• 💚🌿💚🌿💚🌿💚 •
°•○●﷽●○•°
#آیٰـھِ
#قسمت77
✍️بھ قلمِ #خـادمالــمهدۍ|میـم . علےجانپور
آب دهنمو به سختے قورت دادم :+نه چیزۍ نشده فقط فکر کنم پاشون شکسته باشه ..
_آیـه تصادف کرده ؟
+نه نه بیا بریم خودم نشونت میدم ..
تندۍ بلند شد :_پاشو بریم ..
بلند شدم ؛ میدونستم حالش خیلے بده ..
واقعا سخته ..
خیلے حالش آشوب بود دست گذاشتم رو شونه اش :+برادر من آروم باش چیزۍ نشده که ؛ گفتم که فقط شاید اونم قطعے نیست شاید پاش شکسته باشه .. چرا رنگت پریده !
آب دهنشو به سختے قورت داد :_داداش آیـه پیش من امانته .. یه بار به یه دلیل کوچیک از خونه زد بیرون عذاب وجدان رهام نمیکرد ..
من این مدت اصلا حواسم به آیـه نبود ..
اصلا نمیدونستم داره چیکار میکنه چطورۍ زندگے میکنه ¡
الان چند مدتِ خداروشکر برگشته خونه ..
نمیخوام بازم با یه اتفاق کوچیک از دستش بدم ..
فهمیدن حرف هاۍ حیدر یکم برام سخت بود نمیفهمیدم منظورش از این صحبت ها چیه ؟!
راستش خیلے گنگ صحبت میکرد ..
نخواستم بیشتر ازش بپرسم که باعث ناراحتیش بشه و نتونه توضیح بده ..
لبخندۍ زدم تا مطمئنش کنم حال خواهرش خوبه :+حیدر جان حال خواهرتون کاملا خوبه .. اصلا جاۍ نگرانے نیست !
الان هم میریم تا خودت با چشاۍ خودت ببینے ..
چیزۍ نگفتو با من هم قدم شد
رسیدیم به راهرو نمازخونه اما از حرکات حیدر مشخص بود فکر میکرد بیرون این اتفاقات افتاده ..
چون تصمیم داشت به سمت خروجے بیمارستان بره که دستشو گرفتمو همراه خودم به سمت چپ کشوندم ..
……
﴿آیـھ﴾
دلم نمیخواست خانم پرستاره با مجتبے هم کلام بشه چون میترسیدم اون اتفاقے که نباید بیوفته ، انجام بشه ..
اما بر خلاف چیزۍ که من میخواستم پرستار رفت پیش مجتبے ..
صداشون به راحتے شنیده میشد ..
__نگران نباشید ؛ حال همسرتون خوبه داره خودشو برا نامزدش لوس میکنه ..
از حرکت وایستادم دلم میخواست بلند بزنم زیر خنده اما نمیشد ..
یه نگاه به صورت مجتبے کردم که دیدم چشاش گشاد شده ..
چهره اش طورۍ بود که نتونستم جلو خنده ام رو بگیرم ؛ طفلک ..
نمیدونست چه عکس العملے باید نشون بده ..
داشتم بهش نگاه میکردم که یه نگاه بهم کرد سرمو تندۍ انداختم زمین .. خیلے سعے کردم جلو خنده امو بگیرم تا نفهمه شنیدم اما نمیشد ..
همانطور سرم پایین بود که پرستار ادامه داد :_الان خانمتون رو میبریم براۍ رادیولوژۍ اگر میتونید کمکشون کنید بشینن رو ویلچر ..
خنده ام بیشتر شد
واییے خدا چیکار کنم من !
بیچاره مجتبے چه حالے دارههه ..
ادامـه داࢪد ...
ڪپـے بـھ هـࢪ نحـوۍ ممنـوع و پیگـࢪد قـانونـے داࢪد ❌
پـرش به پـارت اول ↯
http://eitaa.com/dokhtaranzeinabi00/23825
لینـک کانـالمونِ ↯
https://eitaa.com/joinchat/3764518990C8dcd051ac8
• 💚🌿💚🌿💚🌿 •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️میگم رفقا جا داره من سکوت کنم اصلا حرفی هم ندارم بزنم فقط بدونین اون فرشته فرزند شهید صادق فلاحی هستش🚶🏿♂️💔
#صلواتبفرستمومن🌸
←#امام_زمان(عجل الله)🌱
- گاهے اوقات ،
گناھ ڪه مےکنم ،
تو سرت را پایین مےاندازۍ!
آقا جــــان حلالم ڪن !✋🏻💔(:
《@dokhtaranzeinabi00》
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد 🦋
با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت
و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدی تازھ کنیم^^؟
#دعای_عهد
#امام_زمان💚
♥️🌹↯
@dokhtaranzeinabi00
حاجآقاپناهیان :
+ازچیمیترسے؟
-ازعذابالهی؛
+خبگناهنکننترس💔
خداکهظالمنیستظلمنمےکنه!!
#تلنگرانہ🖐🏻
‹⚠️💥›
#اندکےتفڪر🤔
تقوایعنۍ ↓
با گناھ؛ مثلکرونا
برخوردکنے . .(:
ازشدورشو''رفیق''
خطرناکھ !
#بهخودمونبیایم‼️
◾️#درسےازشهدا ♥️
ترسم بر آن است که نکند بر اثر سنگيني گناهانم نتوانم سبک شوم و به سويت پروازکنم و از جمله کساني باشم که از ياد تو و آياتت غافل شدهاند.😔 خدايا قدرتي به من عطا فرما که اين بار بتوانم در راه تو قدم بردارم و در خودساري خود کوشا باشم. خدايا توفيق ادامهي راه راستين شهدا را به همهي ما عطا فرما.🤲🏼🌱
#شهید_هاشم_اعتمادی 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیشهدا
یکینیستدستماروبگیره
ماهمازگناهخستهایم..چهکنیم؟💔
#بیایندستمونوبگیرینتابامخنخوردیمزمین!:)
#حالموندرستنیست ..
#سخن_بزرگان✋🏻
#استاد_پناهیان:
اگر انقلابۍ باشۍ و لطافت قلب
نداشتہ باشۍ؛
حتما یک روزۍ ضد انقلاب خواهۍ شد!
#حواسمونباشه..💡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به علی اکبرت نفهمیدم💔-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابل توجه بعضیا..
896.6K
#اگر نمیتونی به نامحرم نگاه نکنی...!
وباهاش ارتباط نداشته باشی...
حتما این #صوت رو گوش کن...
#حاجآقادارستانی
#ارتباطبانامحرم
#گناه
• 💚🌿💚🌿💚🌿💚 •
°•○●﷽●○•°
#آیٰـھِ
#قسمت78
✍️بھ قلمِ #خـادمالــمهدۍ|میـم . علےجانپور
همانطور سرم پایین بود که پرستار ادامه داد :_الان خانمتون رو میبریم براۍ رادیولوژۍ اگر میتونید کمکشون کنید بشینن رو ویلچر ..
خنده ام بیشتر شد
واییے خدا چیکار کنم من !
بیچاره مجتبے چه حالے دارههه ..
تو همین افکار بودم که رو به پرستار گفت :_ها!
باشه فقط من برم به برادرشون اطلاع بدم .. ببخشید ..
وایے خدا میخواد بره به حیدر بگه !
من چطورۍ جواب حیدر رو بدم ؟!
چے بگم بهش !
من که باهاش خداحافظے کردم اون .. اون فکر میکنه من رفتم ¡
الان اگه بفهمه چقدر عصبے میشه ..
خدایا خودت درستش کن ..
خانم پرستار که فهمیده بودم اسمش سحرِ اومد طرفم :_شما دو تا چرا اینطورین ؟
با تعجب بهش گفتم :+چطوریم ؟
خندیدو :_از هم فرارۍ هستین .. تازه ازدواج کردین ؟!
سرمو نه به علامت آره و نه به علامت نه تکون دادم ..
الان تمام فکرم پیش حیدر و عکس العملے که نشون میداد بود ..
…
بعد از چند دقیقه مجتبے وارد راهرو شد و خیدر هم پشت سرش ..
میخواستم بلند شم که درد پام نمیزاشت یه آخ کوچیک کردم که حیدر اومد طرفم جلو پام زانو زدر :_چیشدۍ ؟!
سرمو تکون دادم و لبخندۍ زدم :+چیزۍ نشده پام فقط یکم ضربه دیده ..
یه نگاه به اطراف کردو :_تو مگه نرفته بودۍ ؟!
یه نگاه به مجتبے کردم .. که سرش همچنان پایین بود
نمیدونستم چے بگم ؛ گفتن واقعیت خودم رو بدبخت میکرد و نگفتنش هم داداش رو عصبے !
+نه اومدم تو نمازخونه یکم استراحـ..ـت کنم بعد برم ¡
معلوم بود قانع نشده .. اما به ناچار سرۍ به نشانه تایید تکون داد و بلند شد رو به پرستار گفت :_ببخشید الان باید چیکار کنیم ؟
_باید به خواهرتونه دیگه درسته ؟!
حیدر سرۍ تکون دادو :_بله
_باید بهشون کمک کنید تا بشینن رو ویلچر !
_بله بله حتما ..
هوف خدایا شکرت ..
حیدر اومد سمتم .. که مجتبے رفت ..
یه نگاه به رفتن مجتبے کردمو با کمک حیدر رو ویلچر نشستم ..
داداش دسته رو گرفت و همراه با پرستار هم قدم شد ..
رفتیم براۍ رادیولوژۍ ..
بعد از گرفتن عکس به دلیل وضع حالم دکتر زودتر بهمون نوبت داد و وارد اتاق شدیم ..
یکسرۍ صحبت ها کردو و آخر میخواست بگه که پام شکسته ..
چون از صحبت هاش معلوم بود ..
قبول کرده بودم شکسته ..
با حیدر رفتیم براۍ اینکه گچ بگیریم ..
هعے مجتبے !
بخاطر تو اینطورۍ شده اما ..
فداۍ سرت ..
ادامـه داࢪد ...
ڪپـے بـھ هـࢪ نحـوۍ ممنـوع و پیگـࢪد قـانونـے داࢪد ❌
پـرش به پـارت اول ↯
http://eitaa.com/dokhtaranzeinabi00/23825
لینـک کانـالمونِ ↯
https://eitaa.com/joinchat/3764518990C8dcd051ac8
• 💚🌿💚🌿💚🌿 •