eitaa logo
خواهران زینبی
51 دنبال‌کننده
213 عکس
376 ویدیو
2 فایل
به یاری خداوامام عصرعلیه السلام،به اندازه توفیق وتوان،هرچه که برای رشد وتعالی دختران خوب سرزمینمان مفیداست،تقدیم می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 رهبر انقلاب: کسانی که حجاب ضعیف دارند هم دختران خود ما هستند @dokhtaranzeynabi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور آماده کنیم؟ 🌴@dokhtaranzeynabi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمّ البَنِین وَ بَاب الحَوَائِج هرکـــس گره افتاده به کـــارش خـــبر کنید روضـــه به نامِ مـــادر ســـقّای کـــربلاست.... ▪️ سالروز وفات شهادت گونه مادر ادب و وفا حضرت ام البنین (س) تسلیت باد (س) @dokhtaranzeynabi1
بسم الله الرحمن الرحیم 💢💥فـاطمـه ام‌البنیـن(سلام الله) کیست؟ ➖➖➖➖➖➖➖ 🏴 به مناسبت سالروز رحلت حضرت فاطمه ام البنین(سلام الله علیها) ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✨نامش فاطمه بود . از آن دخترهایی که شمشیرزنی و نیزه داری را به خوبی می دانست و در جنگآوری ، همپای پسران قبیله بود . اولین مربی شمشیر زنی و تیراندازی پسرش اباالفضل العباس (علیه السلام) و برادرانش هم خود او بود! 👈 نه این که تنها او اینچنین باشد؛ تمام قبیله‌اش در شجاعت و دلیری زبانزد بودند. اما چیزی که او را متمایز می کرد؛ حجاب و حیای مثال زدنی و زیبایی و ملاحت خاص زنانه بود؛ که در کنار جنگآوری، او را به یک دختر کم نظیر تبدیل کرده بود. ❇️ کمتر مردی جرأت خواستگاری از او را داشت؛ و آنهایی هم که پا پیش می‌گذاشتند؛ همگی از بزرگان و اشخاص مطرح بودند؛ اما جز جواب رد چیزی حاصلشان نمی‌شد. ⁉️ وقتی از او می‌پرسیدند؛ که چرا ازدواج نمی‌کنی؟ ✨می گفت : «مردی نمی‌بینم؛ اگر مردی به خواستگاری‌ام بیاید؛ ازدواج می کنم!» 👹 معاویه ازخواستگاران پر و پا قرصش بود؛ ولی هربار دست خالی باز می‌گشت. 🌠 تا این که یک شب خوابی دید. صبح فردا، وقتی «عقیل»، برادر و فرستاده‌ی علی بن ابی طالب (علیه السلام) که مردی نسب شناس بود؛ برای خواستگاری آمد؛ فاطمه لبخند معنا داری زد؛ فهمید که رؤیایش صادقه بوده است. 🎉از فرط شادمانی و رضایت، گریست و گفت : «خدا را سپاس ! من به «مرد» راضی بودم؛ ولی او « مرد مردان » را نصیب من کرد.» و بی درنگ ، پس از موافقت پدر و مادرش، موافقت خود را اعلام کرد و شد همسر علی بن ابی طالب (علیه السلام)، جانشین رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم). 🔹بارزترین ویژگی اش، ادب بود. 🔸 به جا و به موقع حرف می زد. 🔹حد خودش را می‌دانست. 🔸و رفتارش ، هرگز نشانی از خطا نداشت. ✨روزی که پا در خانه‌ی امیرالمومنین(علیه السلام) گذاشت؛ اولین جمله‌اش به فرزندان ایشان این بود : نیامده ام جای مادرتان را بگیرم . من کجا و فرزندان زهرا (سلام الله علیها) کجا؟ من آمده‌ام تا کنیزتان باشم . ✅ و به حق نشان داد که راست می‌گفت ؛ همان روز اول ، حسن و حسین (علیهما السلام) بیمار بودند. فاطمه ، بلافاصله به بالین آنها رفت؛ و با محبت تمام، به آنها رسیدگی کرد. و چند روز اول زندگی مشترکش ، به پرستاری از فرزندان زهرا (سلام الله علیها) گذشت؛ کاری که آن را افتخاری برای خود می‌دانست . 📜می گویند تا وقتی که فرزندان امام علی(علیه السلام) خردسال بودند؛ بچه دار نشد؛ تا مبادا به خاطر مادر شدن، در حق آنها کوتاهی کند. 🔅از امام (علیه السلام) هم خواسته بود؛ تا او را «فاطمه» خطاب نکند؛ تا مبادا دل بچه‌ها از شنیدن نام مادرشان در خانه، بشکند. ♥️ وقتی عباس (علیه السلام) ، نوزاد شیرین ام البنین (سلام الله علیها) به دنیا آمد؛ بچه های زهرا (سلام الله علیها) را جمع کرد. آنها را نزدیک به هم نشاند؛ و نوزاد یک روزه اش را در آغوش گرفت؛ بلند شد و نوزاد را دور سر فرزندان فاطمه(سلام الله علیها) چرخاند؛ تا به همه بگوید که فرزندان ام‌البنین ، بلاگردان فرزندان فاطمه (سلام الله علیها)اند . ✳️ همیشه و همه جا به فرزندانش یادآوری می‌کرد که : « مبادا حسن و حسین (علیهماالسلام) را برادر و همتای خود بدانید؛ آنها تافته‌ی جدا بافته‌اند؛ آسمانی‌اند؛ نوادگان پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) اند.» و همین تربیت بود که نتیجه‌اش را در کربلا نشان داد ... ✨او همان مادری است که وقتی کاروان کربلا را راهی می کرد؛ با وجود این که چهار جوان خودش همراه کاروان بودند؛ به تمام کاروان این طور سفارش می‌کرد: ⚡️چشم و دل مولایم امام حسین (علیه السلام) و فرمان بردار او باشید. ام البنین از حضرت علی (علیه السلام) ، صاحب چهار ستاره ی نورانی به نام های: 🔮 عباس 🔮عبدالله 🔮 جعفر 🔮 عثمان شد که همگی در کربلا به شهادت رسیدند . 🏴سالروز رحلت حضرت ام‌البنین سلام‌الله‌علیها به شیعیان و دوستداران آل‌الله علیهم‌السلام تسلیت و تعزیت باد🏴@dokhtaranzeynabi1
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 آمارهایی شگفت‌آور از آینده اعتراضات اخیر ⭕️ ثمره چند صد ساعت پژوهش را در این ۲دقیقه ببینید! ⭕️ چه کسانی از شعارهای فمینیستی سود می‌برند؟! ⭕️ ظلم به زن با شعار ⭕️ بیشترین میزان ظلم به زنان در کدام کشور است؟! ⭕️ کشوری که حقوق زنان را نادیده می‌گیرد! ⭕️ آمار باورنکردنی از فرزندان نامشروع در دنیا! ⭕️ افزایش ۵۰ درصدی خودکشی زنان در آمریکا ⭕️افزایش ۵۹ درصدی فرزندان نامشروع در فرانسه ⭕️ ۸۳ درصد جرم و جنایت‌ها از فرزندان تک سرپرست 🔰 @dokhtaranzeynabi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی از مذهبی های ماهم این احکام رونمیدونن ومتاسفانه روز به روز شاهد نسلی خواهیم بود که از بدنهای ناپاک به وجود می آیند 😔😔😔 @dokhtaranzeynabi1
26.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📛❌ در خیایان های هلند زندگی و زن غوغا می‌کند (البته برای زنان برده) 🧐🔞به مناسبت زن زندگی های هلندی ملاحظه ی این مستند خالی از لطف نیست ودختران دانشجویی که بعد از سالها فعالیت نهاد های فمنیستی در غرب امروز باید سوار قطارهای مسافری شوند و برای تامین هزینه به پشت ویترین ها بروند. 🤔نمی‌دانم ما آزادی را درک نکرده ایم یا آزادی در غرب جنس دیگری دارد! ╔++═.🍃.══++═╗ @dokhtaranzeynabi1
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رحمت بر پدر و مادر سازنده ی این فیلم ‼️ درباره ی عکس العمل برزخی دخترخانومی که با وضع بد حجابش باعث از هم پاشیدن یک خانواده شده بود⛔️ ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💌 @dokhtaranzeynabi1
*✅ راننده جوان برزیلی گوشه روسری ام را بوسید و گفت : خوش به حال شوهرانتان* ➖➖➖➖➖➖➖➖ طاهره اسماعیل‌نیا بانوی ایرانی است که به واسطه شغل همسرش ، چندین سال به همراه همسر و فرزندان خود در کشور برزیل ، زندگی کرده است می‌گوید : در یکی از تابستان‌هایی که در برزیل بودیم ، فاطمه دختر کوچکم بیمار شد . با توجه به‌ مشغله هایی که همسرم داشت ، با معصومه دختر سیزده ساله‌ام ، راهی مطب پزشک شدیم . در مسیر بازگشت ، تاکسی گرفتیم ، من و دخترم در حالی که مانتو و روسری بلند پوشیده بودیم ، سوار تاکسی شدیم . در مسیر حدس زدم که نوع پوشش ما ، توجه راننده را به خود جلب کرده است . راننده پس از دقایقی سکوت ، با لحنی دلسوزانه در حالی که متوجه شده بود ما برزیلی نیستیم و خارجی هستیم ، به ما گفت‌: الآن تابستان است و هوا بسیار گرم . شما با این لباس و پوشش خیلی اذیت می‌شوید . به نظر من اینجا