتناکی داشت؟ ما هیچ کار نمی تونیم بکنیم؟ -ولی این جوری هم که نمی شه، کم کم درخت های جنگل دارن از بین می رن؟ - بچه ها توجه کردین دارن درختهای یک ردیف از جنگل رو به ترتیب قطع می کنن همین امروز و فرداست که برسن به درخت بلوط . -وای نه یعنی درخت بلوط رو قطع می کنن او قشنگ ترین درخت جنگله یه عالمه بلوط خوب داره من اونا خیلی دوست دارم . -من شنیدم جغد دانا همیشه برای مشکلات یه راه حل خوب می ده بیاین بریم ازش بپرسیم چی کار کنیم که لااقل نگذاریم درخت بلوط قطع بشه . کلاغ کوچولو که بالای درخت نشسته بود، بلند گفت: قار قار ... من میرم تا به جغد خبر بدم که شماها دارین میاین و پر زد و رفت. وقتی سنجاب ها رسیدن خونه جغد دانا، جغد دانا روی شاخه درخت منتظرشون بود. سنجاب ها به جغد دانا گفتند که چه مشکلی پیش اومده و ازش خواستن تا کمکشون کنه. جغد دانا گفت: شماها نمی تونید جلوی قطع شدن درختان رو بگیرید، اما می تونید کاری کنید که جای بعضی درخت ها مثل درخت بلوط هیچ وقت توی جنگل خالی نباشه؟ سنجاب ها با خوشحالی و تعجب پرسیدند: چه طوری؟ جغد دانا براشون توضیح داد که فردا باید چه کار کنند. سنجاب ها وقتی حرف های جغد دانا رو شنیدند، با خوشحالی از او خداحافظی کردند و رفتند. اون شب، سنجاب کوچولو تا صبح به حرف های جغد دانا فکر می کرد. او خوشحال بود که بالاخره یکی توانست مشکل اآن ها را حل کند . فردا صبح زود همه ی سنجاب دور درخت بلوط جمع شدند. درخت با سروصدای آن ها از خواب بیدار شد. خمیازه ای کشید و گفت: چه خبره؟ سنجاب ها به درخت گفتند که دیشب جغد دانا به اون ها چه گفته است . درخت بلوط خوشحال شد و گفت: حالا چه جوری می خواین این کار رو انجام بدین؟ ناگهان صدای هوهوی باد اومد. باد گفت: من می تونم به اونها کمک کنم. باد دور شاخه های درخت بلوط پیچید و آن را تکان داد. بلوط ها دانه دانه شروع به ریختن کردند. درخت می خندید و سنجاب ها برای گرفتن بلوط ها بالا و پایین می پریدند. سنجاب کوچولو که سه تا بلوط را توی دستاش گرفته بود، گفت: من رفتم بلوط هام رو یه جای خوب زیر خاک قایم کنم. امسال بهار خودم شما رو می برم تا جوونه بلوط من رو که سر از خاک بیرون آورده ببینید. سنجاب کوچولو می دوید و فریاد می زد تا ما سنجاب ها هستیم جای درخت بلوط توی هیچ جای جنگل خالی نیست . : خانم همایونی کودک @dokhtaranyazd
قصه ي آواز بزغاله.mp3
14.12M
شب آواز بزغاله همراهان گرامی شب خوبی داشته باشید. @dokhtaranyazd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کودک مرادی چقدر عالی و لذت بخشه هنرمندی مامانهای عزیز و چقدر لذت بخش تره وقتی فرزندان خلاق و هنرمندی داشته باشیم. @dokhtaranyazd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا