🔔 #تلنگر
💠دوست خوبم ❗️
✨قبر تنگ و تاریک
خانه همیشگی توست...
✨مخصوص خودت،فقط برای تو...
پنجره ندارد، درش هم با ورود تو تا
قیامت بسته می شود...
✨اجازه نداری غیر از چند متر پارچه
چیز دیگری با خودت،آنجا ببری...
✨وقتے آنجا نقل مکان کن
کسی به دیدنت نمےآید...
✨کسی برایت ایمیل نمےفرستد
گروه های اجتماعے از لیستشان حذفت مےکنند...
✨مطالبت لایڪ نمےخورد...
✨تنهایک چیز به دردت مےخورد...
✔️نمازهایت....
✔️صدقاتت....
✔️ و اعمال نیکت....
👈حال با خودت فکر کن ❗️
💠برای رفتن آماده هـســـتی⁉️
🔹 #امام_حسین(ع)
❣هر گاه دو نفر قهر باشند، آنکه برای آشتی پیش قدم شود؛ زودتر از دیگری وارد بهشت خواهد شد.
📚 محجه البیضا؛4:228
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
رفقا
هر وقت تونستیم جلوی نفسمون رو بگیریم ...
که گناه نکنه...💔
اونوقت میتونیم اسم خودمون رو منتظر امام زمان بزاریم...🌹
ولاغیر
#دلتنگ_کربلا
شنیده بودیم نماز جماعت و اول وقت
برایش اهمیت دارد،،
ولی فڪر نمیکردیم اینقدر مصمم باشد !
صداے اذان ڪه بلند شد همه را بلند ڪرد
انگـار نه انگـار عروسی است، آن هم عروسی خودش
یکی را فرستــآد جلو بقیه هم پشت سـَرش
نماز جماعتی شد به یادماندنی ((:'
•.
#شھیدمحمّدعلیرهنمون🌱
بناے ازدواجم با مصطفی عشـق او بہ ولایت بود
دوست داشتم دستم را بگیرد و از این ظلمــات و روزمرگۍ بیرون بیاورد،،
همین مبانی بود ڪه مهریہام را با بقیہ
متفاوت ڪرده بود
مھریهام قــرآن ڪریم بود و تعھـد از داماد
ڪه مـرا در راه تڪامل و اهلِبیت
و اسلـام هدایت ڪند ..
اولین عَقـد در شھر لبنان بود که عروس
چنین مھریهاے داشـت
یعنی در واقع هیچ وجھی در مهریہاش نداشت
•.
#همسرِشھیدمصطفیچمـرآن🌱
بہ قــَدو قوارهاش نمیآمد دربارهے ازدواج حرف بزند
امــا با صراحت تمام موضوع را مطرح ڪرد ..
گفتیم : الـٰان زوده؛ بزار جنگ تموم شہ
خودمون برات آستین بالا میزنیم،،
گفت : نھ ! پیامبر فرموند ڪه ازدواج ڪنید
تا ایمانتون ڪامل بشه منم براے تڪمیل ایمان
بــاید ازدواج ڪنم، بــاید"!
همین را گفت ڪه در نوزده سالگی زنش دادیم
میگفت : همسرم بــآید عفیف و باحجاب باشہ
•.
#شھیدحسینزارعڪاریزے🌱
‹💔📕›
دو روز بود ڪه معده درد شدیدی گرفته بود...🥀
یه روز تو حجره دیدیمــ نشسته داره گریـھ میڪنه😮!
گفتمــ علے چیه؟
چته؟!😥
گفتــ :
این دو سـه روز دل درد گرفتمــ
گریمــ برای این نیست!
برای آقام حسن گریه میڪنمــ
قربون آقام برم . . .
به خاك افتاده بود،
به خودش میپیچید💔
📕⃟💔¦⇢ #علے_خلیلی
من حاضرم مثلِ علیاکبرِ حسین[علیھالسلام !
اربا اربا بشم ، ولی ناموسِ شیعھ حفظ بشھ . .
آخرش هم در حالِ خنثی کردنِ
بمب بود کھ منفجر شد و قسمتی از بدنش
تکھ تکھ شد ! :)))
💔🚶🏻♂..
#شهیدانہ | شھیدحسینِهریری🌱'
ذِکرِروزِشَنبِه🌸♥️
.
یارَبَّ العالمِینَ
.
ای پروردگار جهانیان
-۱۰۰مَرتَبِه...🦋🌙🌨
...................................................
•••❀•••
🌿⃟🥀¦⇢ #شهیدانہ
مادر شہید گمنام بود
مےگفت من براے پیدا شدن
جنازھ پسرم خیلے دعا کردم...
بعد از پیدا شدن جنازھ پسرش میاد تو خوابش
و میگھ مادر دستت درد نکنھ
ولے منو از یھ چیزے محروم کردے...
تو بیابونا حضرت زهــࢪا داشت
برامون مادرے مےکرد..!(:💔