که کشور خودتان نیست ، راحت باشید . در کشور ما آزادی هست و می‌توانید حجاب خود را بردارید . من در جواب گفتم : بله ما هم گرمیِ هوا اذیتمان می‌ کند ؛ ولی ما به این پوشش اعتقاد داریم . من به‌ خاطر کشورم حجاب ندارم ، حجاب من به خاطر دین و اعتقادم به خداوند جهانیان است . راننده‌ مسیحی که باورِ حرف‌هایم برایش سنگین بود ، تأملی کرد و گفت : بله متوجه شدم ؛ اما من شنیده بودم که همسرانتان شما را با کتک مجبور به داشتن حجاب می‌کنند ! من لبخندی زدم و به آرامی گفتم : خُب اگر این طور بود ، الآن که شوهر من اینجا و همراه ما نیست ، دیگر ترسی از همسرم نداشتم و می‌توانستم حجابم را بردارم ! راننده‌ تاکسی در حالی که با سَر حرف‌هایم را تأیید می‌کرد ، در فکر فرو رفت و گفت : خُب چرا دخترِ نوجوانت را مجبور کردی حجاب داشته‌ باشد ؟ گفتم : می‌توانی از خودش بپرسی تا جواب سؤالت را بگوید . سپس از دخترم پرسید : عزیزم ! مادرت مجبورت کرده تا این‌گونه لباس بپوشی؟ اینجا دخترم معصومه با لحنی قاطع و محکم به راننده گفت : نه ! نه ! من حجاب را دوست دارم و به حجاب معتقدم و به این نتیجه رسیدم که حجاب به من امنیت می‌دهد و از من محافظت می‌کند . من هم مثل مادرم حاضر نیستم بدون حجاب باشم و به دستورات دینم عمل می‌کنم . من مثل راننده که از نگاهش معلوم بود از جواب معصومه خوشحال و فطرتش تا اندازه‌ای بیدار شده است ، در درونم از پاسخ دقیقِ دخترم به وجد آمده بودم و سکوت کردم . دقایقی بعد راننده بالحنی پُر از حسرت ، آهی کشید و چند بار گفت : خوش به حال شوهرانتان ، سپس ماشین را کنار خیابان نگه‌ داشت . من و دخترم کمی ترسیدیم ، بعد دیدیم که راننده‌ جوان ، سَر بر روی فرمانِ ماشین گذاشت و با لحنی محزون گفت : من این‌ طور زندگی را بیشتر دوست دارم . زمانی که خانمِ من از خانه خارج می‌شود ، نمی‌دانم با دوستانش کجا می‌رود ، با چه کسانی سخن می‌گوید و حتی من اجازه ندارم از او این سؤالات را بپرسم . من در زندگی‌ام آرامش ندارم و خیلی ناراحتم . اوقاتی که دلم می‌گیرد و غصه‌دار هستم ، به خانه مادر بزرگم که مثل شما انسان معتقدی است می‌روم . مادر بزرگم اعتقاد دارد که نباید لباس کوتاه پوشید و پوشش نسل جدید و بسیاری از کارهای آنان را قبول ندارد . به نظر من افرادی مثل مادر بزرگ من ، زنان بسیار خوب ، پاک و خلاصه پایبند به همسر و زندگی خودشان هستند ؛ به همین خاطر من او را خیلی دوست دارم ، سر روی شانه‌اش می‌گذارم و ضمن آرامش یافتن ، از او می‌خواهم تا برایم دعا کند . راننده‌ تاکسی با تمام احساس ادامه داد : واقعا خوش به‌ حال همسرتان . شما برای من هم خیلی محترم هستید که حتی در نبودِ او هم ، پوشش‌تان را حفظ کردید و با این‌ که اینجا تنها بودید و هیچ‌ کس هم نبود ، با اصرار من ، حاضر نشدید حجابتان را بردارید . سپس راننده تاکسی از ماشین پیاده شد ، درب ماشین را باز کرد و گوشه‌ روسری من را گرفت و بوسید و ضمن معذرت‌خواهی گفت : دوست داشتم از زبان خودتان بشنوم که زن مسلمان به‌ زور حجاب نمی‌گذارد ، خدا شما را حفظ کند . لطفا برای من هم دعا کنید . 📚 منبع : سایت روزنامه همشهری ۲۴ تیر ۱۴۰۱ ✅ حجاب و پوشش ، مصونیت است نه محدودیت @dokhtaranzeynabi1
32.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺گفتگوی صمیمی نگرشی روشی برای زندگی بهتر 🔻جلسه پنجم؛ ▪️قسمت اول 🔹ویژه دختران و جوانان 👈استاد گرانقدر؛حاج محمد نورانی 🔴اکبریه تهران 🔴@dokhtaranzeynabi1
43.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺گفتگوی صمیمی نگرشی روشی برای زندگی بهتر 🔻جلسه پنجم؛ ▪️قسمت دوم 🔹ویژه دختران و جوانان 👈استاد گرانقدر؛حاج محمد نورانی 🔴اکبریه تهران 🔴@dokhtaranzeynabi1